per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2017-08-23
26
3
1
10
10.22092/isfj.2017.113517
113517
Research Paper
بررسی فنوتیپی و ژنوتیپی مقاومت به آنتی بیوتیکهای وسیعالطیف درکوکسیهای گرم مثبت جدا شده از ماهیان قزلآلای رنگین کمان در استان ایلام
Phenotypic and genotypic evaluation of resistance to broad –range antimicrobial drugs in Gram- positive cocci isolated from rainbow trout in Ilam
آمنه یاری
amnayari@yahoo.com
1
مصطفی نعمتی
m.nemati@ilam.ac.ir
2
فاضل پور احمد
3
دانشگاه ایلام
استرپتوکوکوزیس ((Streptococcosisو لاکتوکوکوزیس (Lactococcusis) از جمله بیماریهای باکتریایی ماهیان هستند که انواع مختلف ماهیان وحشی و پرورشی به ویژه قزلآلای رنگین کمان را به صورت انفرادی و همهگیر در معرض خطر قرار داده و خسارات اقتصادی قابل توجهی را به دنبال دارند. در تحقیق حاضر، تعداد 60 قطعه ماهی با علائم استرپتوکوکوزیس/ لاکتوکوکوزیس جمعآوری و از آنها نمونهبرداری و کشت میکروبی انجام شد. هویت باکتریهای جداسازی شده با استفاده از روشهای بیوشیمیایی تعیین و با استفاده از واکنش زنجیرهای پلیمراز(PCR) تأیید گردید. بدین منظور، تکثیر بخش هایی از ژنهای tuf (کد کننده فاکتور امتداد Tu) جهت شناسایی جنس استرپتوکوکوس و 16S rRNA برای تعیین گونه استرپتوکوکوس اینیایی ((Streptococcus iniaeو لاکتوکوکوس گارویه (Lactococcus garvieae)مورد استفاده قرار گرفت. آزمایشات مولکولی نشان داد که 90 جدایه متعلق به جنس استرپتوکوکوس بودند، که از میان آنها 35 جدایه در آزمایش PCR، گونه استرپتوکوکوس اینیایی، 55 جدایه متعلق به گونه لاکتوکوکوس گارویه و20 جدایه متعلق به جنس استافیلوکوکوس تشخیص داده شدند. در آزمون PCR با هدف تکثیر حضور ژنهای مقاوم به آنتی بیوتیک، از 39 مورد مقاومت فنوتیپی نسبت به استرپتومایسین، 30 مورد و از 26 مورد مقاومت فنوتیپی در برابر اریترومایسین 20 مورد، و از 35 مورد مقاومت فنوتیپی در برابر اکسی تتراسایکلین، 27 مورد تأیید واقع شدند. این مطالعه علاوه بر معرفی عوامل باکتریایی بوجود آورنده عفونت های همهگیر در بین استخرهای پرورش قزل آلای منطقه، خطر استفاده بی رویه از آنتی بیوتیکها را که منجر به ایجاد کوکسیهای مقاوم به درمان شده اند را نیز نشان می دهد.
Streptococci and lactococci are among bacterial diseases of wild and farmed fish especially rainbow trout and accounted for significant economical losses in the aquaculture industry. In this study, 60 fish from rainbow trout farms in Ilam, were collected and sampled for bacterial and molecular analyses. Identification of the isolated bacteria was determined using biochemical tests and confirmed by polymerase chain reaction (PCR). For this purpose, using primer sets targeting portions of the tuf (code along factor Tu) and 16S rRNA gene sequences were performed to determine the genus Streptococcus and Streptococcus iniae, respectively. In total, 110 isolates belonging to the genus Streptococcus, Lactococcus and Staphylococcus were detected. Molecular tests showed that 90 isolates were Streptococcus genus, of which 35 isolates tested by species-specific primers were identified as Streptococcus iniae and the rest (55 isolates) belonged to the species Lactococcus garvieae. Subsequently, phenotypic and genotypic evaluations of antibiotic-resistance of the isolates were performed, using disk diffusion method and PCR targeting tet, erm and str genes. The results showed that of the 110 isolates of Gram-positive cocci, 39 isolates were resistant against streptomycin (35%), 26 to erythromycin (23%), 35 to oxytetracycline (31%), 30 to enrofloxacin (27%), 21 to florfenicol (19%) and 33 isolates were resistant to penicillin G (30%). The presence of streptococcosis / lactococcosis was confirmed among fish farms in Ilam within this study. Moreover, it seems that the indiscriminate use of antibiotics has led to stablish resistant against such infectious agents.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113517_f7347c06dae477ac9550a9998bf5cc0e.pdf
ماهی
استرپتوکوکوس
لاکتوکوکوس
واکنش زنجیرهای پلیمراز
مقاومت آنتی بیوتیکی
Fish
Streptococcus
Lactococcus
Polymerase Chain Reaction
Antibiotic resistance
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2017-08-23
26
3
11
22
10.22092/isfj.2017.113518
113518
Research Paper
استفاده از روش شیمیایی به منظور تولید پروتئین آبکافتشده از امعاء و احشاء فیتوفاگ (Hypophthalmichthys moltirix) و استفاده از آن به عنوان محیط کشت Listeria monocytogenes
Use of chemical method for preparing of protein hydrolysate from Silver carp (Hypophthalmichthys moltirix) viscera and its application as culture media for Listeria monocytogenes
ماریا اصغرنیا
ma.asgharnia@gmail.com
1
سکینه yeganeh
skyeganeh@gmail.com
2
سید علی جعفرپور
a.jafarpour@sanru.ac.ir
3
رضا صفری
safari1351@gmail.com
4
هدف از این تحقیق آبکافت شیمیایی (اسیدی و قلیایی) امعاء و احشاء ماهی فیتوفاگ (Hypophthalmichthys moltirix)و استفاده از پپتونهای تولیدشده به عنوان منبع ازت برای کشت باکتری Listeria monocytogenes بوده است. برای این منظور، امعاء و احشاء ماهی فیتوفاگ، از بازار ماهیفروشان شهرستان ساری تهیه شده و در مجاورت یخ به آزمایشگاه منتقل گردید. پس از انجمادزدایی امعاء و احشاء در دمای 4 درجه سانتیگراد، آبکافت اسیدی و قلیایی به ترتیب در pH3/3 و 12 در دو دمای 70 و 85 درجه سانتیگراد انجام شد. در پایان آبکافت، درجه آبکافت و میزان پروتئین محلول تعیین گردید. سپس از پپتونهای تهیهشده از این 4 تیمار (هر کدام با 3 تکرار) به عنوان محیط کشت باکتری در مدت 48 ساعت استفاده و با محیط کشت تجاری BHI مقایسه شد. بیشترین و کمترین مقدار پروتئین بهترتیب مربوط به آبکافت قلیایی در دمای 85 درجه سانتیگراد و آبکافت اسیدی در دمای 70 درجه سانتیگراد بود (05/0p<). بیشترین و کمترین درجه آبکافت به ترتیب مربوط به آبکافت قلیایی در دمای 85 درجه سانتیگراد و آبکافت قلیایی در دمای 70 درجه سانتیگراد بود (05/0p<). رشد باکتری لیستریا مونوسیتوژنز در تیمارهای اسیدی و قلیایی در دمای 70 درجه سانتیگراد به جز زمان 48 ساعت، با تیمار شاهد تفاوت معنیداری نداشتند (05/0p>)، اما در دمای 85 درجه سانتیگراد در تمام زمانهای مورد بررسی، آبکافت اسیدی و قلیایی با تیمار شاهد (BHI) اختلاف معنیدار داشتند (05/0p<). با توجه به تحقیق انجامشده میتوان گفت که آبکافت قلیایی در دمای بالا بهتر از آبکافت اسیدی میباشد و رشد باکتریها در پپتون تولیدی به خوبی رشد آن در محیط کشت تجاری میباشد و با توجه به استفاده از امعاء و احشاء ماهی و کمهزینهبودن روش قلیایی، از نظر اقتصادی مناسب میباشد.
The aim of this study is to chemically hydrolyze of silver carp (Hypophthalmichthys moltirix) viscera and the effect of obtained peptones as a nitrogen source for culture of Listeria monocytogenes. Silver carp viscera were provided by a local market in Sari, Northern Iran. After freeze-thawing of Viscera at 4°C was used for hydrolysis. Acidic and alkaline hydrolysis was done at two pH 3.3 and 12, and two temperatures of 70 and 85°C. At the end of hydrolysis DH% (hydrolysis degree) and protein content were measured. Then obtained peptones from these 4 treatments (three replicates for each treatment) used as Listeria monocytogenes culture media at 48 hours and compared with BHI culture media. Results showed that maximum and minimum protein concentration were related to alkaline hydrolysis at 85 °C and acidic hydrolysis at 70 °C, respectively (p<0.05). The highest DH% was related to alkaline hydrolysis at 85 °C and the lowest of it was related to alkaline hydrolysis at 70 °C (p<0.05). Growth of Listeria monocytogenes in acidic and alkaline produced treatments at 70 °C had no significant differences compared to control (BHI) except at 36 and 48h. But at 85 °C had differences at all hours significantly (p<0.05). This study showed that alkaline hydrolysis in higher temperature is better than acidic hydrolysis and growth of bacteria in fish peptone could be done as well as commercial cultured media. Due to usage of fish viscera and alkaline method with low processing cost, it‘s economically suitable.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113518_93977bc70e201ed9df6d453df83bbeee.pdf
روش شیمیایی
پروتئین آبکافتشده
امعا و احشا
فیتوفاگ
محیط کشت
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2018-02-20
26
3
29
38
10.22092/isfj.2018.117850
117850
Research Paper
ارزیابی بهره وری عوامل تولید ماهیان گرمابی در مزارع پرورشی استان کرمانشاه
Assessment of productivity of warm water fish production factors in Kermanshah province farms
علی نجفی
1
سهراب دلانگیزان
2
مجتبی الماسی
3
کامیار غرا
onlykamyar@yahoo.com
4
گوشت ماهی از جمله تولیدات داخلی است که به لحاظ پروتئین و چربی غیراشباع، اهمیت آن بهعنوان یک غذای سالم بر کسی پوشیده نیست. با توجه به محدودیت منابع، روش اقتصادی افزایش این محصول، استفاده بهینه از عوامل تولید است. هدف از این پژوهش تخمین تابع تولید و محاسبه بهرهوری عوامل تولید ماهیان گرمابی استان کرمانشاه بود. جامعه آماری در این پژوهش در برگیرنده مزارع فعال پرورشی بود که به روش تمام شماری مطالعه شد. بخشی از دادههای مورد نیاز این تحقیق از آمار رسمی منتشر شده بود و بخش دیگر بهوسیله انجام مصاحبه حضوری با مزرعهداران و کارشناسان اداره کل شیلات استان کرمانشاه و ازطریق 46 عدد پرسشنامه جمعآوری گردید. سپس توسط نرمافزار Eviews و با روش حداقل مربعات معمولی (OLS)، به برآورد توابع تولید پرداخته شد و از طریق آزمون برتری مدل، در نهایت تابع تولید Cobb–Douglas انتخاب گردید. نتایج نشان داد که سطح زیرکشت (زمین)، کنسانتره و ذرت، علوفه، آهک، نیرویکار، تجربه مدیر مزرعه، استفاده از دستگاههای هواده و شرایط جغرافیایی منطقه بر میزان تولید تأثیر معنیدار داشتهاند (05/0p<). جمع ضرایب متغیرهای مستقل در تابع تولید برآورد شده حدود 1/1 بود که نشاندهنده وجود بازدهی فزاینده نسبت به مقیاس بود. کشش تولیدی سطح زیرکشت بسیار بیشتر از نهادههای دیگر بود و نشان داد که بایستی وسعت مزارع را افزایش داد و از اراضی بیشتری برای این فعالیت اقتصادی استفاده کرد. همچنین ضریب نیروی کار 31/0 برآورد گردید که گویای نیاز به استخدام نیروی کار بیشتر، جهت رفتن به سمت بهینه تولید میباشد. طبق نتایج حاصل از این تحقیق، تحصیلات روی تولید اثر معنیداری نداشت درحالیکه تجربه دارای تأثیر مثبت و معنیداری روی تولید بود و این نشان داد که سطح تکنولوژی در این صنعت چندان بالا نیست.همچنین نتایج نشان داد منطقه جغرافیایی و استفاده از دستگاههای هواده روی تولید ماهیان گرمابی اثر معناداری داشتند. لذا براین اساس، مزارع مورد بررسی به سه گروه تقسیم گردید و میانگین بهرهوریهای متوسط، نهایی و کل عوامل تولید، برای هرکدام از گروهها محاسبه و با یکدیگر مقایسه گردید. به طوری که فقط در تعداد اندکی از مزارعِ مربوط به یکی از گروهها معیار VMPxi / Pxi برای متغیرهای توضیحی برابر واحد بود و در دو گروه دیگر برای هیچکدام از متغیرها معیار مذکور برابر واحد نبود. این بدان معنی است که از نهادهها به طور کاملاً کارا استفاده نشده است، بنابراین به نظر میرسد به منظور بهبود کارایی در مصرف نهادهها، پرورشدهندگان ماهی با استفاده از اصل جایگزینی نهادهها، میتوانند به سود بالاتری دست یابند.
Fish is one of the domestic products that is unmatched in terms of protein and unsaturated fat, and its importance as a healthy food is known to all. Keeping in mind, resource scarcity, economic method of increasing this product is the optimum use of the factors of production. The aim of this research was to estimate production function and calculation of productivity of warm water fish production factors in Kermanshah province. The statistical population in this reaserch were all of active, fish farms which were studied in full details. A part of required data of this research was collected from official statistic books of government and another part from interview with farmers and experts of fishery department of Kermanshah through distribution of 46 questionnaires. The production function has been estimated with help of Eviews and with OLS approach and through priority model of Cobb-Douglas was finally selected. Result showed that area under cultivation (land), concentrate and maize, fodder, lime stone, labour, experience of manager of the farm, use of air purifier machine and geographical condition of the region had significant effect on production (p<0.05). Total coefficient of independent variable in estimated production function was approximately 1.1 which was an indication of increasing return to scale. Elasticity of production of area under cultivation was more than other inputs which indicated that the area under cultivation must expand and more area go under cultivation of this product. In addition coefficient of labour was estimated 0.31 which indicated more employment of labour force must be done in order to approach towards optimum product. According to obtained results of this research, education did not have a significant effect on production, while experience had a positive and significant effect on it and this showed that the level of technology in this industry was not so high. The finding also showed that geographical region and use of air purifier had a significant effect on the production of warm water fish. Therefore on this base the farms under review were divided into three categories and the average productivity, marginal productivity and total factors productivity were calculated for each one of these categories. Just in small number of farms, related to one of the categories the measure of VMPxi / Pxi for descriptive variable was equal to 1 and for other two categories this measure was not equal to one. Which means that the inputs were underemployed? Therefor it seems in order to improve efficiency in input consumption, the fish farm owner can attain maximum profit by using substitution principle.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117850_0f05b0622442a1ebad30c8b15ff6f254.pdf
تابع تولید
بهرهوری
آبزیان
ماهیانگرمابی
استان کرمانشاه
Production Function
Productivity
Aquaculture
Warm Water Fish
Kermanshah Province
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2017-08-23
26
3
23
32
10.22092/isfj.2017.113519
113519
Research Paper
تاثیر مکمل غذایی اسپیرولینا (Arthrospira platensis) بر سیستم ایمنی و فاکتورهای بیوشیمیایی خون ماهی کوی((Cyprinus carpio carpio
The effect of dietary supplement spirulina (Arthrospira platensis) on the immune system and blood biochemical factors of koi fish (Cyprinus carpio carpio)
فاطمه انصاری فرد
1
هومن رجبی اسلامی
houman.rajabi@yahoo.com
2
مهدی شمسایی مهرجان
3
مهدی سلطانی
4
این مطالعه اثر جیره غذایی حاوی سطوح 0، 5/2، 5، 5/7، 10 درصد جلبک اسپیرولینا (Arthrospira platensis) بر روی برخی از پارامترهای خونی و ایمنی ماهی کوی (Cyprinus carpio) را ارزیابی نموده است. این طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمارو سه تکرار برای 8 هفته انجام شد. در پایان آزمایش، پارامترهای خونی و ایمنی ماهی اندازهگیری و تحلیل آماری شدند. نتایج نشان داد که افزودن اسپیرولینا به جیره غذایی باعث افزایش درصد هماتوکریت و غلظت هموگلوبین، تعداد گلبول سفید و گلبولهای قرمز ماهی می گردد. به علاوه یک افزایش معنیدار در سطح برخی پارامترهای ایمنی لیزوزیم، ایمنوگلبوین Igm و عامل کمپلمانC4 در ماهی تغذیه شده با10 درصد اسپیرولینا مشاهده شد (05/0p<) .این نتایج نشان می دهند که گنجاندن 10 درصد اسپیرولینا در جیره غذایی اثرات مثبت قابل توجهی در تحریک سیستم ایمنی ماهی کوی دارد.
This study evaluated the effect of diets containing 0, 2.5, 5, 7.5 and 10% Arthrospir platensis on the hematological and immune parametersof Koi carp (Cyprinus carpio). A completely randomized experimental design was developed with five treatments and three replicates for 8 weeks. At the end of experiment, the hematological and, immune system parameters were measured and analyzed. The results revealed that supplementation of Arthrospira platensis in diets results in higher percentage of Hb, Hct, RBC and WBC. In addition, a significant increasein the levels of IgM, lysozyme and C4 complement levels were found in fish fed with 10% Arthrospira platensis (p<0.05). These results revealed that, inclusion of 10% A. platensis in diets did appear to have a significant positive effect on stimulation of immune system of Koi fish.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113519_e1b4506b7717a0fc29a4f6c7e7ddffe9.pdf
ماهی کوی
اسپیرولینا
سیستم ایمنی
Arthrospira platensis
Cyprinus carpio carpio
Spirulina
Immune system
Arthrospira platensis
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2017-08-23
26
3
33
39
10.22092/isfj.2017.113520
113520
Research Paper
مقایسه پروفایل اسیدچرب جنسهای نر و مادة ماهی کفال طلایی (Liza aurata) در سواحل جنوبی دریای خزر
Fatty acid profile in male and female sex gray mullet (Liza aurata) in the southern shores of the Caspian Sea
مهرنوش نوروزی
nmehrnoosh@yahoo.com
1
مصطفی باقری توانی
mostafa.bagheri@toniau.ac.ir
2
هدف این مطالعه، بررسی پروفیل اسیدهای چرب فیله جنسهای نر و ماده ماهی کفال طلایی (Liza aurata) در حوضه جنوبی دریای خزر بود. تعداد 100 قطعه ماهی (55 قطعه نر و 45 قطعه ماده) در 10 ایستگاه از 3 استان ساحلی دریای خزر صید شد. آنالیز لاشه با استفاده از روشهای استاندارد AOAC و سنجش اسیدهای چرب با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگرافی انجام گردید. میانگین محتوای درصد پروتئین، چربی، رطوبت و خاکستر ماهی کفال طلایی به ترتیب 98/1±18/22، 21/1±08/3، 2±02/78، 43/0±40/1 بود. تعداد 28 اسید چرب شامل 10 اسید چرب اشباع (SFA)، 8 اسید چرب تک غیر اشباع (MUFA) و 10 اسید چرب چند غیر اشباع (PUFA) شناسایی شد. میزان کل اسیدهای چرب SFA، MUFA و PUFA در ماهیان نر به ترتیب 63/27، 95/24 و 02/36 و در ماهیان ماده به ترتیب 39/30، 26/30 و 42/29 گرم در 100 گرم چربی بود و این اختلاف معنی دار بود. پالمیتیک اسید (C16:0)، اولئیک اسید (C18:1 n-9cis)، دکوزاهگزانوئیک اسید (C22:6 ω3) به ترتیب فراوان ترین اسیدهای چرب از گروه SFA، MUFA و PUFA در عضله ماهی بودند. مجموع اسیدهای چرب امگا3، امگا6 و امگا9 ماهی کفال طلایی به ترتیب 61/29، 31/3 و 17/11 درصد از کل اسیدهای چرب بود و بطور معنی داری میزان آن در ماهیان نر بیشتر بود. نسبت شاخص ω-3/ω-6 و PUFA/SFA به ترتیب 22/9 و 2/1درصد بود. مجموع دو اسید چرب مهم و ضروری DHA و EPA در ماهی کفال طلایی 64/21 درصد بود که برای ارتقای سلامتی، پیشگیری و بهبود بیماری در انسان مهم است.
The present study aimed to assess fatty acid profile in filet of male and female gray mullet from the southern region of the Caspian Sea. A total of 100 fish (55 male and 45 female) were caught from 10 stations in three coastal provinces of the Caspian Sea. Carcasses were analyzed according to the standard AOAC methods, and fatty acids were measured using gas chromatography. Mean protein, fat, moisture, and ash in golden gray mullet were 22.18±1.98, 3.08±1.21, 78.02±2, 1.40±0.43 respectively. A total of 28 fatty acids were identified, including 10 saturated, 8 monounsaturated, and 10 polyunsaturated fatty acids. Total amount of SFA fatty acids were 27.63, 24.95, 36.02 grams per 100 grams fat, respectively in male fish, and 30.39, 30.26, 29.42 grams per 100 grams fat respectively, in female fish, with a significant difference between them. The most prevalent SFA fatty acids included palmitic, oleic, and docosahexaenoic in fish muscles. Omega 3, omega 6, and omega 9 fatty acids in golden gray mullet comprised 29.61, 3.31, 11.17 percentage of total fatty acids respectively, and were significantly higher in the male species. ω-3/ω-6 and PUFA/SFA ratios were 9.22 and 1.2%, respectively. The sum total of two essential fatty acids in gray mullet (DHA and EPA) was 21.64%, which is important to promotion of health and prevention and recovery from illness in humans.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113520_b99fb706319d63417d4638506c5a9a99.pdf
اسید چرب
کفال طلایی
دریای خزر
fatty acids
Golden mullet
Caspian Sea
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2017-08-23
26
3
41
50
10.22092/isfj.2017.113521
113521
Research Paper
بررسی in vitro فعالیت ضد باکتریایی عصاره و نانوعصاره مرزنگوش (Origanum vulgare) در مقایسه با فلورفنیکل و نانوفلورفنیکل بر ضد استرپتوکوکوس اینیایی (Streptococcus iniae)
Assessment of antibacterial activity of Origanum vulgare extract and nanoform Origanum vulgare extract in comparison with florfenicol and nanoform florfenicol against Streptococcus iniae
مسعود حقیقی
masoud126@yahoo.com
1
سید محمد اسماعیل فخار زاده
2
سلطنت نجار لشگری
se_lashgari@yahoo.com
3
بهنام پور مولایی
behnamshahsavar34@gmail.com
4
هدف از این مطالعه بررسی اثر ضد باکتری عصاره آبی- الکلی سرشاخههای گیاه مرزنگوش و نانو عصاره آن روی باکتری استرپتوکوکوس اینیایی، Streptococcus iniae، عامل استرپتوکوکوزیس در ماهیان و مقایسه آن با اثر فلورفنیکل و نانو فلورفنیکل بود. نتایج نشان داد که غلظت مهار رشد و کشندگی با عصاره مرزنگوش 1000 میکروگرم در میلیلیتر بود، در حالی که غلظت مهار رشد نانو عصاره مرزنگوش، 250 میکروگرم در میلیلیتر و غلظت کشندگی آن 500 میکروگرم در میلیلیتر بود. این نتایج نشان میدهد که اثر مهار رشد و باکتریکشی عصاره مرزنگوش ضعیفتر از نانو عصاره مرزنگوش بود. غلظت مهار رشد و باکتریکشی فلورفنیکل 5/2 میکروگرم در میلیلیتر بود. غلظت مهار رشد نانوفلورفنیکل 625/0 میکروگرم در میلیلیتر و غلظت باکتریکشی آن 25/1 میکروگرم در میلیلیتر بود. نتایج نشان دادند که اندازه قطر هاله عدم رشد باکتری استرپتوکوکوس اینیایی با عصاره مرزنگوش، 6/0±7/21 میلیمتر، با نانو عصاره مرزنگوش، 7/0±06/26 میلیمتر، با فلورفنیکل، 4/0±63/31 میلیمتر و با نانو فلورفنیکل1/1±80/32 میلیمتر بود. در مجموع، نتایج این تحقیق نشان میدهند که عصاره مرزنگوش دارای اثر ضد باکتری است، ولی اثر ضد باکتریایی آن ضعیفتر از نانو عصاره مرزنگوش و نیز دو داروی فلورفنیکل و نانو فلورفنیکل است. در تحقیق حاضر، نانو فلورفنیکل بیشترین اثر را در کنترل عفونت استرپتوکوکوس اینیایی نشان داد و این مواد میتوانند مبنای پایش گونههای مقاوم به آنتیبیوتیکها قرار گیرند.
The aim of this study was to evaluate in vitro the antibacterial effects of hydro-alcoholic extract of aerial parts of Origanum vulgare and nanoform Origanum vulgare extract on Streptococcus iniae, the causative agent of Streptococcosis in fish, in comparison with the effects of florfenicol and nonoform florfenicol on this bacteria. The results showed that the Minimum Inhibitory Concentration (MIC) and the Minimum Bactericidal Concentration (MBC) of Origanum vulgare extract was 1000 µg/ml whereas, the MIC and MBC of nanoform Origanum vulgare extract were 250 and 500 µg/ml, respectively. These results indicated that the inhibitory and bactericidal effects of Origanum vulgare extract was less than the nanoform Origanum vulgare extract. The MIC and MBC of florfenicol was 2.5 µg/ml while, the MIC and MBC of nanoform florfenicol were 0.625 and 1.25 µg/ml respectively. The results showed that the zones of inhibition for Origanum vulgare extract, nanoform Origanum vulgare extract, florfenicol and nanoform florfenicol were 21.70±0.6, 26.06±0.7,31.63±0.4 and 32.80±1.1 mm, respectively. These results indicated that Origanum vulgare extract had antibacterial effects which were less than the effects of nanoform Origanum vulgare extract, florfenicol and nanoform florfenicol on Streptococcus iniae.In this study, the nanoform florfenicol was the most effective substance for controlling Streptococcus iniae infection.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113521_34bb5b02ea34e9b0c021befe7a0b6d53.pdf
عصاره مرزنگوش
فلورفنیکل
استرپتوکوکوس اینیایی
قزلآلای رنگینکمان
نانو
Origanum vulgare extract
Florfenicol
Streptococcus iniae
Rainbow trout (Oncorhynchus mykiss)
Nano
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2017-08-23
26
3
51
63
10.22092/isfj.2017.113522
113522
Research Paper
ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و بافتی سوسیس تخمیری ماهی کپور معمولی متاثر از کشت ترکیبی استارتر کالچرهای Pediococcus pentosaceus و Lactobacillus plantarum
Physiochemical and textural properties of Common carp fermented sausages inoculated with mixed starter cultures of Pediococcus pentosaceus and Lactobacillus plantarum
سیدعلی جعفرپور
a.jafarpour@sanru.ac.ir
1
فرزانه یزدانپرست
2
رضا صفری
safari1351@gmail.com
3
در این مطالعه اثر تلقیح ترکیبی دو سوش باکتریایی Pediococcus pentosaceus و Lactobacillus plantarum در دمای 35 درجه سانتیگراد روی سوسیس تخمیری تهیه شده از ماهی کپور معمولی، به عنوان یک مدل، مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تولید سوسیس تخمیری ماهی کپور معمولی از گوشت چرخ شده ماهی، نمک (3%)، گلوکز (3%) و ترکیبی از باکتریهای مذکور (Log CFU/g 6) استفاده شد که به مدت 48 ساعت در انکوباتور قرار گرفتند تا تخمیر صورت گیرد. پارامترهای pH، پپتیدهای محلول، شمارش میکروارگانیسمهای سرمادوست و باکتریهای اسید لاکتیک، آنالیز تقریبی (پروتئین، چربی، رطوبت و خاکستر)، آنالیز پروفیل بافت و رنگ سوسیس تخمیری در زمانهای 0، 24 و 48 ساعت پس از تخمیر مورد اندازهگیری شدند. بر اساس نتایج بدست آمده، باکتریهای اسید لاکتیک بعد از 48 ساعت گرمخانهگذاری بسرعت رشد کرده که این امر کاهش معنیدار pH را بویژه در سوسیسهای تلقیح شده با کشت ترکیبی بدنبال داشت، بگونهای که در پایان تخمیر، مقدار pH از مقدار اولیه 9/6 به 4/4 رسید (05/0>P) که در نتیجه، سبب کاهش معنیدار رشد و تکثیر جمعیت باکتریهای سرمادوست سودوموناس گردید (05/0>P). مقادیر پپتیدهای محلول نیز به طور معنیداری در سوسیسهای تلقیح شده با کشت ترکیبی نسبت به نمونههای سوسیس فاقد کشت آغازگر افزایش یافت (05/0>P). در مورد بافت، سوسیسهای تلقیح شده دارای سختی و قابلیت جویدن بالاتری نسبت به شاهد بودند. از لحاظ پارامترهای رنگ، هر دو نوع سوسیس بعد از گرمخانهگذاری دارای روشنی (L*) و قرمزی (a*) بیشتر بودند اما زردی (b*) کمتری نسبت به همان نمونه در شروع آزمایش داشتند (05/0>P). در نهایت میتوان نتیجهگیری نمود که سوسیسهای تخمیری تلقیح شده با کشت ترکیبی از ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و خواص بافتی مطلوبتری نسبت به شاهد برخوردار بودند.
In this study, the effects of inoculation of two lactic acid bacteria including Pediococcus pentosaceu and Lactobacillus plantarum were evaluated on the fermented fish sausages produced from Common carp, as a model, at incubation temperature of 35˚C. Common carp fermented sausages were prepared from minced fish, salt (3%), glucose (3%) and the combination of two starter cultures of bacteria (6 log CFU/g) and fermentation occurred during the 48 h incubation. Soluble peptides, pH, phsycrophilic and lactic acid bacterial counts, proximate composition (protein, lipid, moisture and ash), texture profile analysis and color of fermented sausages were measured and compared to the non-inoculated sausages (the control group) at 0, 24 and 48 h after incubation. According to the results, lactic acid bacteria showed rapid growth after 48 h fermentation which led to the significant decrease in pH from initial values of around 6.9 to 4.4 (P<0.05) and the significant decrease in growth and proliferation of phsycrophilic Pseudomonas (P<0.05). The amounts of soluble peptides significantly increased in sausages that were inoculated with the mixed culture as compared to the control group (P<0.05). In terms of texture, the hardness and chewiness of inoculated sausages were higher than that of the control group (P<0.05). In terms of color parameters, the lightness (L*) and redness (a*) of both types of sausages were significantly increased after incubation, whereas the yellowness (b*) was significantly decreased (P<0.05). It can be concluded that fermented sausages inoculated with mixed starter cultures had more favorable physiochemical characteristics and textural properties as compared to the control group.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113522_632d2ee347c11b7bb18613a5ddb43cc1.pdf
سوسیس تخمیری
کپور معمولی
باکتریهای اسید لاکتیک
کشت آغازگر
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2017-08-23
26
3
65
75
10.22092/isfj.2017.113523
113523
Research Paper
بررسی تراکم ذخیرهسازی میگو پاسفید Litopenaeus vannamei (Boone, 1931) در پرورش با آب لبشور دریای خزر
Impact of stocking density on whiteleg shrimp (Litopenaeus vannamei, Boone, 1931) culture in brackish water of the Caspian Sea
سیدمحمدوحید فارابی
1
عباس متین فر
a_matinfar@hotmail.com
2
علی اکبر صالحی
a_salehiii@yahoo.com
3
منصور شریفیان
sharif_23m@yahoo.com
4
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، پژوهشکده اکولوژی دریای خزر
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، پژوهشکده اکولوژی دریای خزر
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
در این مطالعه اثر تراکمهای مختلف (45، 50، 55 و 60 قطعه در متر مربع) ذخیره سازی اولیه پست لارو میگو وانامی (PL12) بر میزان رشد و بازماندگی مورد ارزیابی قرار گرفت. برای پرورش، آب لب شور (psu 43/0±52/10) از دریای خزر تامین شد. آزمایشات در 12 استخر مدور بتنی با بستر ماسه ای (به مساحت 78 متر مربع) در 4 تیمار آزمایشی و هر تیمار شامل 3 تکرار انجام شد. دوره پرورش 75 روز بود و میانگین دمای آب در طول دوره پرورش 79/1±4/27 درجه سانتیگراد بود. نتایج نشان داد که تغییر تراکم ذخیرهسازی باعث ایجاد اختلاف معنیدار آماری پارامترهای رشد و بازماندگی در تیمارهای آزمایشی شد (05/0>P). بدین ترتیب که با افزایش تراکم، میزان افزایش وزن و نرخ بازماندگی (SR)، ضریب رشد ویژه (SGR) و میانگین رشد روزانه (ADG) کاهش یافت. البته، ضریب تبدیل غذایی در همه تیمارها متفاوت بود (05/0>P) و به تراکم ذخیرهسازی اولیه پست لارو بستگی نداشت. بیشترین میزان رشد (04/0±11=SGR و 01/0±25/0=ADG گرم در روز) و درصد بازماندگی (1/5±3/65 =SR) و میزان تولید در واحد آزمایشی (3/3±6/43 کیلوگرم در 78 متر مربع) در پایین ترین تراکم (45 قطعه در متر مربع
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113523_1136c564ce7ac87c3b0ad4ffc7a875f7.pdf
میگو وانامی
آب لب شور
دریای خزر
تراکم
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2017-08-23
26
3
77
89
10.22092/isfj.2017.113524
113524
Research Paper
تأثیر جایگزینی نسبی آرد ماهی با جلبک قرمز دریایی Gracilaria pygmaea بر عملکرد رشد، شاخصهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون ماهی باس دریایی آسیایی Lates calcarifer (Bloch, 1790)
Effect of partial substitution of fishmeal by red algae Gracilaria pygmaea on the growth performance, hematology and serum biochemistry parameters of Asian Seabass Lates calcarifer (Bloch, 1790)
آناهیتا فرهودی
1
ایمان سورینژاد
2
محمود نفیسیبهابادی
3
میرمسعود سجادی
4
اثر تغذیهای ماکروجلبک قرمز گراسیلاریا (Gracilariapygmaea) بر عملکرد رشد، شاخصهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون ماهی باس دریایی آسیایی (Lates calcarifer) با وزن اولیه 9/5±28 گرم در یک دوره شش هفتهای بررسی شد. جیرههای آزمایشی شامل دو جیره کنترل مثبت (آرد ماهی) و منفی (آرد ماهی-پودر سویا) و سه جیره حاوی جلبک گراسیلاریا با جایگزینی در سطوح 3، 6 و 9 درصد بود. نتایج نشان داد که جایگزینی سطوح متفاوت جلبک قرمز گراسیلاریا در جیره غذایی باس دریایی آسیایی بر میزان رشد روزانه، ضریب تبدیل غذایی و وزن نهایی تأثیر منفی نداشته و حتی وزن نهایی در تیمار نغذیه شده با 6% گراسیلاریا، بیشتر از سایر تیمارها بود. شاخص وضعیت در تیمار کنترل منفی (تیمار شاهد) و نرخ رشد ویژه در تیمار تغذیه شده با 6% گراسیلاریا بیشتر از سایر تیمارها بود (05/0>p). در بین تیمارهای مختلف از نظر میزان هموگلوبین، هماتوکریت، تعداد گلبولهای سفید و شمارش افتراقی آن اختلاف معنی داری مشاهده نشد (05/0<p). در بین شاخصهای بیوشیمیایی سرم ماهی باس دریایی آسیایی تنها گلوکز تفاوت معنیداری را در بین تیمارهای مختلف نشان نداد (05/0<p). میزان کلسترول در تیمار کنترل منفی و گراسیلاریا 9% مشابه و در مقایسه با سایر تیمارها، به طور معنیداری بالاتر بود (05/0>p). مقادیر آلبومین در تیمار گراسیلاریا 6% و پروتئین کل، تری گلیسیرید و کلسترول در تیمار گراسیلاریا 3% پایین ترین سطح را داشتند. در مجموع، بنظر میرسد جایگزینی منبع گران آرد ماهی با ماکروجلبک قرمز گراسیلاریا در جیره غذایی ماهی گوشتخوار باس دریایی آسیایی تأثیر منفی بر شاخصهای رشد و ایمنی ندارد و حتی موجب بهبود برخی شاخصهای رشد و پارامترهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون در سطح جایگزینی 6% میشود.
Effects of dietary supplementation of red macroalgae Gracilaria pygmea on the growth performance, hematology and serum biochemistry parameters of Asian Seabass Lates calcarifer with initial fish weight of 28±5.9 g were investigated in a 6-week experiment. The experimental diets were composed of the positive control diet (containing fishmeal), the negative control diet (containing fishmeal-soy protein) and three diets which supplemented with varying leves of red algae (3, 6 and 9%). Results indicated that daily growth rate, feed conversion ratio and final weight of fish not only were not negatively affected by different substitution levels of red algae, but also the final weight of fish fed the diet containing 6% red algae was higher than the other experimental diets. Condition factor of the negative control group and the specific growth rate of the treatment containing 6% red algae were significantly higher than those of the other experimental diets (P<0.05). Results of hemoglobin, hematocrit, White Blood Cell (WBC) count and WBC differential count were not significantly different among various treatments (P>0.05). Among the examined serum biochemistry parameters of Asian Seabass, only glucose was not significantly affected by various dietary treatments (P>0.05). The cholesterol levels of the negative control group and fish fed the diet containing 9% red algae were similar with each other and were significantly higher than the other treatments (P<0.05). The lowest level of albumin was observed in the treatment containing 6% red algae, whearese the lowest amounts of total protein, triglyceride and cholesterol were observed in the treatment containing 3% red algae. Overall, it seems that partial substitution of expensive fishmeal by red algae Gracilaria pygmaea in the diet of carnivorous Asian Seabass exerted no negative effects on the growth and immunity parameters. Moreover, some growth parameters, hematological and serum biochemical parameters of blood were improved by the diet containing 6% red algae.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113524_cb2b28822b7f8861d95117800b251b96.pdf
باس دریایی آسیایی Lates calcarifer
جلبک گراسیلاریا
جیره غذایی
نرخ رشد ویژه
ایمنی غیر اختصاصی
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2017-08-23
26
3
91
104
10.22092/isfj.2017.113525
113525
Research Paper
بیولوژی تولیدمثل ماهی کوپر (Argyrops spinifer) در خلیج فارس
Reproductive Biology of Kingsoldier Bream (Argyrops spinifer) in the Persian Gulf
سمیرا حمزه
hamzeh_iut@yahoo.com
1
یزدان کیوانی
keivany@cc.iut.ac.ir
2
نصراله محبوبیصوفیانی
3
خسرو آیینجمشید
4
ویژگیهای تولیدمثلی 639 نمونه ماهی کوپر (Argyrops spinifer)، از شانکماهیان تجاری خلیج فارس، طی خردادماه 1389 الی اردیبهشتماه 1390 به صورت ماهانه (۵۰-۶۰ عدد) مورد بررسی قرار گرفت. نمونهبرداری در آبهای بوشهر و بوسیله تور ترال توسط صیادان انجام گرفت. طول کل نرها در دامنه 61-15 سانتیمتر (میانگین±انحراف معیار) (6/6±24) و مادهها در دامنه 64-13 سانتیمتر (9/7±6/24) بود. وزن کل نرها 3450-77 (319±6/323) و مادهها 4162-52 (465±370) گرم بود. طول کل (Lm50) و سن (Am50) در اولین بلوغ جنسی در نرها بترتیب ۱/۳۰ سانتیمتر و ۵ سال و در مادهها ۳/۳۱ سانتیمتر و ۶ سال بود که نشان دهنده صید این ماهی با اندازه کمتر از اندازه متوسط بلوغ است. نسبت جنسی در بین کل نمونههای صید شده 1نر:۲۵/۱ ماده بود که با نسبت مورد انتظار اختلاف معنیداری را نشان داد (p<0.01). طول کل در ابتدای بلوغ در مادهها 8/23 سانتیمتر بدست آمد. کمینه و بیشینه و میانگین همآوری مطلق (±انحراف معیار) بترتیب برابر 79000، 2375000 و 528000±683000، در مادههای با طول 47-17 سانتیمتر و وزن ۱۶۶۶-5/117 گرم بدست آمد. رابطه بین هماوری مطلق و طول کل ماهی به صورت F= 54417L–92699 (r= 0.77) و رابطه بین هماوری مطلق و وزن ماهی به صورت F= 1165W+41595 (r= 0.81) بدست آمد. بررسی قطر تخمکها نشان داد که سه گروه تخمک به قطر 800-25 میکرون در تخمدان رسیده وجود دارد. این ماهی دارای تخمدان چندبخشی یا متناوب است و دستههای مختلفی از تخمک در مراحل مختلف رسیدگی در هر زمان در آن قابل مشاهده است و دوره تخمریزی طولانی دارد. با توجه به شاخص گنادی (GSI)، قطر تخمک، توزیع ماهانه فراوانی مراحل مختلف رسیدگی تخمدان و بررسیهای بافتشناسی، دوره تولیدمثل این گونه از آذر تا فروردین برآورد گردید. فصل تخمریزی طولانی مدت نشان میدهد که این ماهی تخمریز چندباره (Multiple spawner) با تخمدان غیرهمزمان (Asynchronous) است. با توجه به نتایج این مطالعه احتمال میرود که این ماهی دارای استراتژی پروتوجینی (Prtogyny) و هرمافرودیت ابتدایی (Rudimentary hermaphroditism) باشد.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113525_d91db352eb48485dbc89571e524ea359.pdf
Argyrops spinifer
خلیج فارس
تولیدمثل
شانکماهیان
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2017-08-23
26
3
105
118
10.22092/isfj.2017.113526
113526
Research Paper
اثرات متقابل اسید آمینه میتونین و کارنتین بر پارامترهای رشد، ترکیب لاشه و برخی پارامترهای خونی ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss)
The interaction effect between methionine and L-carnitine on growth parameters, carcass composition and blood indices in rainbow trout Oncorhynchus mykiss
عبدالصمد کرامت
amirkola@yahoo.com
1
آزاده ابولفضلی
2
هدف این تحقیق بررسی کارکرد کارنتین درکنار متیونین در بهبود کارآیی متابولیسم چربیها و در نتیجه آن بهبود پارامترهای رشد در ماهی قزل آلا می باشد. برای بررسی اثرات متقابل متیونین و الکارنتین : متیونین در سه سطح 5/0 و 1 و 5/1 درصد و الکارنتین هم در سه سطح 5/0 و 1 و 5/1 گرم به ازای هر کیلوگرم به غذا های آزمایشی اضافه شد و بر این اساس نه تیمار آزمایشی د ر این تحقیق وجود داشت. نتایج نشان داد که افزودن اسید آمینه متیونین پارامترهای رشد در این ماهی را مانند وزن نهایی ، ضریب تبدیل و سرعت رشد ویژه را تحت تاثیر قرار داد ( p<0.05)، ولی افزودن الکارنتین تنها موجب تغییر در وزن نهایی شده و سایر پارامترهای رشد در ماهی قزل آلا تحت تاثیر قرار نگرفت ( p>0.05). نتایج همچنین نشان داد که به طور کلی، ماهیان تغذیه شده از غذاهای حاوی الکارنتین و متیونین رشد بهتری نسبت به غذای کنترل (سطح صفر الکارنتین و متیونین) نشان دادند. افزودن هردوماده افزودنی متیونین و الکارنتین موجب کاهش میزان گلوکز خون در مقایسه با غذای کنترل شد (p<0.05). وجود دو ماده افزودنی متیونین و الکارنتین در جیره موجب بالارفتن پروتئین لاشه در مقایسه با غذای کنترل شده است ( p<0.05). بر خلاف میزان پروتئین افزودن هر دو ماده متیونین و الکارنتین موجب کاهش میزان چربی لاشه در مقایسه با غذای کنترل شده است. به طورکلی، ترکیب این دو ماده در سطوح پایین تر اثرات بهتری بر پارامترهای رشد و کاهش میزان چربی فیله دارد.
The main goal of the current study is to investigate the effects of L-carnitine supplement mixed with methionine on fat metabolism efficacy and consequently growth performance improvement in rainbow trout. In order to study the interaction effects between methionine and L-carnitine, three levels of methionine (0.5, 1 and 1.5%) and three levels of L-carnitine (0.5, 1 and 1.5 g/kg) were added to a an experimental diet. This led to nine experimental diets. The results showed that growth parameters such as final weight, feed conversion rate and specific growth rate were influenced by addition methionine (p<0.05). However, L-carnitine supplementation did not change growth parameters in rainbow trout, except final weight (p>0.05). The result also revealed that in general fish fed diets containing methionine and L-carnitine showed a better growth performance in comparison to control diet (without methionine and L-carnitine). Inclusion of both methionine and L-carnitine reduced blood glucose concentration compared with control diet (P< 0.05). Carcass protein level increase by addition of both methionine and L-carnitine compared to control diet (p< 0.05). Dislike to protein, administration of both methionine and L-carnitine reduced fat content of carcass compared to control diet (p< 0.05). In conclusion, administration of L-carnitine along with methionine at low level had a larger positive impact on growth and musscle composition in rainbow trout.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113526_48b4dc6222622842a51be3fc257dd02b.pdf
اسید آمینه
رشد
ضریب تبدیل غذایی
چربی
ماده افزودنی
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2017-08-23
26
3
119
127
10.22092/isfj.2017.113527
113527
Research Paper
بررسی مولفههای موثر بر مصرف ماهی تازه در ایران
Investigation of factors affecting fresh fish consumption in Iran
سامان ضیایی
samanziaee@gmail.com
1
خدیجه ثمرههاشمی
2
سیدامجد ثمرههاشمی
3
تحقیق حاضر عوامل موثر بر مصرف ماهی تازه در ایران را بررسی نموده است. اطلاعات مورد استفاده، شامل دادههای هزینه و درآمد 38252 خانوار شهری و روستایی میباشد که در سال 1394 توسط مرکز آمار ایران جمعآوری شده است. با توجه به ماهیت دادهها، ابتدا از بین مدلهای توبیت، هکمن و دابل هاردل براساس آزمونهای نسبت راستنمایی و وونگ همچنین علامت ضرایب و معناداری آنها، مدل دابل هاردل به عنوان مدل مناسب انتخاب گردید. نتایج نشان داد متغیرهای سن و تحصیلات سرپرست، وضعیت درآمدی و جنسیت سرپرست، منطقه زندگی و نزدیکی به دریا تاثیر مثبت و معناداری در مشارکت (تصمیم به مصرف ماهی تازه) دارد و سن سرپرست، تحصیلات سرپرست و همسر، بعد خانوار، درآمد ماهانه خانوار و شاخص قیمت گوشت قرمز و مرغ تاثیر مثبت و قیمت ماهی تاثیر منفی و معناداری بر میزان مصرف ماهی دارد. از اینرو افزایش آگاهی و گسترش مراکز دسترسی میتواند در افزایش مصرف موثر باشد.
The present study has studied factors influencing the consumption of fresh fish in Iran. Information required for the study, included cost-income data of 38252 urban and rural households that has been collected in 2015 by the Statistical Center of Iran. Due to the nature of the data, first from the Tobit, Hackman and double Hurdle models based on likelihood ratio and Wong tests along with sign coefficients and their significance, double Hurdle model was selected as an appropriate model. Results showed that age, education and gender of household head, income status, living area and distance to the sea have a significant positive impact on participation (decision to consume fresh fish) and head`s age, head`s education, wife`s education, family size and monthly income of the household and the price index for meat and poultry have positive effect and the price of fish has a significant negative impact on the consumption of fish. So more awareness and expand access centers can be effective in increasing consumption.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113527_7c5aedbeae209517d40e7a63fc843573.pdf
ماهی تازه
مدل دابل هاردل
مصرف
ایران
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2017-08-23
26
3
129
138
10.22092/isfj.2017.113528
113528
Research Paper
اثرات سلنیوم آلی و معدنی بر عوامل رشد، پارامترهای خونی و ایمنیشناسی بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)
Effects of organic and mineral selenium supplementation on growth performance, heamatological and immunological properties of rainbow trout (Oncorhynchus mykiss)
کاوس نظری
kks.nazari@gmail.com
1
مهدی شمسایی مهرجان
2
نیما یلا
3
عیسی شریفپور
issasharifpour@yahoo.com
4
ابوالقاسم کمالی
kamali.abolghasem@gmail.com
5
این مطالعه با هدف ارزیابی تأثیر سطوح مختلف سلنیوم آلی و معدنی بر نرخ رشد و بازماندگی، عوامل خونی و آسیب شناسی کبد بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان با جیرههای آزمایشی حاوی سلنیوم، انجام گرفت. در این آزمایش 9 جیره شامل سلنیوم آلی و معدنی با مقدار 0 (شاهد)، 15/0 (تیمار 1)، 3/0 (تیمار 2)، 45/0 (تیمار 3) و 6/0 (تیمار 4) گرم بر کیلوگرم جیره غذایی ساخته شد و ماهیان به مدت 60 روز تغذیه شدند. میانگین وزن اکتسابی در تیمار 3 آلی (6/18±214 گرم) نسبت به شاهد (25±6/154 گرم) افزایش معنیداری نشان داد (05/0P<). میانگین نرخ رشد روزانه در تیمارهای 2، 3 و 4 آلی و تیمار 2 معدنی (005/0±05/0) نسبت به شاهد (009/0±03/0) دارای اختلاف معنیدار بودند (05/0P<). مقدار IgM در تیمار 1 آلی بالاترین مقدار (6/11±05/55 میلی گرم بر دسی لیتر) نسبت به شاهد (6/6±9/46 میلی گرم بر دسی لیتر) بود (05/0P<). فعالیت لیزوزیمی در تیمار 3 آلی (5/24±7/1066 واحد در گرم) نسبت به شاهد (11±5/838 واحد در گرم) افزایش معنیداری یافت (05/0P<). بالاترین مقدار C3 در تیمار 4 آلی (4/28±8/34 میلی گرم بر دسی لیتر) و بیشترین مقدار C4 در تیمار 4 آلی (3/7±1/31 میلیگرم بر دسیلیتر) بود (05/0P<). نتایج نشان دادند که افزودن سلنیوم آلی تا 45/0 میلیگرم در کیلوگرم غذا، نسبت مناسبی از عوامل رشد، پاسخهای ایمنی و ویژگیهای پاتولوژیک کبد ماهیان قزلآلا را بهمراه خواهد داشت.
The present study was carried out to evaluate the effects of various amounts of organic and mineral selenium supplementation on growth performance (including condition factor (CF), specific growth rate (SGR), and weight gain (WG)), heamatological indices and liver histopathology. Nine dietary treatments were prepared and supplemented with selenium at 0 (control group (T0)), 0.15 (T1), 0.3 (T2), 0.45 (T3) and 0.6 g/kg of fish diet (T4). Fish were fed with formulated diet during 60 days of experiment. The average weight gain of the T3 group that was fed with organic selenium (214±18.6 g) was significantly higher (P<0.05) than the control group (154/6±25 g). The average SGR values in T2, T3 and T4 that were fed with organic selenium and the group T2 that was fed with mineral selenium were significantly higher than the control group (P<0.05). The concentration of IgM was significantly higher (P<0.05) in T1 (55.05±11.6 mg/dL) that was fed with organic selenium as compared to control group (46.9±6.6 mg/dL). Lysozyme activity in T3 (1066.7±24.5 unit/g) that was fed with organic selenium was significantly higher (P<0.05) than the control group (838.5±11 unit/g). The highest amounts of C3 (34.8±28.4 mg/dL) and C4 (31.1±7.3 mg/dL) were observed in T4 group that was fed with organic selenium. These results indicated that dietary supplementation of organic selenium up to 0.45 mg/kg of fish diet represented an appropriate ratio of growth factors, immune responses and liver pathological properties in rainbow
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113528_d9f84a8dd7bdc678bb0b9125aee4108a.pdf
سلنیوم
رشد
خونشناسی
آسیب شناسی
قزل آلای رنگین کمان
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2017-08-23
26
3
139
148
10.22092/isfj.2017.113529
113529
Research Paper
شناسایی مورفوتایپهای رنگی گونه Leptodius exaratus (Brachyuran: Xanthidae) بر اساس مطالعات مولکولی و میکروسکوپ الکترونی
Identifying color morphotypes of the species Leptodius exaratus (Brachyuran: Xanthidae) based on the molecular and electron microscopy studies
فریده چناری
chenari_bio@yahoo.com
1
سیدمحمدباقر نبوی
2
محمد علی سالاری
3
احمد سواری
mj-ir-61@yahoo.com
4
حسین ذوالقرنین
zolgarnein@gmail.com
5
بر اساس مطالعات مورفولوژی، Leptodius exaratus تنها گونه شناخته شده از جنس Leptodius است که تاکنون در سواحل صخرهای خلیج فارس یافت شده است. از آنجایی که وجود گونههای مخفی در میان سختپوستان دریایی[u1] بسیار رایج است، هدف مطالعه حاضر، بررسی احتمال شناسایی گونههای مخفی در میان 8 مورفوتایپ رنگی است که در مطالعات مورفولوژیک به عنوان گونه Leptodius exaratus شناسایی شده بودند. بدین منظور، از 8 الگوی رنگی منسوب به گونه Leptodius exaratus از سواحل صخرهای استان بوشهر نمونهبرداری انجام شد. سپس اولین گونوپودهای جنس نر، جداسازی شده و با میکروسکوپ الکترونی اسکنینگ (SEM) عکسبرداری شدند. جهت مطالعات مولکولی DNA نمونهها با استفاده از روش فنل-کلروفروم استخراج و قطعه ژنی زیر واحد یک سیتوکروم اکسیداز میتوکندری (COI) تکثیر و توالییابی شد. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که توالی نوکلئوتیدی این قطعه ژنی میتوکندریایی (COI) در تمام مورفوتایپهای رنگی بر هم منطبق نمیباشند و این نتایج در توپولوژی درختان تکاملی برای هر دو آنالیز (Maximum likelihood, Bayesian) منعکس شد. مطالعه فراساختار قسمت راسی اولین گونوپود جنس نر نیز نشان داد، تفاوتهایی اساسی در قسمت راسی این اندام در برخی مورفوتایپهای رنگی دیده میشود. این نتایج نشان میدهد که تمامی نمونهها احتمالاً متعلق به یک گونه نمیباشند و در میان آنها گونههای پنهان وجود دارند. شواهد مولکولی همچنین نشان داد، توالی 8 مورفوتایپ رنگی Leptodius exaratus از خلیج فارس و توالی ثبت شده این گونه از اندونزی در کلادهایی جداگانه قرار گرفتهاند. شناسایی بر اساس مورفولوژی اولین گونوپود جنس نر توسط میکروسکوپ الکترونی اسکنینگ (SEM) و ژن COI روشهای تحقیق کارآمدی در مطالعه حاضر بودند. [u1]لطفا از حرف (ی) فارسی استفاده شود. لطفا تمام نصحیحات مربوطه در داخل متن مقاله انجام شوند.
According to morphological studies, Leptodius exaratus is one of the most common brachyuran species and the only known species of this genus which have been found in intertidal rocky shores along the Persian Gulf coast. Since the existence of hidden species among the crustacean species are very common, the aim of this study is to investigate the probability of hidden species identification among eight color morphotypes that were identified as Leptodius exaratus species in morphological studies. For this purpose, eight color morphotypes of Leptodius exaratus species were collected from rocky shores of Bushehr province. Then, the first male gonopods were separated and photographed by Scanning Electron Microscopy (SEM). For conducting molecular studies, DNA was extracted with a phenol-chloroform mixture and mitochondrial Cytochrome Oxidase subunit I (COI) gene was amplified and sequenced. The results showed that mitochondrial COI nucleotide sequences were not identical in all color morphotypes. These results were reflected in topology of evolutionary trees for both analyses (maximum likelihood, bayesian). Studying the ultrastructure of the apical segments of the first male gonopods showed fundamental differences in the apical organs of some color morphotypes. These results indicated that all samples did not belong to a single species and there were hidden species among them. Molecular evidence also showed that mitochondrial COI nucleotide sequences of eight color morphotypes of Leptodius exaratus from the Persian Gulf and the registered sequence of such species from Indonesia were in separate clusters. Identification based on the morphology of the first male gonopods using scanning electron microscopy (SEM) and the COI gene were useful research methods in the present study.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113529_92d8acac453bba79a18c589097840ba5.pdf
Leptodius exaratus
مولکولی
COI
گونوپود
خلیج فارس
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2017-08-23
26
3
149
158
10.22092/isfj.2017.113556
113556
Research Paper
بررسی فونستیک شیرونومیده در رودخانه حبلهرود
Faunistic study of Chironmidae in the Hablehrood River
سحر ارکیا
arkia066@gmail.com
1
سیامک یوسفیسیاهکلرودی
2
ندا خردپیر
n.kheradpir@gmail.com
3
، اعظم کرمی
4
شیرونومیدهها یکی از مهمترین گروههای منحصربفرد در اکولوژی اکوسیستمهای آبی را تشکیل میدهند. این حشرات از فراوانترین لاروهای مناطق کمعمق دریاچهها، استخرها و جویبارهایی هستند که پوشش متراکمی از گیاهان آبزی دارند. این پژوهش با هدف شناسایی لاروهای خانواده Chironomidae در رودخانه حبله رود انجام شد. نمونهبرداری به صورت فصلی از چهار ایستگاه انتخابی (زرین دشت، سمسین دشت، خمده و انزها) در رودخانه با استفاده از توری نمونهبرداری Dredge با سه تکرار در هر ایستگاه در سال 1394 انجام شد. نمونهها پس از جمعآوری در محل نمونهبرداری در الکل اتانول 70 درصد نگهداری شدند. در آزمایشگاه، ابتدا لاروهای Chironomidae از سایر نمونهها و اجزای بستر جداسازی، شفافسازی و پس از تهیه لام دایمی با میکروسکوپهای نوری و فاز کنتراست و کلیدهای شناسایی موجود تا سطح جنس شناسایی شدند. نتایج بررسی حاضر از خانواده شیرونومیده، وجود 3 جنس Chironomus، Polypedilum و Stictochironomus از یک زیرخانواده Chironominae را در بخشهای مختلف این رودخانه نشان داد.
Chironmidae is one of the zoo-ecological unique group in the aquatic ecosystem. These insects are among the frequent larvae in shallow areas of the lakes, pools and road which has a dense cover of aquatic plants. This study was conducted to identify the Chironomidae living in Hablehrood stream. Sampling programmed seasonally for four selected pilots (Zarrindasht, Simindasht, KHomadeh and Enzaha) by dredge in three replications for each pilot in 2015. Samples were transferred in ethanol 70% to the laboratory. In the laboratory, larvae were separated from other substrate elements, after calcifying the samples, they were permanently fixed. Identification was done by use of available keys to genus level. The result showed that three genus hironomus, Polypedilum and Stritochironomus belonged to sub-family Chironominae were collected from Hablehrood.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113556_6b7f0e226935ee5b3cea74e9607ad811.pdf
فونستیک
شیرونومیده
رودخانه حبله رود
تهران
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2017-08-23
26
3
159
169
10.22092/isfj.2017.113557
113557
Research Paper
جانمایی مکانهای مناسب برای استقرار قفسهای پرورش ماهیان در آبهای ایرانی دریای خزر
Site selection for suitable fish cage culture in the Iranian waters of the Caspian Sea
غلامرضا دریانبرد
daryanabard@yahoo.com
1
سید محمد وحید فارابی
2
حسن فضلی
hn_fazli@yahoo.com
3
جانمایی مکانهای مناسب برای استقرار قفسهای پرورش ماهیان نقش بسیار مهمی در توسعه آبزیپروری و موفقیت در سرمایهگذاری دارد. در ایران بهدلیل محدودیت منابع آب شیرین، تمایل و توجه به استفاده از آب دریا برای توسعه آبزیپروری معطوف شده است. در این تحقیق از برخی پارامترهای زیستی و غیرزیستی موثر در پرورش ماهیان در قفس که طی مطالعات هیدرولوژی و هیدروبیولوژی طی سالهای 89-1387 گردآوری شدهاند، استفاده شد. محدوده مطالعه آبهای ایرانی دریای خزر از نوار ساحلی تا عمق 100 متر بود و با نرمافزارهای GIS مدلسازی و تحلیل زمین آماری انجام شد. نزدیک بودن مکان پرورش به نوار ساحلی، دارا بودن حداقل عمق محل استقرار 20 متر، عدم تداخل با سایر فعالیتهای دریایی، خارج بودن از حریم 5 کیلومتری از دهانه رودخانهها و دارا بودن بیشترین همپوشانی دامنه مطلوب پارامترهای محیطی از معیارهای جانمایی بود. براین اساس منطقه مرکزی در حد فاصل شهرستانهای خشتسر تا کیاشهر با طول تقریبی 245 کیلومتر در اولویت اول و مناطق غربی و شرقی بترتیب در اولویتهای دوم و سوم توسعه آبزیپروری قرار گرفتند. در منطقه مرکزی، مقدار تطابق معیارها برای استقرار قفسهای شناور در دامنه 5/97-0/80 درصد بود و از شرق به غرب بر مقدار مطلوبیت شرایط محیطی افزوده شد. از 15 نقطهای که دارای بهترین و مناسبترین شرایط و مطلوبیت برای استقرار قفسهای شناور بودند، 14 نقطه در مناطق حدفاصل چابکسر تا غرب رودخانه سپیدرود و یک نقطه در منطقه تنکابن قرار گرفت.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113557_d473212bc5d54afa29c63343d41899b0.pdf
دریای خزر
پرورش ماهی در قفس
پارامترهای محیطی
مکانیابی
GIS
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2017-08-23
26
3
171
183
10.22092/isfj.2017.113558
113558
Research Paper
اثر سطوح مختلف ال–کارنیتین جیره غذایی بر روند رشد و تنش اکسیداتیو (Oxidative stress) فیلماهی جوان پرورشی (Huso huso) و مقایسه آن با جیره وارداتی (بیومار)
Effects of dietary L-carnitine on growth performance, body composition and antioxidant status of beluga (Huso huso) and comparison with Biomar diet
محمود محسنی
mahmoudmohseni@yahoo.com
1
محمد پورکاظمی
pourkazemi@sturgeon.ir
2
رضواناله کاظمی
3
رضا طاعتی
razataati@yahoo.com
4
این تحقیق به منظور بررسی اثر سطوح مختلف ال–کارنیتین جیره غذایی (50، 150، 350، 650، 950، 1250 میلیگرم در هر کیلوگرم غذا) بر عملکرد رشد، ترکیب لاشه و وضعیت آنتیاکسیدانت (Oxidative stress) در فیلماهی (Huso huso) جوان پرورشی (6/15±1247 گرم، میانگین، mean± SD) طراحی و انجام شد. نتایج با جیره شاهد (خوراک بیومار فرانسه) مقایسه شدند. ماهیان در 21 وان فایبرگلاس (10 عدد ماهی در هر وان) با یکی از 7 جیره غذایی به مدت 17 هفته تا حد سیری تغذیه شدند. در پایان دوره پرورش، متوسط وزن کسب شده کارایی غذا، میزان کارایی پروتئین و ضریب چاقی ماهیان تغذیه شده با تیمار محتوی 350 میلی گرم ال–کارنیتین در کیلوگرم جیره غذایی به میزان قابل توجهی بالاتر از ماهیان تغذیه شده با جیره محتوی 50، 150،950 و 1250 میلیگرم ال–کارنیتین بود (P<0.05). همچنین متوسط افزایش وزن، کارایی غذا، میزان کارایی پروتئین و ضریب چاقی در فیلماهیان تغذیه شده با تیمار 650 میلیگرم و جیره شاهد، به طور معنیداری بالاتر از ماهیان تغذیه شده با جیرههای 50، 950 و 1250 میلیگرم ال–کارنیتین، بودند. مقادیر پروتئین بافت ماهیچه و لاشه ماهیان تغذیه شده با جیره شاهد، تیمارهای 350 و 650 میلی گرم در کیلوگرم جیره بطور معنیداری نسبت به ماهیان تغذیه شده با تیمارهای 50، 950 و 1250 میلی گرم ال–کارنیتین، بالاتر بود. فعالیت های سوپراکسید دسیموتاز (SOD)، گلوتاتیون (GSH) و پراکسیداز گلوتاتیون (GPX) در ماهیان تغذیه شده با جیره محتوی 350 و 650 میلیگرم در کیلوگرم ال-کارنیتین، به طور معنیداری نسبت به سایر تیمارها حتی نسبت به جیره شاهد بالاتر بود، در صورتیکه کمترین مقادیر متوسطTBARS ((Thiobarbiturice acid reactive substances در ماهیان تغذیه شده با جیره 350 میلیگرم ملاحظه گردید که به استثناء تیمار 650 میلیگرم با سایر تیمارها دارای اختلاف معنیدار آماری بود. با توجه به نتایج حاصله میتوان اذعان نمود سطح ال-کارنیتین در جیره به میزان 350 میلیگرم در کیلوگرم میتواند باعث بهبود عملکرد رشد، مصرف غذا، صرفه جویی در مصرف پروتئین به واسطه منابع چربی، کیفیت بافت ماهیچه و لاشه، سیستم دفاعی و آنتی اکسیدانت در فیلماهی جوان پرورشی شود.
A 17-week feeding trial was carried out to evaluate the effects of dietary L-carnitine level in beluga, Huso huso. A total of fish averaging 1247 ± 15.6 g (mean ± SD) were randomly distributed into 21 fibreglass tanks, and each tank holding 10 fish was then randomly assigned to one of three replicates of seven diets with 50, 150, 350, 650, 950 and 1250 mg L-carnitine kg-1 diet or control diet (Biomar). At the end of 17 weeks of feeding trial, average weight gain (WG), feed efficiency (FE), protein efficiency ratio (PER) and condition factor (CF) of fish fed 350 mg kg-1 diet were significantly (P < 0.05) higher than those of fish fed 50, 150, 950 and 1250 mg kg-1 diets. WG, FE, PER and CF of beluga fed 650 mg kg-1 diet or control diet (Biomar) were also significantly higher than those of fish fed 50, 950 and 1250 mg kg-1 diets. Whole body and muscle protein were significantly improved by the elevation of dietary L-carnitine level up to 350 mg kg-1. Liver superoxide dismutase and glutathione peroxidase activities of fish fed 350 and 650 mg kg-1 diets were significantly higher than those of fish fed other diets. The dietary L-carnitine level of 350mg kg-1 diet could improve growth performance, feed utilization, protein-sparing effects of lipid, immune response, antioxidant defence system and reproductive success.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113558_811cf4f78beb2eb9cef44f4143b77fa7.pdf
وضعیت آنتی اکسیدانت
فیل ماهی
ترکیب بدن
عملکرد رشد
ال-کارنیتین
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2017-08-23
26
3
185
192
10.22092/isfj.2017.113559
113559
Research Paper
تجمع زیستی فلزات سنگین نیکل، کادمیوم و سرب در عضله، کبد و خاویار تاسماهی سیبری (Acipenser baerii) پرورشی در استان خوزستان
Bioaccumulation of heavy metals, Ni, Cd and Pb in muscle, liver and caviar of farmed Acipenser baerii from Khuozestan Province
اعظم محمدصالحی
1
محمد ولایتزاده
2
ناصر کرمیراد
3
تاسماهیان (Acipenseridae) گونههایی از ماهیان با ارزش از رده ماهیان غضروفی ـ استخوانی با دو جنس تاسماهی و فیل ماهی هستند. گونههای بومی جنس تاسماهی در آبهای ایران شامل ازونبرون (Acipenser stellatus)، تاسماهی ایرانی (قرهبرون) (Acipenser persicus)، چالباش (تاسماهی روسی) (Acipenser gueldenstaedtii)، ماهی شیپ (Acipenser nudiventris) و استرلیاد (Acipenser ruthenus) بوده و تنها گونه جنس فیل ماهی، گونه فیل ماهی (Huso huso) است (سالنامه آماری شیلات ایران، 1393). تاسماهی سیبری (Acipenser baerii) یکی از گونههای غیربومی خانواده تاسماهیان در کشور میباشد که در سالهای اخیر مورد توجه پژوهشگران و پرورش دهندگان قرار گرفته است و در سال 1385 از کشور مجارستان وارد ایران شد (حسنعلی پور اربوسرا و همکاران، 1391؛ دروی قاضیانی و همکاران، 1393؛ نجفیپور مقدم و همکاران، 1394؛ عباسی و همکاران، 1394).
The presence of heavy metals in our environment has been of great concern because of their toxicity when their concentration is more than the permissible level. These metals enter in the environment by different ways e.g. industrial activities. This study was carried out to determine and comparison of heavy metals Cd, Pb and Ni in muscle, liver and caviar of farmed Acipenser baerii from Khuozestan Province, 2014. 30 samples of Acipenser baerii were prepared randomly from five ponds of Hantoshzadeh breeding. Heavy metal levels in fish samples were analyzed by Perkin Elmer 4100 zl atomic absorption. Data analysis was performed with the software SPSS17 and comparison of the mean to T-test. The highest concentration of Ni, Cd and Pb were 1.10±0.23, 0.041±0.002 and 0.35±0.02 µ/Kg in liver of Acipenser baerii. The lowest concentration of this metals were obtained 0.08±0.003, 0.017±0.002 and 0.11±0.02 µ/Kg in caviar this species. Concentration of heavy metals in the liver of Acipenser baerii was higher than muscle and caviar. In this study concentration of Ni, Cd and Pb in muscle and caviar of Acipenser baerii were lower than comparison of WHO, FDA, MAFF and NHMRC standards.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113559_1b7088833d222ade230e003da117c17a.pdf
تجمع زیستی
فلزات سنگین
عضله
خاویار
تاسماهی سیبری
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2017-08-23
26
3
193
196
10.22092/isfj.2017.113560
113560
Research Paper
مقایسه سه نوع تله صیادی ویژه صید میگوی آب شیرین (Macrobrachium nipponense)
Comparison of three different traps for catching oriental river prawn (Macrobrachium nipponense)
علیاصغر خانیپور
1
مهرنوش امینی
2
احمد نوری
nooryahmad@gmail.com
3
احسان کامرانی
ezas47@gmail.com
4
تالاب انزلی در موقعیت جغرافیایی "10'26˚49 تا "17'16˚49 طول شرقی و "49'30˚37 تا "36'25˚37 عرض شمالی با مساحت حدود 193 کیلومتر مربع در استان گیلان و ساحل جنوبی دریای خزر در کشور ایران واقع شده است (De Grave and Ghane, 2006). در سال 2006، حضور میگوی آب شیرین Macrobrachium nipponenseدر تالاب انزلی گزارش شد و عنوان گردید که جمعیت زیادی از این گونه در تالاب انزلی (در طول جنوبی دریای خزر) گسترش یافته است (De Grave and Ghane, 2006). با توجه به شرایط اکولوژی منطقه و تحقیقات پیشین که بر گونههای مشابه و رفتارشناسی میگوی آب شیرین انجام شده (مشک آبادی و همکاران، 1396) سه نوع تله شامل تله استوانهای (Cylindrical Pot)، تله نیمکروی (Opera House Traps) و تله کوزهای (Hokkaido Pot) برای صید میگوی آب شیرین در تالاب انزلی ساخته شد و در سال 1394 مورد ارزیابی قرار گرفت.
One of the comparison methods for evaluating fishing gears efficiencies is based on Catch per Unit Effort (CPUE). In this study, we used three different types of traps for catching oriental river prawn (Macrobrachium nipponense). Capture efficiencies and catch rates of cylindrical pot, opera house trap, and Hokkaido pot were compared with each other during the investigation in Anzali Lagoon. The results indicated that there is a significant difference (P˂0/05) among the amounts of CPUE of cylindrical pot (0.24±0.12 gr), opera house trap (4.17±0.84 gr) and Hokkaido pot (1.58±0.41 gr). There was a significant difference between the results of length frequencies of captured prawns that was trapped by cylindrical pot and opera house trap (P<0.05). Hokkaido, cylindrical and opera house traps were not significantly different from each other for length frequencies. The results indicated that opera house trap was an appropriate fishing gear for catching oriental river prawn because it had higher catch rates and caught prawns with higher length frequencies.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113560_52a2a1ddbaa89b1ddcb6454fd1bbb956.pdf
تالاب انزلی
میگوی آب شیرین Macrobrachium nipponense
تله صیادی
CPUE