per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2013-11-22
22
2
1
11
10.22092/isfj.2017.110114
110114
بازارپسندی فیلهی تیلاپیای سیاه(نیل) (Oreochromis niloticus) و هیبرید قرمز (O. niloticus × Tilapia mosambicus) پرورشی در استانهای تهران، گیلان ومازندران
Marketability comparison of Nile and Red Hybrid Tilapia Fillets Using CLT Method in Tehran, Guilan and Mazandaran Provinces (Iran)
محسن احمدوند
1
یزدان مرادی
moradi.yazdan@gmail.com
2
امیررضا شویکلو
3
هدف از این پژوهش تعیین میزان بازارپسندی فیله ی تیلاپیای هیبرید قرمز (Oreochromis niloticus × Tilapia mosambicus) و تیلاپیای نیل (Oreochromis niloticus) پرورش یافته در مرکز تحقیقات ماهیان آب شور داخلی شهرستان بافق(یزد) بود. نمونههای ماهی به مرکز ملی تحقیقات فرآوری ایران واقع در بندر انزلی انتقال داده شد وعمل فیله کردن ماهیان به صورت دستی انجام شد. به منظور ارزیابی رجحان و نگرش مصرفکنندگان پرسشنامهای براساس روش CLT (Central Location Test) طراحی و مقیاس 9 نقطهای(1= بسیاربد، 9= بسیارخوب) برای ارزیابی مصرفکنندگان استفاده شد. قسمت لوین ( Loin) از فیلهها جدا شده و درروغن سرخ کردنی به شکل غوطهوری سرخ شده و به 276 مصرفکننده دراستانهای تهران، گیلان و مازندران ارایه شد. ترکیبات مغذی بدن نمونه ها نیز اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که فیله ی ماهیان تیلاپیا دارای 80/18 تا 33/ 19 درصد پروتئین ، 50/1 تا 65/1 درصد چربی ، 77 تا12/78 درصد رطوبت و 83/1تا90 /1 گرم در صد گرم خاکستر است. به طورکلی نتایج آزمون بازارپسندی نشان داد که هیچ اختلاف معناداری بین دو گونهی تیلاپیا در مجموع 3 استان وجود ندارد. با این حال تفاوتهای چشمگیری از نظر بازارپسندی فیلهی ماهی تیلاپیای قرمز و تیلاپیای نیل بین 3 استان مورد بررسی یافت شد.
The objective of this study was to investigate themarketability of the Nile andred hybrid tilapia fillets which were reared at the Inland Saltwater Fish Research Center (Yazd, Iran). The fish samples were transferred to the National Fish Processing Research Center (Anzali, Guilan, Iran) andfish filleting was done manually. A questionnaire was designed based on the Central Location Test CLT to assess consumer’s attitudes. A 9-point hedonic scale (1 = extremely bad, 9 = extremely good) was applied for consumer survey. Fish loins papered from each fillet were deep fired in frying oil and presented to the 276 consumers in Tehran, Mazandaran and Guilan provinces. Proximate compositions of the samples were also determined. Results indicated that the tilapia fillets contained 18.8-19.3% protein, 1.5-1.6% fat, 77-78% moisture and 1.8- 1.9% ash. The acceptance results revealed no significant differences between both tilapia species in all three provinces. However, significant differences were found among the three provinces for the acceptance of the Nile and red tilapia fillets.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_110114_c27fbe7e4c93124d2ba3bf571cff80f2.pdf
بازارپسندی
تیلاپیا
ارزیابی حسی
هیبرید
Central Location Test
Marketability
Sensory evaluation
Tilapia
Central Location Test
Hybrid
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2013-11-22
22
2
15
23
10.22092/isfj.2017.110115
110115
بررسی اثرات مانسون تابستانه بر فراوانی دوکفهایها و شکم پایان در سواحل ایرانی دریای عمان
ثمانه اصغری
samaneh1355@yahoo.com
1
محمدرضا احمدی
2
فلورا محمدی زاده
3
کیوان اجلالی
k_ejlali@yahoo.com
4
به منظور بررسی تنوع ، پراکنش و تراکم دوکفه ایها و شکم پایان سواحل ایرانی دریای عمان( از تنگه هرمز تا خلیج گواتر) هر 30 مایل دریایی تعداد 10 ایستگاه ثابت نمونه برداری انتخاب گردید. نمونه برداریها از اعماق 40-10 متر به انجام رسید. در بررسی های انجام شده در مجموع تعداد 43 جنس متعلق به 19 خانواده از دوکفه ای ها و تعداد 71 جنس متعلق به 43 خانواده از شکم پایان مورد شناسایی قرار گرفتند. خانواده های Lucinidae با 55% ، Nuculidae با 13% ، Tellinidae با 7% ، Veneridae با 5% و Yoldiidae با 5% به ترتیب خانواده های غالب دوکفه ای ها را تشکیل دادند و خانواده های غالب شکم پایان از نظر درصد فراوانی به ترتیب شامل Nassaridae با 27% ، Retusidae با 16% ، Pyramidellidae با 12% ، Cyclostrematidae با 8% و Scaphandridae با 7% بودند. نتایج نشان داد که فراوانی دوکفه ایها و شکم پایان در دریای عمان، تحت تاثیر بادهای موسمی جنوب غربی اقیانوس هند قرار دارد، بطوریکه فراوانی دوکفه ایها پس از مانسون تابستانه کاهش و فراوانی شکم پایان افزایش می یابد.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_110115_c164059330dc588c15cacf6543b1985c.pdf
ماکروبنتوز
مانسون
دریای عمان
نرم تنان
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2013-11-22
22
2
23
34
10.22092/isfj.2017.110116
110116
تاثیر جایگزینی مقادیر مختلف آرد ماهی توسط کنجاله سویا در جیره غذایی بچه ماهیان ازون برونAcipenser stellatus) )، بر میزان رشد، ضریب تبدیل غذایی و میزان ترکیبات شیمیایی لاشه، عضله و بافت کبد
Influence of replacing fish meal with soybean meal on growth rate, feed conversion ratio and chemical composition of carcass, fillet and liver in juvenile stellate sturgeon (Acipenser stellatus)
بهزاد امدادی
behzademdadi@yahoo.com
1
میر مسعود سجادی
2
محمد علی یزدانی
3
محمود شکوریان
mshpt1391@yahoo.com
4
مطالعه کنونی به منظور بررسی تاثیر جایگزینی مقادیر مختلف آرد ماهی توسط کنجاله سویا در جیره غذایی، بر میزان رشد، ضریب تبدیل غذایی و ترکیبات شیمیایی لاشه، عضله و کبد بچه ماهیان ازون برونAcipenser stellatus) ) انجام شد. برای این منظور، پنج تیمار غذایی با پروتئین و انرژی یکسان فرموله شدند. بطوریکه در تیمارهای یک (F)، دو (S1)، سه (S2)، چهار (S3) و پنج (S4) به ترتیب میزان 0، 10، 20، 30 و 40 درصد از آرد ماهی، توسط کنجاله سویا جایگزین شد. تعداد 225 عدد بچه ماهی با وزن اولیه 73/0 ± 27/26 گرم بطور مساوی در پانزده تانک ذخیره سازی شدند. زیست سنجی ماهیان هر سه هفته یکبار انجام گرفت. در پایان دوره دوازده هفتهای غذادهی نمونهبرداریها بصورت تصادفی برای آنالیز میزان رشد، ضریب تبدیل غذایی و ترکیبات شیمیایی لاشه، عضله و کبد ماهیان بررسی شد. طبق نتایج از نظر وزن و ضریب تبدیل غذایی اختلاف معنیدار آماری بین تیمارهای غذایی مشاهده شد (05/0P
This study was conducted to determine the effect of replacing fish meal with soybean meal
on growth rate, feed conversion ratio and chemical composition of carcass, fillet and liver in
juvenile stellate sturgeon (Acipenser stellatus). As in Treatments one (F), two (S1), three (S2),
four (S3) and five (S4) 0, 10, 20, 30 and 40 percent of fish meal was replaced with soybean
meal, respectively. Five isonitrogenous and isocaloric diets formulated containing 44 percent
crude proteins and 4374 Kcal gross energy kg-1 diet. Individual body weights of fish were
measured every three week. Fish were sampled randomly from each treatment for whole
body, fillet and liver proximate analysis. Based on the results, weight gain (WG) and feed
conversion ratio (FCR) had significant difference among the treatments (P0.05).
https://isfj.areeo.ac.ir/article_110116_1f31aa41acbc2d36739440d556cc5eba.pdf
تغذیه
آبزی پروری
ماهیان
Nutrition
Aquaculture
Acipenseridae
Iran
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2013-11-22
22
2
35
46
10.22092/isfj.2017.110117
110117
ویژگی های میکروبی و بیوشیمیایی سوسیس تخمیری تهیه شده از گوشت ماهی کپور معمولی با تکنیک تلقیح انکوباسیون
Microbial and biochemical characteristics of fermented Fish sausage from common carp (Cyprinus carpio) mince by application of Pediococcus pentasaceus at different incubation
سید علی جعفرپور
a.jafarpour@sanru.ac.ir
1
عاطفه علی نژاد
2
سکینه یگانه
3
رضا صفری
4
سوسیسهای تخمیری گروهی از فرآوردههای گوشتی محسوب میشوند که در جهان سهم قابل توجهی را بخود اختصاص دادهاند. در این مطالعه برای اولین بار در ایران امکان تولید سوسیس تخمیری از گوشت ماهی کپور معمولی با بکارگیری باکتری Pediococcus pentosaceus و تلقیح آنها در درجه حرارتهای 15، 25، 35 درجه سانتیگراد مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تولید سوسیس تخمیری کپور معمولی از گوشت چرخ شده ماهی، نمک (3 درصد)، گلوکز (3 درصد) و log5 گونه باکتریایی فوقالذکر استفاده شد. پارامترهای pH، رطوبت، پروتئین و TVB-N و بار باکتریایی از قبیل جمعیت باکتریهای اسید لاکتیک (،pH و پیامد آن محدود نمودن رشد Pseudomonas و Entrobacteriacea گردید. در نهایت جدای از پارامتر TVB-N، تولید سوسیس تخمیری در درجه حرارت 35 درجه سانتیگراد بهترین خصوصیات کیفی را داشت. ,Micrococcacea میکروکوکوسها،آنتروباکتریاسه، باکتریهای سرمادوست (سودوموناسها) و شمارش کلی باکتریهای هوازی و بی هوازی به عنوان شاخصهای تخمیر و کیفیت فرآوردهی مورد نظر اندازهگیری شدند. براساس نتایج به دست آمده، درجه حرارت های بالاتر سبب رشد سریع باکتری های اسید لاکتیک می شوند. این امر باعث کاهش در LAB) CFU/g
Fermented sausage is a favorite kind of meat-product that has allocated great proportions
of meat consumption in the world. For the first time in Iran in this study the production of
Fermented sausage from minced meat of common carp was assessed by means of lactic acid
bacteria at different incubating temperatures as 15, 25, and 35°C. To prepare the fish
sausage, common carp mince was grounded and mixed with NaCl (3%), glucose (3%) and
lactic acid bacteria at 5 log CFU/g and afterward were incubated for 48 h. During the
incubation of fish sausage, microbiological tests, moisture and protein content, and TVB-N
were measured. According to the results, the higher temperature of 35°C stimulated the
rapid growth of lactic acid bacteria, resulting in a rapid decline in pH, and consequently
suppressed the growth of pseudomonas, Micrococcaceae and Enterobacteriacea.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_110117_f1743fb4ecd95508bc7e47345e0712ad.pdf
: سوسیس ماهی
ماهی کپور
باکتریهای لاکتیک اسید
تخمیر
Fish sausage
common carp
lactic acid bacteria
fermentation
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2013-11-22
22
2
47
54
10.22092/isfj.2017.110118
110118
مطالعه اثرات استفاده از دافنی غنی شده با جلبکهای میکروسکوپی بر بازماندگی و برخی شاخصهای رشد لارو تاسماهی ایرانی(Acipenser persicus)
Effects of enriched daphnia with microscopic algae on some growth indices and survival rate of Persian sturgeon (Acipenser persicus) larvae
فروزان چوبیان
fchubian_59@yahoo.com
1
زهره رمضانپور
zohreh66@gmail.com
2
محمود حافظیه
jhafezieh@yahoo.com
3
مرجان صادقی راد
4
کورش حدادی مقدم
5
ذبیح اله پژند
6
رودابه روفچایی
7
حمیدرضا پورعلی
8
ریزجلبک ها، به عنوان منبعی از ترکیبات ارزشمند از جمله اسیدهای چرب دارای اهمیت می باشند. بدین منظور بسیاری از آنها از محیط های طبیعی جداسازی شده و به تولید انبوه می رسند. پژوهش حاضر با هدف غنی سازی دافنی با اسیدهای چرب غیر اشباع موجود در ریزجلبک ها به منظور تاثیر آن بر شاخصهای رشد و افزایش بازماندگی لارو تاسماهی ایرانی انجام گردید. در راستای انجام این بررسی ریز جلبک های Scenedesmus dimorphusChlorella vulgarisDHA جهت تغدیه دافنی (Daphnia longispina) مورد استفاده قرار گرفتند. تراکم سلول های جلبک جهت غنی سازی دافنی 107× 5 سلول در میلی لیتر بود. جهت این بررسی 3 تیمار (با 3 تکرار) و یک گروه شاهد در نظر گرفته شد. برای هر مخزن 60 لیتری تعداد 30 عدد لارو تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) در نظر گرفته شد. تغذیه لارو تاسماهی ایرانی به ترتیب در تیمار 1 با دافنی غنی شده با Chlorella vulgaris،Scenedesmus dimorphusChlorella vulgarisScenedesmus dimorphus (به نسبت 50 درصد) انجام شد. تغذیه لارو ها در گروه شاهد مطابق بخش ونیرو مجتمع تکثیر و پرورش شهید بهشتی، با دافنی های صید شده از استخرهای پرورش بجه ماهیان خاویاری انجام گردید. لاروها در شبانه روز به اندازه 30 درصد وزن بدن و در 4 نوبت غذادهی شدند. طی دوره بررسی به ترتیب میزان دما بین24-18 درجه سانتیگراد، اکسیژن محلول بین 2/7-8/5 میلی گرم در لیتر و pH بین 2/8-6/5 در نوسان بود. حداقل میانگین (±انحراف معیار±انحراف معیارSGR) به ترتیب در تیمار شاهد به میزان 13/1±6/4 و در تیمار3 به میزان 24/1±5/5 بود. حداقل بازماندگی لارو مربوط به تیمار شاهد به مقدار 68 درصد و حداکثر آن مربوط به تیمار 3 با 85 درصد بود)شاخص رشد ویژه () وزن لارو در گروه شاهد4/98 ± 219 میلی گرم و حداکثر آن در تیمار 3 به مقدار8/140 ± 16/315 میلی گرم بود. در بررسی آماری درصد افزایش وزن لاروهای تاسماهی ایرانی در تیمار 3 دارای اختلاف معنیدار آماری با سایر تیمارها بود. حداقل و حداکثر میانگین ( و و در تیمار 3 با دافنی غنی شده با ترکیبی از در تیمار 2 با دافنی غنی شده با خالص سازی شده و در حد نیمه انبوه کشت شدند و پس از غنی سازی با اسید چرب و .
Microalgae as a source of valuable compounds such as fatty acids are isolated from the
natural environments and their mass production with high nutritional value is one the
necessities of many hatcheries. The present study aimed to determine the effects of enriched
daphnia with microscopic algae on some growth indices and survival rate of Persian sturgeon
(Acipenser persicus) larvae. Chlorella vulgaris and Scenedesmus dimorphus were purified
and cultured. Then, Daphnia longispina was fed microalgae including Chlorella vulgaris and
Scenedesmus dimorphus enriched with Docosahexaenoic acid (DHA). The microalgae density
to enrich daphnia was estimated at 5Ã 107 cells mL-1. Three treatments with three replicates
and a control group were considered in this study. A total of 30 Acipenser persicus larvae
were allocated to each sixty liters tank. Experimental fish were fed daphnia enriched with
Chlorella vulgaris (treatment 1), daphnia enriched with Scenedesmus dimorphus (treatment 2)
and daphnia enriched with Chlorella vulgaris and Scenedesmus dimorphus (at the rates of
50%) (treatment 3). Persian sturgeon larvae in the control group were fed like VNIRO stage
from daphnia caught in pond. Larvae were fed 30% of body weight per day for four times.
During the experimental period, water temperature, dissolved oxygen concentration and pH
ranged between 18-24°C, 5.8-7.2 mg l-1 and 5.6-8.2, respectively. The minimum (219 ± 98.4
mg) and maximum (315.16 ± 140.8 mg) mean (±SD) weights were observed in the control
group and treatment 3, respectively. The results obtained from the body weight increase (BWI
%) revealed that there were significant differences between treatment 3 and other treatments.
Highest (4.6±1.13% day-1) and lowest (5.5±1.24% day-1) mean (±SD) specific growth rates
(SGR) were recorded in fish fed the control group and treatment 3, respectively. Lowest
(68%) and highest (85%) survival rates were recorded in the control group and treatment 3,
https://isfj.areeo.ac.ir/article_110118_9b2cf372608f5c9b0fae69048ca42499.pdf
دافنی
غنیسازی
جلبک میکروسکوپی
لارو تاسماهی ایرانی
بازماندگی
Aquaculture
Nutrition
Acipenseridae
Iran
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2013-11-22
22
2
55
64
10.22092/isfj.2017.110119
110119
ارزیابی فیتوپلانکتونها در پسابهای کشاورزی بعنوان شاخصی در امکان سنجی آبزی پروری در محدوده رودخانه کارون ( اهواز تا خرمشهر)
Assessment of phytoplankton in agricultural sewage as a feasibility index of aquaculture in Karoon River (Ahwaz to Khorramshahr)
منصور خلفه نیلساز
m_nilsaz@yahoo.com
1
فرحناز کیان ارثی
2
ددر ایدر این بررسی از نقش فیتوپلانکتونها در پساب های کشاورزی بعنوان شاخصی از کیفیت آب جهت امکان سنجی آبزی پروری در منطقه اهواز و خرمشهرمورد توجه قرار گرفته است. این بررسی در این بررسی از نقش فیتوپلانکتونها در پساب های کشاورزی بعنوان شاخصی از کیفیت آب جهت امکان سنجی آبزی پروری در منطقه اهواز و خرمشهرمورد توجه قرار گرفته است. این بررسی در یک دوره یک ساله در 6 ایستگاه در سال 1387 انجام گردید. 34 جنس فیتوپلانکتونی در رده های به ترتیب فراوانی باسیلاریوفیسه (دیاتومه)، سیانوفیسه، کلروفیسه و دینوفیسه شناسایی شدند. دبی آب کانال های زهکش کشاورزی یک رابطه معکوسی با فراوانی فیتوپلانکتونها را نشان می دهد. فراوانی سیانوفیسه ها در ایستگاه یک و جلبکهای سبز در ایستگاه 6 به وفور یافت شده اند. دیاتو مه ها در تمامی ایستگاهها حضور دارند. شاخص پالمر که براساس مقاومت جلبکی، آلودگی به مواد آلی درون آب را طبقه بندی می کند، نشان می دهد که ایستگاههای 4، 3، 6، 5، 2 به ترتیب دارای آلودگی بالا و ایستگاه 1 دارای آلودگی نسبی است. ازجنبه شاخص فیتوپلانکتونهای مفید ایستگاههای 4 ، 6 ، 3 ، 5، 2، 1 به ترتیب از نظرکیفیت مناسب برای رشد ماهی و دارای امتیازهای بیشتری بوده اندر این بررسی از نقش فیتوپلانکتونها در پساب های کشاورزی بعنوان شاخصی از کیفیت آب جهت امکان سنجی آبزی پروری در منطقه اهواز و خرمشهرمورد توجه قرار گرفته است. این بررسی در یک دوره یک ساله در 6 ایستگاه در سال 1387 انجام گردید. 34 جنس فیتوپلانکتونی در رده های به ترتیب فراوانی باسیلاریوفیسه (دیاتومه)، سیانوفیسه، کلروفیسه و دینوفیسه شناسایی شدند. دبی آب کانال های زهکش کشاورزی یک رابطه معکوسی با فراوانی فیتوپلانکتونها را نشان می دهد. فراوانی سیانوفیسه ها در ایستگاه یک و جلبکهای سبز در ایستگاه 6 به وفور یافت شده اند. دیاتو مه ها در تمامی ایستگاهها حضور دارند. شاخص پالمر که براساس مقاومت جلبکی، آلودگی به مواد آلی درون آب را طبقه بندی می کند، نشان می دهد که ایستگاههای 4، 3، 6، 5، 2 به ترتیب دارای آلودگی بالا و ایستگاه 1 دارای آلودگی نسبی است. ازجنبه شاخص فیتوپلانکتونهای مفید ایستگاههای 4 ، 6 ، 3 ، 5، 2، 1 به ترتیب از نظرکیفیت مناسب برای رشد ماهی و دارای امتیازهای بیشتری بوده اند
In this study phytoplankton were used as a water quality index in agricultural sewage for
feasibility study of aquaculture in Ahwaz and Khorramshahr region. Monthly sampling was
done in 6 stations during one year period (2008-2009). 34 phytoplankton genuses were
identified. The most frequent classes were Bacillariophyceae (diatoms), Cyanophyceae,
Chlorophyceae, Dinophyceae. The water flow of drainage channel had inverse relationship
with phytoplankton density. Diatoms were present in all stations. Palmer index suggested that
station 2,5,6,3,4 had the highest rate of pollution respectively and station 1 was relatively
polluted. The stations of 1,2,5,3,6,4 had the highest value of useful phytoplankton index for
fish growth.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_110119_cbbdb67635b12cf4b1f7feddfc8c7dd5.pdf
آلودگی
بیواندیکاتور
جلبک
Polution
Bioindicator
Alga
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2013-11-22
22
2
65
76
10.22092/isfj.2017.110120
110120
ارزیابی ثبات لیزوزومی و شکنندگی غشاء سلول گلبول قرمز خون ماهی گل خورک ( Boleophthalmus dussumieri) به عنوان نشانگر زیستی هیدروکربن های آروماتیک چند حلقهای
Evaluation of lysosomal stability and red blood cell membrane fragility in mudskipper (Boleophthalmus dussumieri) as a biomarker of poly aromatic hydrocarbons
محمود سینایی
oceanography.sina@gmail.com
1
پیمان اقتصادی عراقی
2
علی ماشینچیان
3
سید محمد رضا فاطمی
4
غلامحسین ریاضی
5
این مطالعه به منظور بررسی برخی پاسخ های فیزیولوژیک ماهی گل خورک گونه Boleophthalmus dussumieri به عنوان نشانگر زیستی هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای ( (PAHsصورت گرفته است. نمونه برداری از پنج ایستگاه (اروند، جعفری، زنگی، سمایلی و بحرکان) و در طول سواحل شمال غرب خلیج فارس (سواحل خوزستان) صورت گرفته است. میزان غلظت PAHs توسط دستگاه HPLC و تغییرات غشاء لیزوزوم توسط تست NRRT و میزان پایداری غشاء لیزوزوم توسط تست میزان پایداری گلبول قرمز آنالیز گردید. میزان غلظت کل PAHs در نمونه های رسوب بین 50/113-34/3384 نانوگرم در گرم وزن خشک و در بافت کبد بین 99/3-64/46 نانوگرم در گرم وزن خشک بود. بیشترین میزان آلودگی در بافت کبد و رسوبات در ایستگاه جعفری و کمترین آن در ایستگاه بحرکان مشخص گردید. اختلاف معنی داری بین آنها یافت گردید. کمترین میزان میانگین RT نمونه های خون ماهی گل خورک در ایستگاه جعفری (34 دقیقه) و بیشترین آن در ایستگاه بحرکان (78 دقیقه) ثبت گردید. میانگین RT بین ایستگاه های نمونه برداری به جز ایستگاه اروند با زنگی، اختلاف معنیداری را نشان می دهد. منحنی میزان تغییرات در پایداری غشاء گلبول قرمز ماهی گل خورک نسبت به شیب غلظتی نمک (منحنی (EOF در ایستگاه های مختلف نمونه برداری نشان می دهد که غشاء گلبول قرمز ماهیان صید شده از ایستگاه جعفری در مقایسه با دیگرایستگاه ها قوام و پایداری کمتری داردکه ایستگاه های زنگی> اروند> سمایلی> و بحرکان از این نظر در رتبه های بعدی قرار دارند. نتایج این تحقیق میتواند استفاده از ثبات لیزوزوم و همچنین پایداری غشاء سلول گلبول قرمز را به عنوان نشانگرهای زیستی در طرحهای پایش آلودگی نفتی گسترش دهد.
This research was carried out to study some physiological responses of mudskipper (i.e.,
Boleophthalmus dussumieri) as a biomarker Poly Aromatic Hydrocarbons (PAHs). Fish
specimens were obtained 5 stations (Arvand, Jafari, Zangi, Samayeli, Bahrakan) along north
western coast of the Persian Gulf (Khuzestan Coast). PAHs concentration was measured by
HPLC method. Lysosomal membrane change was measured by NRR time method and
stability of red blood cell membrane was evaluated by EOF test. Total PAH concentrations in
the sediments and the liver tissue ranged between 113.50-3384.34 ng g-1dw, 3.99-46.64ng g-1
dw, respectively. Highest PAHs pollution was found at Jafari while the lowest was detected at
Bahrakan, with significant between these 2 stations. Values of mean RT of the dye ranged
from 34 (for the blood samples of mudskipper collected from Jafari site) to 78 minutes (for
the blood samples of mudskipper collected from Bahrakan). Preliminary results showed a
significant difference among stations except between Arvand and Zangi. Osmotic fragility
curves indicated that erythrocytes collected from mudskippers at Jafari were the most fragile
followed by Zangi> Arvand> Samayeli> and Bahrakan. The results suggest that lysosomal
membrane change and red blood cell membrane stability in B. dussumieri could be extended
as a biomarker of oil pollution in marine biomonitoring programs.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_110120_d2a4f7b0aa07f7cfe12657938853f74e.pdf
آلایندههای نفتی
گاو ماهیان
خلیج فارس
Oil polutioan
Persian Gulf
GOBIIDAE
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2013-11-22
22
2
77
86
10.22092/isfj.2017.110121
110121
اولین بررسی فیلوژنتیکی گونه ی Goniobranchus annulatus (Mollusca: Nudibranchia) در آبهای ناحیه زیر جزر و مدی خلیج چابهار براساس توالی ژن سیتوکروم اکسیداز C زیر واحد I
The first phylogenetic study of Goniobranchus annulatus (Mollusca : Nudibranchia) in subtidal area of Chabahar, Oman Sea, Iran:, based on sequence of cytochrome oxidase C subunite I gene
گیلان عطاران فریمان
g.attaran@sum.ac.ir
1
یاسمن موسوی پور
2
برهنه آبششان (Nudibranch) بزرگترین گروه از ناجور آبشششان (hHeterobranch) و در زیر رده ی عقب آبششان (Opisthobranchia) قرار گرفته اند، پراکنشی جهانی دارند و در تمامی آبهای دنیا از مناطق بین جزر و مدی تا اعماق دریا و از مناطق قطبی تا مناطق گرمسیر دیده میشوند. برهنه آبششان Nudibranch ها در دو گروه اصلی Anthobranchia و Cladobranchia قرار گرفته اند. گونه ی مورد مطالعه در این بررسی از لحاظ مورفولوژی Goniobranchus annulatus شناسایی گردیدکه جز گروه Anthobranchia میباشد.در آنالیز مولکولی توالی قسمتی از ژن COI میتوکندریایی گونه G. annulatus از ایران با 15 برهنه آبشش دیگر از بانک ژن که از لحاظ توالی ژنتیکی به گونه مورد بررسی نزدیک میباشند، مقایسه گردید. بررسی فیلوژنتیکی بر اساس آنالیز Neighbor _joining روابط منوفایلتیک بین خانواده های Nudibranch هابرهنه آبششان و روابط خواهری بین گونهی Goniobranchus annulatus ازایران و گونه ی Goniobranchus vibratus را با حمایت 100 درصد بوت استرپ نشان میدهد.
Nudibranches are the largest group of Hetrerobranches, (a sub-branch of Opisthobranchia)
and are widespread and cosmopolitan species. They vary in shape and colors and occur in all
waters from intertidal to deep sea zones and from polar to the tropics regions. Nudibranches
are subdivided in two main groups including Anthobranchia and Cladobranchia. In the present
study, based on morphology the svudied species was identified as Goniobranchus annulatus
that belong to Anthrobranchia group. In molecular analysis the sequences of the partial
mitochondrial COI gene of Goniobranchus annulatus species from Iran with 15 similar
sequence of nudibrnaches from genbank were compared. Phylogenetic based on
Neighbor_joining analyze showed a monophyly relationships between families of
nudibranches and also revealed that Goniobranchus vibratus is a sister taxa to the
Gonidbranchus annulatus from Iran Goniobranchus annulatus with 100% bootstrap support.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_110121_08203401d595c0ae698be5ea32f0a345.pdf
نرمتنان
شکمپایان
رده بندی
COI
سواحل چابهار
Gasteropoda
CO1
Chabahar coast
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2013-11-22
22
2
87
98
10.22092/isfj.2017.110122
110122
بررسی اثر عصاره رزماری (Rosmarinus officinalis)و آویشن شیرازی (Zataria multiflora) بر پایداری اسیدهای چرب در گوشت چرخ شده منجمد ماهی کپورنقرهای (Hypophthalmichthys molitrix)
Study on effect of Rosmarinus officinalis and Zataria multiflora extracts on the stability of fatty acids in frozen silver carp minced
یاسمن فهیم دژبان
dr.fahim79@yahoo.com
1
عباسعلی مطلبی
motalebi@ifro.ir
2
سید ابراهیم حسینی
3
علی اصغر خانیپور
4
مهدی سلطانی
5
قربان زارع گشتی
6
فرشته خدابنده
7
هدف از اجرای این تحقیق، بررسی اثر عصاره رزماریoRosmarinus Zataria multiflora تیمار1 تیمار 2: گوشت چرخ کرده منجمد + آویشن 300 میلیگرم در کیلوگرم در بسته بندی معمولی تیمار 3: گوشت چرخ کرده منجمد + رزماری 200 میلیگرم در کیلوگرم در بستهبندی معمولی تیمار 4: گوشت چرخ کرده منجمد + ترکیب رزماری (100میلیگرم در کیلوگرم) و آویشن(100 میلیگرم در کیلوگرم) در بسته بندی معمولی بعد از انجماد سریع نمونهها در فریزر مارپیچی الف: اسیدهای چرب اشباع ب: اسیدهای چرب تک غیراشباعج: اسیدهای چرب چند غیراشباعد: اسیدهای چرب چند غیراشباعبا بررسی نتایج حاصل از این تحقیق مشخص گردید نگهداری – شاهد : گوشت چرخ کرده منجمد در بسته بندی معمولیبا روش انجماد سریع انفرادی، جهت نگهداری به سردخانه با دمای (18-) درجه سانتیگراد انتقال یافتند. مدت زمان نگهداری در سردخانه، و اندازهگیری پروفایل اسیدهایچرب بمدت 6 ماه انجام گرفت که بر اساس جدول زمانی از پیش تعیین شده نمونهبرداری جهت تعیین و اندازهگیری پروفایل اسیدهایچرب، از فاز صفر آغاز سپس در ماه اول در فواصل ده روزه، در ماه دوم 15 روزه و از ماه سوم به بعد بصورت ماهانه صورت گرفت. شناسائی، تعیین و اندازهگیری پروفایل اسیدهایچرب به روش کروماتوگرافی گازی انجام شد. در این تحقیق سطوح مختلف اسیدهای چرب اعم از اشباع و غیر اشباع در 3 تیمار آزمایشی و 1 تیمار شاهد به شرح ذیل تعیین شدند: Saturated Fatty Acid : مریستیک / پالمتیک / هپتادکانوئیک/ استئاریک / آراشیدیک :پالمیتولئیک/ اولئیک/ گادولئیک، ایکوزانوئیک Poly Unsaturated Fatty Acid : لینولئیک/ آلفالینولنیک بلند زنجیرهHigh Unsaturated Fatty Acid : آراشیدونیک / ایکوزاپنتانوئیک اسید / دوکوزاهگزانوئیکاسید گوشت چرخ شده منجمد ماهی فیتوفاگ حاوی عصارههای آویشن و رزماری در شرایط انجماد، باعث پایداری اسیدهای چرب گردیده به طوری که در هیچ کدام از اسیدهای چرب اندازه گیری شده روند کاهشی و یا افزایشی معنیداری مشاهده نگردیده است. همچنین نتایج به دست آمده از پروفایل اسیدهای چرب و شاخصهای مربوط به آنها و نیز بررسی آزمونهای آماری نشان میدهند که تیمار حاوی عصاره رزماری، پایداری بیشتری را طی دوره نگهداری در سردخانه (18-) درجه سانتیگراد در مقایسه با نمونه شاهد و سایر تیمارها نشان داده است؛ و در مقایسه با گوشت چرخ شده منجمد ماهی فیتوفاگ تیمار شده با عصاره رزماری تا انتهای دوره نگهداری 6 ماه قابل مصرف بودند.Mono Unsaturated Fatty Acidبر میزان پایداری اسیدهای چرب در گوشت چرخ شده منجمد ماهی کپور نقرهای میباشد. تیمارهای مورد بررسی عبارتند از:و آویشن شیرازی fficinalis
In this study, the effect of Rosemary and Zataria extracts on three different treatments in frozen
Silver carp minced were studied in normal packaging. Therefore, a control and three treatments were
defined:
Treatment 1 - Control: frozen meat packaged in conventional
Treatment 2: Frozen Silver carp minced + Zataria 300mg/kg in normal packaging
Treatment 3: Frozen Silver carp minced + Rosemary 200mg/kg in normal packaging
Treatment 4: Frozen Silver carp minced + Rosemary compound (100mg/kg) and Zataria (100mg/kg)
in normal packaging
After quick freezing of samples in the spiral freezer by individual quick freezing method, to maintain
the cold temperature (-18)°C were transferred. For six month, Sampling and measurements to
determine the fatty acid profile of the zero phase beginning in the first month and then every ten days,
and 15 days in the second month of the third month after the monthly test. Identifying, defining and
measuring the fatty acid profile by gas chromatography was performed. In this study, levels of both
saturated and unsaturated fatty acids in three experimental and one control were identified as follows:
A: SFA: (Saturated Fatty Acid): Meristic C14: 0/ Palmitic C16: 0 /Hepta decaenoic C17: 0 / Stearic
C18: 0 / Arashidic C20: 0
B: (MUFA Mono Unsaturated Fatty Acid): Palmitoleic C16: 1-W7 / Oleic C18: 1-W9 /Gadoleic C20:
1 - W9
C: (PUFA Poly Unsaturated Fatty Acid): Linoleic C18: 2-W6 /α-Linolenic C18:3-W3
D: (HUFA High Unsaturated Fatty Acid): Arachidonic C20: 4 - W6 Eicosa panta enoic acid C20: 5-
EPA/W3 Docosa hexa enoic acid C22: 6-DHA/W3. Results of this study was to determine keep frozen
fish meat containing extracts of Zataria and Rosemary in freezing conditions, stability of different
types of fatty acids, mono unsaturated fatty acids, poly unsaturated fatty acids, high unsaturated fatty
acids, So that none of the fatty acids measured, were not observed increase or decrease Changes over
time while maintaining the oxidation of fatty acids is minimized.
The results obtained from the profile of fatty acids and their related indices and statistical tests
show the treatment contains Rosemary extract show greater stability than thyme during storage (-
18)°C. According to studies, Frozen minced fish meat treated with extracts of Rosemary, was used
until the end of the storage period.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_110122_3c6c604c961788ea5af202ef1ddc8441.pdf
آنتی اکسیدان
گیاهان دارویی
فرآوری
ماهی کپور نقرهای
Antioxidants
Medicine plant
PROCESSING
Silver carp
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2013-11-22
22
2
99
112
10.22092/isfj.2017.110123
110123
بررسی امکان جایگزینی روغن های گیاهی (سبوس برنج، سویا و بزرک) به جای روغن ماهی در جیره غذایی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)
Investigation on replacement of fish oil by vegetable oils (Rice bran, soybean and linseed) in diet of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss)
حبیب اله گندمکار
gandomkar.habib@gmail.com
1
مهران جواهری بابلی
mehranjavaheri@gmail.com
2
عین اله گرجی پور
3
حسین مرادیان
4
در این تحقیق اثرات جایگزینی روغن های گیاهی مختلف به جای روغن ماهی جیره غذایی بر روند رشد، ترکیب بیوشیمیایی و ترکیب اسیدهای چرب فیله ماهی قزلآلای رنگین کمان مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور پنج جیره غذایی ایزونیتروژنیک و ایزولیپیدیک با منابع مختلف روغن شامل: صد در صد روغن ماهی (جیره 1)، صد در صد روغن سبوس برنج (جیره 2)، صد در صد روغن بزرک (جیره 3)، صد در صد روغن سویا (جیره 4) و جیره 5 حاوی مخلوط روغن های ماهی، سبوس برنج، بزرک و سویا با نسبت 1:1:1:1 تهیه شدند. جهت اجرای آزمایش تعداد 450 عدد ماهی 1±90 گرمی (15 تانک و 30 عدد ماهی در هر تانک) 2 بار در روز در حد سیری به مدت 15 هفته تغذیه شدند. در انتهای دوره بیشترین میزان وزن نهایی در ماهیان تیمار اول (28/280 گرم) بدست آمد، با این حال اختلاف معنی داری از لحاظ وزن نهایی و فاکتور وضعیت در بین تیمارهای آزمایشی مشاهده نشد. میزان FCR از 12/1 تا 24/1 متغیر بود و ماهیان تغذیه شده با روغن ماهی اختلاف معنی داری را با سایر گروه ها نشان دادند. ماهیان تغذیه شده با روغن ماهی کمترین میزان چربی لاشه را داشتند که اختلاف معنی داری را با سایر تیمارها نشان داد. ترکیب اسیدهای چرب بافت انعکاس دهنده ترکیب اسید چرب جیره بود. بیشترین میزان امگا 3 در بافت فیله ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی روغن بزرک (80/21 درصد) و اختلاف معنی داری را با سایر تیمار ها نشان داد و کمترین آن در بافت ماهیان تغذیه شده با روغن سبوس برنج(84/7 درصد) بود. بیشترین میزان اسیدهای چرب 6-n در بافت ماهیان تغذیه شده با جیره های غذایی حاوی روغن سویا (72/31 درصد) مشاهده شد و کمترین آن در بافت ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی روغن ماهی (15/19 درصد) بود. بیشترین میزان DHA در ماهیان تغذیه شده با روغن ماهی (10/10 درصد) که اختلاف معنیداری را با سایر تیمارها نشان داد و کمترین آن در ماهیان تغذیه شده با روغن سبوس برنج (81/2درصد) و سویا (94/2 درصد) ثبت شد. در مطالعه حاضر کاهش چشمگیری در نسبت 6-n/3-n در ماهیان تغذیه شده با روغن سبوس برنج و سویا مشاهده شد، که از لحاظ تغذیهای میتواند به عنوان یک نکته منفی مطرح باشد. از سوی دیگر بالاترین نسبت 6-n/3-n در ماهیان تغذیه شده با روغن بزرک (91/0) بود که با این نسبت در روغن ماهی (89/0) قابل مقایسه بود. نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن است که ترکیب مناسب روغن های گیاهی و روغن ماهی می تواند جایگزین روغن ماهی به تنهایی باشد.
The aim of the present study was to determine the impact of replacing the fish oil by
alternative lipid sources in diets for rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) on growth, fatty
acid profiles of muscle. Five isonitrogenous and isoenergetic semipurified diets were
formulated containing 100% rice bran oil (RBO), 100% linseed oil (LO), 100% Soybean oil
(SO) and a 1:1:1:1 rice bran, linseed, soybeen and fish oil mixture (MX) were compared to a
pure fish oil (FO) diet. The diets were fed to apparent satiation twice a day to triplicate groups
of 30 rainbow trout with an initial weight of 90g for 15 weeks at 12°C.At the end of the
experiment, fillet samples were collected from fish for the measurement of fatty acid profile
and fillet composition. Fish fed the FO diet had the highest weight gain over the experimental
period (280.28 g), However no differences in growth rate and CF were observed across diet
groups. Feed conversion ratios (FCR) ranged from 1.12 to 1.24. Significant difference in
FCR was found in the group fed an FO diet. The fillet lipid concentrations and fatty acid
composition of the fish were significantly affected by the experimental diets. Fish fed the FO
diet contained significantly lower lipid levels (20.18%) than those fed the 4 other diets. The
highest level of n-3 PUFA concentrations were recorded in fish fed the LO diet (21.8) with
significant difference than other diets and the lowest were in those fed the RBO diet (7.84).
Fish fed the SO diet contained significantly higher level of n-6 PUFA concentrations (31.72)
than other diets and the lowest were in those fed the FO diet (19.15). Fish on the FO diet had
a significantly greater percentage of DHA (10.10%) in muscle tissue compared with fish on
all other diets and the lowest was in those fed the RBO diet (2.81%). However, the highest
level of eicosapentaenoic acid (EPA) concentrations was recorded in fish fed the SO diet
(1.84%) and the lowest in those fed the diet (0.67%). This study showed considerable
reductions (about 3-fold) in the n-3/n-6 ratio when FO in the fish diet was replaced by rice
bran and soybean oils, which may be extremely negative from a nutritional point of view. In
other hand linseed oil had the highest n-3/n-6 ratio (0.91) that was comparable with fish oil n-
3/n-6 ratio (0.89). The results in this study imply that an appropriate mix of vegetable oils and
FO can replace the sole use of FO in fish feeds.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_110123_1fce01f11496a30b7d6135cd784ac458.pdf
روغنهای گیاهی
تغذیه
شاخصهای رشد
آبزی پروری
Vegetable oils
Fish oil
Fatty acid composition
Rainbow trout
Growth parameters
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2013-11-22
22
2
113
125
10.22092/isfj.2017.110124
110124
ارزیابی ویژگی های فیزیکی و شیمیایی و حسی برگر تولید شده با نسبت های متفاوت گوشت مرغ و ماهی (کیلکا)
یزدان مرادی
ymorady@yahoo.com
1
مجید مصدق
majidmosadegh@gmail.com
2
مریم فهیم دانش
3
به منظور ارزیابی تاثیر نسبت های متفاوت گوشت مرغ و ماهی (کیلکا) بر ویژگی های فیزیکو شیمیایی و حسی برگر و شناسایی بهترین فرمولاسیون تولیدی، تیمارهایی با نسبتهای(درصد) متفاوتی از گوشت مرغ به ماهی کیلکا(ماهی: مرغ)، ((100:0)F1، (25 :75)F2، (50 :50)F3، (75 :25)F4 و (0:100) F5) تولید و ترکیب شیمیایی، ویژگیهای پخت، رنگ و بافت به همراه ویژگیهای حسی آنها مورد آزمون قرار گرفت. در برگرهای خام افزایش سهم میزان گوشت مرغ در تیمارها باعث افزایش میزان پروتئین ، کربوهیدرات و افزایش سهم گوشت ماهی کیلکا در تیمارها باعث افزایش میزان چربی و به تبع آن افزایش انرژی زایی (از20/118 به 45/139کیلوکالری) گردید.در خصوص ویژگی های حسی، افزایش امتیاز ویژگی رنگ، طعم ، بافت، بو و عطر و پذیرش کلی ارتباط مستقیم با افزایش میزان گوشت مرغ در ترکیب برگر داشته و تنها در ارتباط با ویژگی احساس دهانی، تیمارF5 بیشترین امتیاز را از آن خود نمود. ضمن اینکه در مورد امتیاز بافت و پذیرش کلی نمونه برگرها، اختلاف معنی داری بین تیمارها مشاهده نگردید نتایج آنالیز رنگ برگر های خام و پخته در تیمارهای مختلف حاکی از این است که بیشترین میزان فاکتورهای روشنایی رنگ (L*) ، میزان قرمزی (a*) ، زردی (b*) و اشباعیت رنگ (C) مربوط به تیمار F1 بوده که با افزایش گوشت ماهی در ترکیب برگرها این میزان کاهش مییابد. میزان جمع شدگی برگرها (52/8 درصد برای تیمار F5 تا 59/12 درصد برای تیمار (F1متغیر بود، درصد جذب روغن برگرها سرخ شده ( 35/161 درصد برای تیمار F5 تا 41/243 درصد برای تیمار F1) و درصد حفظ رطوبت ( از 67/67 درصد برای تیمار F5 تا 57/70 درصد برای تیمار F1) قرار داشت. هر سه این ویژگیها رابطه مستقیم با میزان گوشت مرغ در ترکیب برگرها داشته ولی بازده پخت مستقل از میزان گوشت مرغ و ماهی در ترکیب برگر بود درخصوص آزمون بافت نیز، برگر حاوی گوشت ماهی بیشتر، به نسبت سستتر که برگر فرموله شده با مخلوط گوشت مرغ و ماهی ویژگی های بهتری از برگر ماهی کیلکا به تنهایی داشته و تیمار F2 (ترکیب 75 درصد گوشت مرغ و 25 درصد گوشت ماهی)، فرمولاسیون ترکیبی برتر میباشد
https://isfj.areeo.ac.ir/article_110124_b5ac6d0331177777fd80f9409ccda17d.pdf
فرآوری
آبزیان
برگرهای ترکیبی
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2013-11-22
22
2
127
136
10.22092/isfj.2017.110125
110125
برآورد میزان خطر برخی از فلزات ناشی از مصرف ماهی حلوا سفید و شوریده در استان هرمزگان
Risk estimation of heavy metals from consumption of silver pomfret and tiger tooth croaker in Hormozagan Province
محمد صدیق مرتصوی
mseddiq1@yahoo.com
1
سلیم شریفیان
2
ناصر آقاجری
n_aghajery2004@yahoo.co.uk
3
در مطالعه حاضر میزان تجمع فلزات سنگین منگنز، کادمیوم، روی، آهن و مس در گونه های تجاری ماهی حلوا سفید و شوریده صیده شده از سواحل بندرعباس در سال 1388 اندازه گیری شد و میزان خطر ناشی از مصرف روزانه این ماهی ها در جامعه شهری استان هرمزگان تخمین زده شد. میانگین میزان تجمع (g/gµ وزن خشک) فلز منگنز، کادمیوم، روی، آهن و مس در ماهی حلوا سفید به ترتیب برابر با 248/1، 217/0، 444/14، 397/2 و 300/3 بود، در حالی که میزان تجمع آن ها در ماهی شوریده به ترتیب برابر با 009/1، 403/0، 564/12، 467/4 و 366/2 بدست آمد. جامعه شهری استان از نظر مصرف ماهی به چهار کم مصرف، با مصرف متوسط، با مصرف بالا و با مصرف خیلی بالا تقسیم گردید و برآورد میزان خطر (THQ) در هر گروه از مصرف کننده ها به صورت جداگانه محاسبه شد. THQ در تمام گروه ها برای همه فلزات در هر دو ماهی به میزان قابل توجهی پایین تر از 1 بود. نتایج نشان داد که جوامع شهری استان با میزان مصرف های محاسبه شده در معرض هیچ گونه خطری ناشی از تجمع فلزات سنگین مورد بررسی در این مطالعه نمی باشند.
In the present study, accumulation of manganese, cadmium, zinc, iron and copper in the
commercially fish species (silver pomfret and tiger tooth croaker) caught from Bandarabbas
coasts at 2010 was measured and the risk of daily intake of them in Hormozagan urban
population was estimated. The average concentrations (μ/g dry weight) of manganese,
cadmium, zinc, iron, and copper in the muscle tissue of silver pomfret were 1.248, 0.217,
14.444, 2.397 and 3.300, respectively, while the concentration of them in tiger tooth croaker
were 1.009, 0.403, 12.564, 4.467 and 2.366, respectively. According to fish consumption rate,
urban populations of the province were divided into four groups low, medium, high and very
high. The target hazard quotient (THQ) in each group calculated separately. The THQ of all
groups were much lower than 1 in the two fish. The results showed that urban populations of
the province have not any risk due to accumulation of the studied heavy metals.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_110125_7b0629f30f1f6be68a4208a044e81ac3.pdf
فلزات سنگین
ماهی
تغذیه
بهداشت عمومی
heavy metals
Fish
Target hazard quotient (THQ)
Hormozgan province
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2013-11-22
22
2
137
146
10.22092/isfj.2017.110126
110126
یافته علمی کوتاه: کاریولوژی ماهی خیاطه (Alburnoides bipunctatus) منطقه زابل
Karyology study of Spirlin (Alburnoides bipunctatus) in Zabol region
علی خسروانی زاده
akhosravanizadeh@gmail.com
1
محمد پورکاظمی
pourkazemi@sturgeon.ir
2
محمدرضا نوروزفشخامی
3
The chromosomal spread and karyotype of Spirlin (Alburnoides bipunctatus) from Zabol
region were identified using tissue squashing techniques with injection of 0.5ml/100g body
weight of 0.01% Colchicines solution in fish fingerlings. Kidney and gill tissues were
extracted and chopped in KCl 0.075M for 30 min and fixed in Carnoy solution in 3 stages.
The chromosomal spreads were stained in 20% Gimsa for 20 min. From 34 chromosomal
spread counts, the results showed diploid chromosome number of this species 2n=50.
Karyotype composed of 9 metacentric, 14 submetacentric and 2 acrocentric or subtelocentric
chromosome pairs, and the number of chromosome arms (NF) was determined as NF=96
https://isfj.areeo.ac.ir/article_110126_218ba37b2df88f381b2ca029c0ed035e.pdf
کاریوتایپ
ماهی خیاطه
Alburnoides bipunctatus. زابل
Zabol
Karyotype
Spirlin
Alburnoides bipunctatus
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2013-11-22
22
2
147
152
10.22092/isfj.2017.110127
110127
بافته علمی کوتاه: بررسی میزان شیوع آلودگی انگل دیپلوستوموم اسپاتاسئوم در برخی ماهیان منابع آبی استان آذربایجان غربی
Prevalence of Diplostomum spathaceum infectious in some endemic fishes of water resources in West Azerbaijan province
سهراب رسولی
sograb_rasoulu86@yahoo.com
1
Diplostomum spathaceum is a digenean parasite with an indirect life cycle. Its mature stage
lives in gull's intestine, cercariae in snails (Lymnaeidae) liver and metacercariae stage in
piscine, amphibian, and mammalian eyes. Notice that penetration of cercariae into skin and
eye cause lesions which cause susceptibility to secondary infections, appetite loss due to
infections, blurry vision, and disability in hunting and feeding on fish. It, therefore, plays an
important role in aquatic health. During this study, prevalence of Diplostomum spathaceum
infectious in 240 introduced and endemic fishes of water resources in West Azerbaijan
province were studied from spring 2008 to winter 2010. The results indicate that 58/30 % of
fish (140 fish) showed infestation with this parasite which presents a high rate of infestation in
the fishes in these water resources.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_110127_cf02dff8dd27491e56c72fb088125235.pdf
Termatodes
Digenea
FRESHWATER FISHES