per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2006-12-22
15
3
1
8
10.22092/isfj.2006.113994
113994
Research Paper
ریخت شناسی استخوان دمه لامه و اهمیت آن در آرایه شناسی تعدادی از ماهیان آب شیرین ایران
MORPHOLOGY OF UROHYAL BONE AND ITS IMPORTANCE IN TAXONOMY OF SOME FRESHWATER FISHES OF IRAN
حمیدرضا اسماعیلی
1
آزاد تیموری
2
در پژوهش حاضر ریخت شناسی استخوان دم لامه 12 گونه ماهی از 12 جنس، 9 خانواده و 6 راسته مختلف مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان دادند که استخوان دم لامه در ماهیان مورد مطالعه از نظر طول و عرض نسبت به طول کل یا طول سر ماهی، شکل آن از نمای شکمی، وجود و تعداد زائده خار مانند پشتی، وجود یا عدم وجود شکاف در قسمت قدامی، مسطح یا شیاردار بودن ناحیه شکمی، منشا تیغه پشتی (فاصله از بخش جلویی) و چندین ویژگی دیگر دارای تنوع هستند. سطح شکمی استخوان دم لامه کپور ماهیان مورد مطالعه عمدتا مسطح و مثلثی شکل است و سطح پشتی آن فاقد زائده یا خار میانی است. در آزاد ماهیان مطالعه شده سطح شکمی لوزی شکل و مسطح بوده، انتهایی ترین بخش جلویی آن چندان دو شاخه نیست و زائده میانی پشتی وجود ندارد. در کپور دندان ماهیان (Cyprinodontidae) و نیز خانواده Poecilidae یک زائده خار مانند در امتداد پشتی تیغه آنها وجود دارد. در سوف ماهی شکلانی مانند سیکلید هرمزگان (hormuzensis Iranocichla) و کفال ماهی شکلانی مانند بیاه (Liza abu) سطح شکمی استخوان دم لامه مثلثی شیاردار است و تنها یک خار در سطح پشتی آن دیده می شود. در ماهی صبور از شگ ماهیان دو زائده خار مانند طرفی وجود دارد. بر اساس یافته های فوق برای اولین بار کلیدی جهت شناسایی برخی از ماهیان آب شیرین ایران بر اساس شکل استخوان دم لامه تهیه گردید.
The urohyal bone is a single median solid bone with anterior tip generally connected to the ventral hypohyal and to the first basibranchial, and the posterior end attached to the pectoral girdle by means of muscle. This bone has been generally used for age determination, but recently it has been distinguished that its morphology is diverse in different groups of fishes such that it could be used in fish taxonomy. The morphology of urohyal in 12 freshwater fishes from 12 genera, 9 families and 6 orders was been studied. Results showed that the urohyals were varied in ratio of length and width relative to total length and fish head length, ventral shape, presence and number of processes in the anterior part, origin of dorsal keel (distance from anterior tip), groove in ventral portion and some other attributes. In all examined cyprinid fish, the ventral part of the urohyal forms a triangular flat facet and there was no process in anterior part of urohyal. In Salmonidae family the ventral part was rhomboid in shape and its anterior end was not completely forked. There was a spine-like process in dorsal part of urohyal in Cyprinodontidae and Poecilidae families. In Hormuz Cichlid, lranocichla hormuzensis (Perciformes) and Abu Mullet Liza abu, (Mugiliformes) the ventral part forms a triangular grooved facet and its dorsal part bears a process. In Tenualosa ilisha (Clupeidae), there are two lateral processes in the anterior end. Based on the findings, we prepared a key for identification of some freshwater fishes of Iran for the first time.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113994_1b1996f0c63c2ceeb116f6999bf4432e.pdf
ماهیان آب شیرین
استخوان دم لامه
آرایه شناسی
FRESHWATER
FISHES
UROHYAL BONE
Taxonomy
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2006-12-22
15
3
9
22
10.22092/isfj.2006.113995
113995
Research Paper
تعیین ارزش غذایی دوکفه ای Anodonta cygnea در منطقه سلکه ( تالاب انزلی ) در دو فصل پاییز و بهار
DETERMINATION OF NUTRIENT VALUES OF THE BIVALVE ANODONTA CYGNEA IN SELKEH AREA OF THE ANZALI LAGOON DURING AUTUMN AND SPRING
آریا اشجع اردلان
a_ashjaardalan@yahoo.com
1
ژاله خوشخو
2
سهراب معینی
dr_smoini@yahoo.com
3
محمد ربانی
4
در این مطالعه از منطقه سلکه تالاب انزلی که دریافت کننده آب حوضه آبریز بخش جنوبی تالاب می باشد در دو فصل پاییز سال 1383 و بهار سال 1384 نمونه برداری از صدف آنودونت صورت گرفت. هدف از این تحقیق تعیین ارزش غذایی دو کفه ای Anodonta cygnea در منطقه سلکه (تالاب انزلی) بود. در فصل پاییز تعداد 30 نمونه و در فصل بهار تعداد 20 نمونه بطور تصادفی برداشت شد و ترکیبات غذایی بافت نرم مورد بررسی قرار گرفت.پس از نمونه برداری، صدف ها بطور زنده به آزمایشگاه منتقل و بیومتری گردیدند و پارامترهای طول، عرض، ارتفاع (با دقت 0.01 میلیمتر)، وزن کل و وزن تر (با دقت 0.01 گرم) قسمت های نرم داخلی مورد سنجش قرار گرفت و سپس میزان رطوبت، خاکستر، پروتئین، ازت فرار، چربی و اسیدهای آمینه موجود در بافت نرم این دو کفه ای بررسی گردید. میزان رطوبت با مقدار 84.84 درصد مربوط به نمونه های فصل بهار و مقدار 83.60 درصد مربوط به نمونه های فصل پاییز بود.مشخص گردید که آنودونت های فصل پاییز از لحاظ دارا بودن خاکستر (4 درصد) رتبه بالاتری را نسبت به آنودونت های فصل بهار (2.32 درصد) دارند.بررسی پروتیین در دو کفه ای های مورد مطالعه نشان داد که میزان آن در بافت نرم آنودونت های فصل پاییز 12 درصد، در حالیکه در آنودونت های فصل بهار 10.5 درصد بود. میزان ازت فرار نیز با مقدار 0.031 درصد مربوط به نمونه های فصل پاییز و در نمونه های فصل بهار 0.003 درصد بود.میزان چربی نیز حاکی از این بود که آنودونت های فصل پاییز (4 درصد) نسبت به فصل بهار (3 درصد) از چربی بالاتری برخوردار هستند. همچنین 16 اسید آمینه از جمله اسیدهای آمینه ضروری در نمونه های مورد بررسی شناسایی شدند.
Anzali Lagoon is one of the most important aquatic ecosystems of Iran which was registered as a Ramsar Convention site in 1999. This valuable ecosystem is located in the south west shores of the Caspian Sea, in GuilanProvince. We randomly collected 30 and 20 samples of the bivalve Anodonta cygnea in autumn 2004 and spring 2005 respectively. The Selkeh area was chosen for the sampling because of its availability during autumn. The area receives water from the southern part of the lagoon basin. Nutrient content of the soft tissue of the bivalve was measured. Live sampled bivalves were transferred to laboratory and their length, width, height; total body weight and wet weight of the internal soft part were measured. Moisture, ash, protein, T.V.N, lipid and amino acid contents in soft tissue were also determined. Moisture content in spring and autumn samples were 84.84% and 83.6%, respectively. Ash content in autumn samples was higher than spring samples, being 4% and 2.32%, respectively. Assessment showed protein content in the autumn samples to be 12% while in spring samples this was 10.5%. T.V.N content in autumn and spring samples were 0.031 and 0.003% respectively. Measurements showed that autumn bivalves had 4% lipid content whereas this value in spring samples was 3%. We found Sixteen amino acids, including seven essential ones in the samples.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113995_725f5ab6325e818445501e4b662f4448.pdf
ارزش غذایی
صدف آنودونت
ANODONTA CYGNEA
تالاب انزلی
دریای خزر
Nutrient values
ANODONTA CYGNEA
Anzali lagoon
Caspian Sea
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2006-12-22
15
3
23
34
10.22092/isfj.2006.113996
113996
Research Paper
بررسی تغییرات کیفی آبهای ورودی و خروجی مزارع پرورش میگو در منطقه نیاب استان هرمزگان ( سایت شمالی )
WATER QUALITY ASSESSMENT IN INLET AND OUTLET CHANNELS OF SHRIMP FARMS IN TIAB AREA, HORMOZGAN PROVINCE
غلامعلی اکبرزاده
akbarzadehramin@gmail.com
1
محمدرضا طاهری زاده
rezazone@yahoo.com
2
کیوان اجلالی
k_ejlali@yahoo.com
3
سید عبدالحمید هاشمیان
4
فرشته سراجی
saraji20042000@yahoo.com
5
به منظور بررسی کیفیت آب های ورودی و خروجی مزارع پرورش میگو در سایت شمالی منطقه تیاب استان هرمزگان، 4 ایستگاه در کانال آبرسانی و خروجی پساب ها انتخاب گردید. نمونه برداری از آب بطور ماهانه و طی یک دوره پرورش شش ماهه در سال 1380-1381 صورت گرفت. در این تحقیق بعضی از پارامترهای شیمیایی آب مانند، pH، شوری، اکسیژن محلول، نیترات، نیتریت، آمونیوم، فسفات، فسفر کل، مواد معلق کل و کلروفیل a مورد مطالعه قرار گرفت. محدوده تغییرات آنها به ترتیب برابر با (7.62-8.19)، (42.75-52.55ppt)، (2.8-8.3 میلی گرم در لیتر)، (4.46-8.66 میکرومیلی گرم در لیتر)، (0.21-1.64 میکرومیلی گرم در لیتر)، (0.12-2.07 میکرومیلی گرم در لیتر)، (0.13-16.1 میکرومیلی گرم در لیتر)، (0.59-10.5 میلی گرم در لیتر)، (22-121 میلی گرم در لیتر) و (0.43-5.13 میکروگرم در لیتر) بوده است. نتایج حاصل نشان داد که میانگین تغییرات اکثر پارامترها در کانال خروجی نسبت به کانال آبرسانی به مراتب بیشتر بوده است. بطوریکه نتایج آنالیز واریانس یکطرفه در خصوص مقایسه میانگین پارامترها بین پساب های خروجی و کانال آبرسانی اختلاف معنی داری را از خود نشان داده است (P<0.05). از طرفی میزان غلظت کلروفیل a نیز در پساب های خروجی بسیار کمتر از کانال آبرسانی بوده است. مقایسه غلظت پارامترهای مورد مطالعه با استانداردهای موجود و تحقیقات انجام شده نشان داده است که میزان این پارامترها در پساب های خروجی فعلا در وضعیتی مطلوب قرار دارد. در پژوهش حاضر همبستگی معنی داری بین غلظت کلروفیل a با میزان نیترات، فسفات و مواد معلق کل بدست آمده است (P<0.05).
The shrimp farming industry has rapidly expanded in the south of Iran and in particular in the Hormozgan province during the past decade. We studied physico-chemical parameters of water in outlet and inlet channels of shrimp farms in Tiab during July-December 2000. Water samples were collected monthly at four stations during the harvest period. The parameters assessed included pH, salinity, dissolved oxygen, nitrate, nitrite, ammonia, phosphate, total phosphate, total suspended solids and chlorophyll a. The variation of above parameters were determined to be 7.62 - 8.19, 42.75 - 52.55ppt, 2.8 - 8.3mg/l, 4.46 -0.66m/l, 0.21-1.64µg/l, 0.12-2.07µm/l, 0.13-16.1µm/l, 0.59-10.5µm/l, 22-121mg/l and 0.43-5.13µm/l respectively. Results of the analyses showed that salinity, dissolved nutrient, T.S.S and chlorophyll a in the effluent were significantly higher than the influent water (P<0.05). A significant correlation was also found between chlorophyll a and nitrate, phosphate and suspended solid concentration (P<0.05). Comparison of the results with the standards showed that parameters are currently within acceptable limits.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113996_4ec5797f03f08ee7202c392da9c5f662.pdf
میگو
تیاب
استان هرمزگان
Shrimp
TIAB
Hormozgan province
Iran
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2006-12-22
15
3
35
44
10.22092/isfj.2006.113997
113997
Research Paper
تجزیه و تحلیل روند صید و تعیین پتانسیل ماهیگیری بر اساس آمار صید در آبهای خلیج فارس و دریای عمان
FISHING TREND AND FISHERIES POTENTIAL ANALYSES FOR THE PERSIAN GULF AND SEA OF OMAN, 1973-2003
سید امین الله تقوی مطلق
1
مختار آخوندی
2
علیرضا شیری
3
در این بررسی به کمک اطلاعات صید آب های خلیج فارس و دریای عمان از سال 1352 تا سال 1382 روند توسعه صید در آب های دریایی جنوب کشور ضمن محاسبه نسبت افزایش صید طی این دوران مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از طرف دیگر، روند صید گونه های مختلف آبزیان در خلیج فارس و دریای عمان از سال 1376 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و پتانسیل صید گونه های مختلف آبزیان در آب های دریایی جنوب کشور برای سال بعد پیش بینی شد.آنالیز روند صید گونه های مختلف در آب های دریایی جنوب کشور از سال 1376 نشان داد اگر چه میزان صید گونه های مختلف با توجه به ارزش اقتصادی آنها روند کاهشی یا افزایشی را با توجه به گونه مربوطه نشان می دهد، ولی میانگین صید کل، روند نسبتا پایدار و ثابتی را نشان می دهد و می توان گفت که میزان صید در آب های جنوب کشور برای اکثر گونه ها به سطح مجاز بهره برداری (MSY) رسیده است و باید در جهت پایداری و بهره برداری از ذخایر ماهیان در آب های دریایی جنوب کشور از هر گونه افزایش ظرفیت صیادی پرهیز نمود.
Catch data from Persian Gulf and Sea of Oman during 1973 to 2001 were used to assess the state of the fishery development in these ecosystems. Also, fishery trends were analyzed to determine catch fluctuations during the period. Catch trend for each species from 1997 to 2003 was analyzed and fishing potential of the species for the following year was predicted.Based on the assessments, we can summarize fishing development in the southern waters of Iran into three periods: undeveloped, rapid development stage and developed stage. The undeveloped stage continued till early 1981, continued by a rapid stage until 1997, reaching to maximum level of at this year and continuing ever since. Catch trend analyses for each species during 1997 to 2003 showed different patterns for each species depending on its economic value. However, the mean catch of all species showed a sustainable trend in the two marine ecosystems. It is concluded that the catch quantity for most of the species have already reached a maximum level. Therefore, in order to keep fisheries sustainable in the region, excess fishing should be avoided.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113997_c8dd95764c32c6f68ec9671c893a0922.pdf
روند صید
پتانسیل صید
خلیج فارس و دریای عمان
FISHERY
Persian Gulf and Oman Sea
Iran
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2006-12-22
15
3
45
54
10.22092/isfj.2006.113998
113998
Research Paper
تولید جمعیت تمام ماده قزل آلای رنگین کمان ( Oncorhynchus mykiss ) با استفاده از نرهای تغییر جنسیت یافته و بررسی پارامترهای رشد در سال اول پرورش
PRODUCTION OF ALL-FEMALE RAINBOW TROUT (ONCORHYNCHUS MYKISS) USING SEX-REVERSED MALES AND INVESTIGATION OF THEIR GROWTH PARAMETERS IN THE FIRST YEAR OF CULTURE
سید علی جوهری
ari@uok.ac.ir
1
محمدرضا کلباسی
kalbassi_m@modares.ac.ir
2
باقر مجازی امیری
bmamiri@ut.ac.ir
3
علی حلاجیان
alihallajian@gmail.com
4
با توجه به اثرات بازدارنده بلوغ جنسی در فرآیند رشد آزاد ماهیان و نیز ظهور زودتر این پدیده در جنس نر نسبت به جنسی ماده و همچنین سایر مزایای جمعیت های تمام ماده، در این مطالعه امکان تولید جمعیت تمام ماده قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) با استفاده از نرهای تغییر جنسیت یافته در کارگاه شهید باهنر کلاردشت بررسی شد. در این خصوص موفقیت لقاح وانکوباسیون و همچنین پارامترهای رشد ماهیان تولید شده در سال اول پرورش مقایسه گردید. بافت شناسی گناد ماهیان تولید شده نشان داد که نتایج حاصل از ترکیب اسپرم نرهای تغییر جنسیت یافته با تخمک ماده های معمولی، تماما ماده هستند. درصد چشم زدگی،درصد تفریخ و درصد بازماندگی از تفریخ تا شروع تغذیه فعال در جمعیت تمام ماده بترتیب 90.96، 97.36 و 91.49 درصد و در جمعیت مخلوط نر و ماده (گروه شاهد) بترتیب 70.24، 98.22 و 90.73 درصد بود که تفاوت معنی داری با یکدیگر نشان ندادند (P>0.05). همچنین با توجه به عدم ظهور علائم بلوغ در ماهیان مورد مطالعه، شاخص های سنجش رشد در سال اول بررسی، تفاوت معنی داری را بین جمعیت تمام ماده و جمعیت مخلوط نر و ماده نشان ندادند (P>0.05). نتایج این بررسی موید آن است که استفاده از نرهای تغییر جنسیت یافته، می تواند یکی از بهترین و موفق ترین روش ها برای تولید جمعیت های تمام ماده باشد.
Possibilities of producing all-female rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) using neomale stock were investigated in Kelardasht hatchery. To do this, we compared the fertilization, hatching rate and growth parameters of progeny in the first year of culture. Histological studies of gonads showed that progenies produced by mating sex-reversed males and normal females were totally female. Eyed-stage egg, hatching and early survival rate in all-female population were 90:69 %, 97.36 %, 91.49 % and in mix sex population were 70.24%, 98.22%, 90.73%, respectively, showing no significant differences (P>0.05). Lack of maturation in the first year cultured fish led to the identical growth parameters in mix sex and all-female groups (P>0.05). Results showed that use of sex-reversed males can be one of the best and successful methods of producing all-female populations.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113998_7bf5e61b0959703c5ade3da1977e8714.pdf
قزل آلای رنگین
Oncorhynchus mykiss
تغییر جنسیت
کلاردشت
Oncorhynchus mykiss
SEX-REVERSED
KELARDASHT
Iran
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2006-12-22
15
3
55
60
10.22092/isfj.2006.114880
114880
Research Paper
بررسی اثر تغذیه ای کلرلا و کیتوسروس بر نرخ رشد طولی و بازماندگی آرتمیا ارومیانا
COMPARATIVE STUDY OF GROWTH AND SURVIVAL RATE IN ARTEMIA URAMIANA FED BY
محمود حافظیه
jhafezieh@yahoo.com
1
آرتیما ارومیانای تخم گشایی شده در شرایط آزمایشگاهی در دو تیمار و چهار تکرار با تراکم 500 عدد در لیتر در آکواریوم های کوچک شیشه ای 4 لیتری در سال 1382 در بوشهر قرار داده شد و با کلرلا دریایی و کیتوسروس به مدت 20 روز تغذیه شدند. دیگر شرایط کشت آرتیما مانند دما، شوری و Ph برای کلیه تیمارها و تکرارها یکسان در نظر گرفته شد.با تست آماری اختلاف میانگین ها از طریق آنالیز واریانس یکطرفه مشخص شد که میانگین طول در دو تیمار مورد مطالعه با حدود 95 درصد دارای اختلاف معنی دار بود (P<0.05)، ولی میانگین بازماندگی در دو تیمار دارای اختلاف معنی داری نبود (P=0.4321). میزان بقا و میانگین طول در گروه های تغذیه شده با کیتوسروس بترتیب 95، 97، 93 و 94 درصد و 7.77، 7.76، 8.01، 7.87 میلیمتر و در گروه تغذیه شده با کلرلا بترتیب 82، 80، 77 و 85 درصد و 7.06، 7.66، 6.83، 7.53 میلیمتر بود.
Artemia uramiana hatched in the laboratory condition were reared in small glass aquariums for 20 days in 4 replications and fed with Chaetocerus sp. and marine Chlorella sp. as treatments. Culture conditions such as temperature, salinity and pH were kept the same for all treatments and replicates. A one-way analysis of variance, showed a significant difference in the mean growth rate of the Artemia treated with different food items (P<0.05), but no significant differences was found in the Artemia survival rate (P=0.4321). The average survival rate and the mean length of Artemia fed on Chaetocerus sp. were 95%, 97%, 93%, 94% and 7.77, 7.76, 8.01, 7.87; for the four replications. For the Artemia fed on Chlorella sp. The values were 82%, 80%, 77%, 85% and 7.06, 7.66, 7.53, 6.83 respectively.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_114880_78d327c5c5f13556198f913cca514e4d.pdf
آرتیما ارومیانا
ARTEMIA URAMIANA
جلبک
رشد
ARTEMIA URAMIANA
Algae
Growth
Chlorella sp
CHAETOCERUS SP
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2006-12-22
15
3
61
74
10.22092/isfj.2006.114881
114881
Research Paper
بررسی ظاهری و بافتی رسیدگی تخمدان کیلکای چشم درشت ( Clupeonella grimmi ) در منطقه بابلسر
ANATOMICAL AND HISTOLOGICAL STUDY OF OVARY DEVELOPMENT STAGES OF BIG-EYE KILKA (CLUPEONELLA GRIMMI) IN BABOLSAR AREA, IRAN
محمد علی خراشادی زاده
1
بهروز ابطحی
behroozabt@yahoo.com
2
رضوان اله کاظمی
rezkazemi2000@yahoo.com
3
حسن فضلی
hn_fazli@yahoo.com
4
808 عدد ماهی کیلکای چشم درشت ماده (Clupeonella grimmi) طی دی ماه 1381 تا اردیبهشت 1382 از توده جمعیتی خزر جنوبی در منطقه صیادی بابلسر (حدود ساری تا محمود آباد) صید و برخی خصوصیات زیستی آنها با هدف شناخت ویژگی ها و شاخص های تولید مثلی مورد بررسی قرار گرفت. طبق نتایج در جامعه آماری مورد مطالعه، زمان اوج تخم ریزی در اوایل بهمن ماه بود. میانگین وزن 8.88±0.08 گرم، طول چنگالی 111.03±0.26 میلی متر، سن 3.6±0.03 سال، مرحله بلوغ جنسی ماده ها 3.67±0.03، وزن گناد 0.05±0.01 گرم، شاخص رسیدگی 5.39±0.1 بدست آمد. در مجموع 5 گروه سنی با بیشترین فراوانی سنی مربوط به سن 4+ و 4 مرحله رسیدگی تخمدان با بیشترین فراوانی مرحله 4، مشاهده شد. گروه سنی 1+ و مراحل رسیدگی جنسی 1 و 6 مشاهده نگردید. تعیین مرحله تخمدانی بر اساس مطالعات بافت شناسی (میکروسکوپی) و مشاهده ظاهری (ماکروسکوپی) تخمدان، بر هم منطبق بود. در جامعه ماهیان مورد مطالعه بترتیب 18.19، 14.60، 48.89 و 18.32 درصد در مراحل 2 تا 5 رسیدگی جنسی بودند.
Biological and reproduction characteristics of female big-eye kilka (Clupeonella grimmi) including body weight, fork length, age, gonad development stages, gonad weight, ganado somatic ratio (GSR) were studied. We sampled 808 fish specimens from the Southern Caspian Sea, Babolsar Area during December 2002 to May 2003. Gonad development stages were assessed through tissue sectioning.Results revealed spawning peak to occur in early January. We also measured body weight as 8.88:f:0.08grams, fork length as 1.03±0.26mm, age as 3.6±0.03 years, gonad development stage as 3.67±0.03, gonad weight as 0.5±0.01 grams and ganado somatic ratio (GSR) as 5.39±0.1 in the specimens. Totally, five age classes, dominated by the 4+ years were distinguished while no 1+ year's age class was observed. The abundance of gonad developmental stages 2-5 was 18.19%, 14.60%, 48.89% and 18.32% respectively. Macroscopic (visual) and microscopic (tissue section) observations of oocyte revealed the same results for gonad development.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_114881_f124d33a651660239f1bd72f080493d5.pdf
کیلکای چشم درشت
CLUPEONELLA GRIMMI
رسیدگی جنسی
دریای خزر
CLUPEONELLA GRIMMI
GONAD DEVELOPMENT STAGES
Caspian Sea
Iran
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2006-12-22
15
3
75
86
10.22092/isfj.2006.114882
114882
بررسی پراکنش و فراوانی پلانکتونی در رودخانه حویق در استان گیلان
THE DENSITY AND DISTRIBUTION OF PLANKTONS IN HEVIGH RIVER, GUILAN PROVINCE
جلیل ُسبک آرا
1
مرضیه مکارمی
marziyeh_makaremi@yahoo.com
2
مطالعات پلانکتونی در طرح جامع هیدرولوژی و هیدروبیولوژی رودخانه حویق که در غرب گیلان قرار گرفته طی سال های 1380 تا 1381 نشان داد پلانکتون های این رودخانه در مجموع از فراوانی و تنوع کمی برخوردار می باشند.در مطالعات فیتوپلانکتونی این رودخانه 4 شاخه و 21 جنس شناسایی گردید. فراوان ترین جنس ها در این رودخانه متعلق به شاخه Bacillariophyta بوده که مهمترین آنها عبارت از Nitzschia، Diatoma، Cocconeis، Navicula و Cymbella می باشند. این شاخه 95.7 درصد جمعیت فیتوپلانکتونی را دارا بوده که در طول سال در این رودخانه مشاهده می گردند. شاخه Chlorophyta در رتبه دوم قرار دارد و مهمترین جنس های آن عبارت از: Crucigenia، Ankistrodesmus و Scenedesmus بودند. این شاخه 2.2 درصد فراوانی سالانه فیتوپلانکتونی را شامل می شد. سیانوفیتا با جنس Oscillatoria و اوگلنوفیتا با جنس Euglena در این بررسی فراوانی کمی را بخود اختصاص دادند.نتایج مطالعات نشان داد که این رودخانه از نظر زئوپلانکتونی نیز بسیار فقیر و اکثرا محدود به گونه های ثابت و چسبنده از شاخه های Rhizopoda و Rotatoria می باشد. در مطالعات زئوپلانکتونی 6 شاخه و 12 جنس شناسایی گردید، که بیشترین تنوع فراوانی مربوط به شاخه ریزوپودا با جنس های Arcella، Difflugia، Cyphoderia و Euglypha بود. این شاخه 64 درصد جمعیت زئوپلانکتونی این رودخانه را تشکیل می دهد. شاخه روتاتوریا با 14 درصد جمعیت و جنس های غالب Keratella، Cephalodella، Lecane و Rotaria در مرتبه بعدی قرار دارد. شاخه های Ciliata، Arthropoda، Nematoda و Tardigrada از فراوانی کمی در طول بررسی برخوردار بودند.
A Comprehensive hydrobiological and hydrological investigation was conducted on Hevigh River, west of GuilanProvince from 2001 to 2002. Totally, 4 Phyla of phytoplanktons including 21 genera were observed. The maximum phytoplankton density belonged to the Phylum Chrysophyta with genera, Nitzchia, Diatoma, Cocconeis, Navicula and Cymbella comprising 95.7% of the phytoplankton population throughout the year. Chlorophyta ranked second with genera Scenedesmus, Cruciginia and Ankistrodesmus, comprising 2.20% of the population during the year. Cyanophyta with Oscillatoria and Euglenophyta with Euglena consisted the remaining few percents of the phytoplankton population.Zooplankton population in Hevigh River was found to be very poor, and mostly belonged to Protozoa and Rotatoria. However, 4 Phyla and 12 genera of zooplanktons were distinguished in the River the highest density of which belonged to Protozoa with genera Arcella, Difflugia, Cyphoderia and Euglypha, comprising 64% of the total population. Rotatoria with genera Keratella, Cephalodella, Lecane and Rotaria, consisted 14% of the zooplankton population during the year. Arthropoda, Nematoda, Tardigrada were very low in numbers.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_114882_dc4b1c73fddfe0daa7a8e343223f96a0.pdf
فیتوپلانکتون
زئوپلانکتون
رودخانه حویق
استان گیلان
HEVIGH RIVER
PHYTOPLANKTONS
ZOOPLANKTONS
Guilan province
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2006-12-22
15
3
87
96
10.22092/isfj.2006.114883
114883
Research Paper
استفاده از مغز میوه بلوط به عنوان ماده مغذی در جیره غذایی ماهی قزل آلای رنگین کمان
ACORN MEAL AS A NUTRIENT IN RAINBOW TROUT (ONCORHYNCHUS MYKISS) DIET
غلامرضا شادنوش
1
به منظور بررسی امکان استفاده از مغز میوه بلوط در جیره غذایی قزل آلای رنگین کمان جهت بهره وری بهینه از برخی از پتانسیل های بالقوه در استان چهار محال و بختیاری، آزمایشی در قالب طرح کامل تصادفی با 4 تیمار 1، 2، 3 و 4 به ترتیب برای بررسی سطوح 0، 2، 4 و 6 درصد میوه بلوط در جیره غذایی و هر تیمار در 4 تکرار انجام شد. در این آزمایش از 1600 عدد بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزن اولیه 74 گرم برای مدت 135 روز پس از انجام عملیات بهداشتی و ضد عفونی در 16 حوضچه پلی اتیلنی به ابعاد 1.8×1.4×0.9 متر بترتیب طول، عرض و ارتفاع در محل ایستگاه بلداجی واقع در استان چهار محال و بختیاری استفاده شد. جیره های مورد استفاده در این آزمایش با در نظر گرفتن میزان مواد مغذی مورد نیاز با بهره گیری از مواد مرسوم و موجود در محل با استفاده از نرم افزار جیره نویسی UFFDA و نیازهای غذایی ماهیان قزل آلای رنگین کمان و با توجه به جداول NRC اساس سطوح مختلف 0، 2، 4 و 6 درصد میوه بلوط در جیره طوری فرموله گردید که مواد مغذی جیره ها یکسان بود. میزان غذای مورد نیاز در مراحل مختلف رشد و نمو بر اساس بیوماس هر حوضچه و دمای آب، بطور روزانه توزین و در سه نوبت در اختیار ماهیان حوضچه ها قرار گرفت. در طول دوره آزمایش به منظور بررسی خصوصیات رشد و نمو هر دو هفته یک بار پس از بیهوشی، 50 درصد از ماهیان هر حوضچه مورد سنجش وزن و طول قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که افزایش وزن نهایی در تیمار شماره 4 بطور معنی داری بیشتر از سایر تیمار ها بود. همچنین بیشترین میزان افزایش طول در تیمار شماره 4 مشاهده گردید که با تیمار شماره 1 دارای اختلاف آماری معنی دار بود (P<0.05). از نظر میزان غذای مصرفی بین تیمارها اختلاف آماری معنی دار وجود نداشت، اگرچه بیشترین میزان غذا را تیمار 4 مصرف کرده بود (P<0.05). برای ضریب تبدیل غذا بین تیمار 1 و 4 اختلاف آماری معنی دار وجود داشت، بطوریکه بیشترین مقدار ضریب تبدیل غذا در تیمار 1 و بهترین آن در تیمار شماره 4 مشاهده گردید. نتایج این تحقیق نشان می دهد که با رعایت شرایط این آزمایش می توان از مغز میوه بلوط بعنوان ماده مغذی در جیره غذایی ماهی قزل آلای رنگین کمان بدلیل بهبود خصوصیات و عملکرد پروار بدون ایجاد عوارض فیزیولوژیک استفاده نمود.
A complete random design involving four diets was conducted to determine the effects of Different levels of dietary acorn meal on [mal weigh, food consumption and food conversion ratio of rainbow trout. Juvenile Rainbow Trouts with an average weight of 74 grams were reared after antiseptic processes in Boldaji station of Chaharmahal and Bakhtiari province for 135days. We formulated diet treatments 1-4 containing 0, 2, 4 and 6 percent of acorn meal respectively. In doing so, we considered nutritive requirements of rainbow trout based on NRC using UFFDA dietary software. We also used local material in providing the diet. The food was given three times a day the amount of which was based on fish biomass in each pound. Once every two weeks, after anaesthetizing 50 percent of fishes in each pound, we measured fish weight and length. The results showed that treatment 4 containing 6% of acorn led to the highest fish weight increase while being significantly different with other treatments. In terms of fish length, the longest length was observed in treatment 4, which had significant difference with treatment 1. Food consumption differences was not significant between treatments, but was higher in treatment 4. However, food conversion ratio was significantly affected by treatments, the highest of which was in treatment 4 significantly different with that of treatment 1. The results showed that acorn meal can be used as a nutrient in rainbow trout diet, improving fish weight and length gain while having no physiological effects on the fish.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_114883_eec64398014ffb392ac7ea52604f24f7.pdf
قزل آلای رنگین کمان
جیره غذایی
مغز میوه بلوط
استان چهار محال بختیاری
ایران
Rainbow trout
Diet
ACORN MEAL
CHAHARMAHAL BAKHTIARI
Iran
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2006-12-22
15
3
97
107
10.22092/isfj.2006.114884
114884
Research Paper
منافع کشت توام برنج و ماهی در ایران
THE BENEFITS OF FISH AND RICE INTEGRATED CULTURE IN IRAN
حسن صالحی
hsalehi_ir@yahoo.com
1
مهدی مومن نیا
2
کشت توام برنج و ماهی در ایران برای اولین بار درسال 1364 به اجرا در آمد. پروژه کشت توام از سال 1377 تا کنون بصورت پروژه علمی- ترویجی در شالیزارهای 11 استان کشور در دست اجرا بوده است. در اوایل سال 1382 سیزده مزرعه به مساحت 8.2 هکتار و 13 مزرعه به همان مساحت به عنوان مزرعه شاهد در مجاورت مزرعه کشت توام مورد بررسی قرار گرفتند. تمامی شرایط فیزیکی و شیمیایی هر مزرعه کشت توام مشابه مزرعه شاهد بود. در هر هکتار 1400 عدد ماهی با ترکیب 57 درصد کپور معمولی، 29 درصد کپور علفخوار و 14 درصد کپور نقره ای و سرگنده رها سازی شد. میزان غذادهی با میزان بیوماس ماهی ها تنظیم و طبق جداول غذایی و در پناهگاه در دسترس ماهیان قرار می گرفت. در زمان برداشت برنج صفات برنج در مزارع کشت توام و شاهد مورد بررسی قرار گرفت، تا میزان افزایش یا کاهش محصول برنج نیز اندازه گیری شود. همچنین میزان کود مصرفی و سموم شیمیایی مصرفی در کرت شاهد و مزارع کشت توام نیز در طول زمان برنج کاری، اندازه گیری شد. آفت کش ها و کود فقط زمانی که ضروری بود بکار برده شدند. سم مصرفی برای از بین بردن آفات جانوری برنج در مزارع کشت توام برنج و ماهی نسبت به مزارع شاهد 66 درصد کاهش را نشان داد. در مزارع کرت شاهد سم علف کش در مزارع کشت توام نسبت به مزرعه شاهد حدود 85 درصد کاهش را نشان داد. مصرف کود شیمیایی نیز در مزرعه کشت توام نسبت به مزرعه شاهد 23 درصد کاهش داشت. همچنین در هر هکتار 302 کیلوگرم افزایش محصول برنج نسبت به کرت شاهد مشاهده شد. سود خالص حاصل از کشت توام برنج و ماهی در مقایسه با شاهد حدود 4300000 ریال برآورد شد. نتایج فوق نشان داد که توسعه پرورش توام ماهی و برنج در شالیزارها می تواند ضمن افزایش سود آوری و اقتصاد تولید مزرعه، در جهت کاهش مصرف کود و سم در توسعه کشاورزی ارگانیک، نقش قابل توجهی داشته باشد.
Fish culture in rice field is an ancient activity in Asia and probably it has been a routine activity in China since decades ago. Countries are now gradually finding out the advantages of the activity putting more and more land under the integrated culture. The integrated culture was first conducted in 1983 in Iran. Since then, the activity has been extended in the rice fields of 11 provinces of the country. In an experimental project in 2003, 13 rice fields totally covering 8.2 hectares and 13 control fields with the same size, physical and chemical conditions were chosen to investigate the outcomes of the integrated culture. For this, 1400 specimens of juvenile fish each weighting on average 35-45 grams and composed of 57% common carp, 29 % grass carp, 14% silver carp and big head carp were stocked per hectare of each field. The average weight for grass carp individuals was 25-35 grams. Feeding rate was based on the fish biomass. In harvesting time, characteristics of the rice were compared between experimental and control fields in order to determine the quality and quantity changes in the product. At the same time, usage of fertilizer, pesticides and herbicides were measured in both experimental and control fields. The pesticide usage in control fields was 15 kg per hectare, but in experimental fields it was only 5kg per hectare. This showed 66% reduction in pesticide use. In each control field, 2 liters of herbicides was used, as compared to only 0.3 liter per hectare in the experimental fields, showing an 85% percent reduction. The chemical fertilizer (urea, phosphate, potassium) used in the control fields was 169 kg per hectare, translating into a 23% reduction in each experimental field. Overall, rice production increased302 kg per hectare in the control fields. In this experiment, the profit of fish and rice integrated farming was estimated to be 4,300,000 Rials (US$505). The results showed that enhancing fish and rice integrated farming might increase farmers' profits; while reducing the need to apply fertilizers and pesticides.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_114884_41fa1ef67a98479c3fe652461b3d3e26.pdf
کشت توام
ماهی کپور
برنج
ایران
INTEGRATED CULTURE
CARP
rice
Iran
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2006-12-22
15
3
109
118
10.22092/isfj.2006.114885
114885
Research Paper
بررسی مقدماتی میزان رشد و بقاء بچه ماهیان حاصل از مولدین مهاجر پاییزه ماهی آزاد حوضه جنوبی دریای خزر
INVESTIGATION OF SURVIVAL RATIO AND GROWTH RATE IN OFFSPRING OF SALMO TRUTTA CASPIUS
حسین عصائیان
1
مهدی موسوی
2
مسعود حقیقی
masoud126@yahoo.com
3
مصطفی رضوانی
4
این تحقیق در سال 1383 در مرکز تکثیر و پرورش آزاد ماهیان شهید باهنر کلاردشت انجام شد. در مطالعه حاضر، دوره صید مولدین به سه دوره زود، میان و دیر کوچ تقسیم بندی شدند. هدف از این مطالعه، بررسی میزان رشد و درصد بقاء بچه ماهیان حاصل از سه گروه مولدین زود، میان و دیر کوچ بود. نمونه گیری به صورت تصادفی انجام شد و در هر گروه 15 ماهی مولد ماده و 5 ماهی نر قرار داده شدند. پس از عمل لقاح، بطور همزمان تعداد 22500 تخم در هر گروه مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد درصد بقای تخم و لارو بین سه گروه از مولدین در هر یک از مراحل سیر تکاملی از لقاح تا دو ماه پس از شروع تغذیه فعال، تفاوت معنی دار وجود نداشت (P>0.05)، اما در میزان رشد بچه ماهیان حاصل از سه گروه ذکر شده در ماه های یکسان (اول و دوم) پس از آغاز تغذیه فعال تفاوت آماری معنی داری وجود داشت (P<0.05). میزان رشد بچه ماهیان گروه اول نسبت به میزان رشد بچه ماهیان گروه سوم بیشتر بود (P<0.05)، ولی تفاوتی بین گروه اول با گروه دوم و نیز گروه دوم با گروه سوم وجود نداشت (P>0.05).با توجه به نتایج بدست آمده بنظر می رسد که احتمالا مولدین زود کوچ در تولید بچه ماهیان قوی تر مناسب تر باشند و بچه ماهیان حاصل از آنها زودتر مرحله تنظیم فشار اسمزی را طی کرده و وارد دریا می شوند که تحقیقات تکمیلی ضروری به نظر می رسد.
We investigated the survival ratio and the growth rate of offspring of Salmo trutta caspius produced from three groups of brood fish in Shahid Bahonar Rearing and Breeding Center in Klardashtin 2005. The three groups of brood fish belonged the early, mid, and late-migration period. The sampling was done randomly, and in each group 15 female and 5 male fish were included. After spawning and hatching, 22500 eggs were used in each group (3 treatments, repeated 9 times). The results showed no significant difference in the survival ratio of the egg and larva in the three groups of the brood fish in each stage of evolution up to two months after the start of active feeding (P>0.05). However, after the start of active feeding there was a significant difference (P<0.05) in the growth ratio of offspring produced in the groups aged one and two months. The growth ratio of the same age offspring in the first group was higher than those in the third group (P<0.05); but there was no significant difference between the first and the second group, or between the second and the third group (P> 0.05). Based on the results, we suggest that the brood fish from the early migration period are more suitable for producing offspring and their offspring pass through the smoltification stage more rapidly. However, in terms of genetic diversity, it would be appropriate to use brood fish from all migration periods.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_114885_e7e07d048bea40076e3a48bcbaf7fe2a.pdf
ماهی آزاد
Salmo trutta caspius
درصد بقاء رشد
دریای خزر
Salmo trutta caspius
SURVIVAL RATIO
Caspian Sea
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2006-12-22
15
3
119
128
10.22092/isfj.2006.114886
114886
Research Paper
بررسی تغییرات تعداد و اندازه سلولهای کلراید آبششی و میزان تلفات بچه آزاد ماهیان دریای خزر ( Sahbo trutta caspius Kessler , 1877 ) با اوزان گوناگون در شوری های مختلف آب
CHANGES IN GILL HISTOLOGY AND MORTALITY RATE OF JUVENILE CASPIAN SEA BROWN TROUT (SALMO TRUTTA CASPIUS KESSLER, 1877) IN DIFFERENT WEIGHTS AND WATER SALINITIES
بابک عطائی مهر
1
باقر مجازی امیری
bmamiri@ut.ac.ir
2
حسین عبدالحی
hossein_abdolhay@yahoo.com
3
علیرضا میرواقفی
avaghefi@ut.ac.ir
4
این مقاله به مطالعه برخی تغییرات بافتی در آبشش و میزان تلفات بچه آزاد ماهیان دریای خزر (1877، Salmo trutta caspius Keaaler) در اوزان و شوری های مختلف آب می پردازد. شاخص های استفاده شده در این مطالعه تغییر تعداد و اندازه سلول های کلراید آبششی و درصد تلفات بچه آزاد ماهیان دریای خزر بوده است. بچه ماهیان با اوزان 2، 5، 10، 15 و 20 گرم بطور مستقیم به شوری های 0، 4، 8 و 12.5 گرم در لیتر منتقل و به مدت 120 ساعت در این شرایط نگهداری شدند. نتایج حاصل از بررسی های بافت شناسی آبشش نشان داد که تعداد سلول های کلراید آبششی با زیاد شدن وزن افزایش می یابد و اندازه آنها تغییر نامحسوسی در جهت افزایش نشان می دهد. همچنین تعداد سلول های کلراید آبششی با افزایش شوری افزایش یافته و اندازه آنها تغییر نامحسوسی در جهت کاهش نشان می دهد. نتایج حاصل از ثبت درصد تلفات تا 120 ساعت مشخص نمود که بچه آزاد ماهیان دریای خزر در اوزان 2 تا 20 گرم برابر شوری های آب صفر تا 12.5 گرم در لیتر تلفاتی نشان ندادند که این موضوع حاکی از سازش پذیری قابل توجه آنها با تغییرات شرایط محیطی است. با توجه به روند تغییرات بافتی و درصد تلفات در مطالعه حاضر، به نظر می رسد وزن 10 گرم و شوری های آب 8 تا 12.5 گرم در لیتر (مطابق با شوری آب مصب رودخانه تا دریا) می تواند شرایط مناسب رهاسازی بچه آزاد ماهیان دریای خزر باشد.
Changes in gill histology and mortality rate of juvenile Caspian Sea Brown Trout Salmo trutta caspius Kessler-1877 in different weights and water salinities were studied. The indicators used in this study were the change in number and size of gill chloride cells as well as mortality rate of the juvenile trout. Juveniles weighing 2, 5, 10, 15 and 20 grams were directly transferred into water with salinities of 0, 4, 8 and 12.5 gr/lit and kept for 120 hours. Histological assessment showed that the number of gill chloride cells increases with the increase in weight and their size increases invisibly. Also, we found that the number of gill chloride cells is increased when salinity increases while the size of the cells undergoes an invisible downward trend. During the 120 hour test, mortality rate of the juveniles weighing 2 to 20 grams was zero in water salinities ranging 0 to 12.5 gr/lit. This supports the fact that the fish have a remarkable adaptability to changes in the environmental condition. Considering changes in the histology and mortality rate, it is concluded that the proper weight for release of juvenile Caspian Sea Brown Trout is 10 grams and the best water salinities is in the range 8-12.5gr/lit, the same value found in the estuary.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_114886_ed379d97eace8712a50614e618a84180.pdf
بچه آزاد ماهیان
Salmo trutta caspius
وزن شوری
دریای خزر
Salmo trutta caspius
weight
Salinity
Caspian Sea
Iran
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2006-12-22
15
3
129
138
10.22092/isfj.2006.114902
114902
Research Paper
تعیین مناسبترین تراکم کشت در فیل ماهی پرورشی ( Huso huso )
DETERMINATION OF THE BEST STOCKING DENSITY FOR REARING HUSO HUSO
محمود محسنی
mahmoudmohseni@yahoo.com
1
حمیدرضا پورعلی
2
میر مسعود سجادی
mmsajjadi@hotmail.com
3
وفا آق تومان
4
اثر تراکم کشت بر میزان رشد، ضریب تبدیل غذایی، شاخص رشد ویژه و درصد افزایش وزن بدن در دو فاز مطالعاتی با بچه فیل ماهیان زیر یکسال با وزن متوسط 92.09±1.72 گرم با تراکم 1.6، 2.8 و 4 کیلوگرم در متر مربع (هر تیمار با سه تکرار) به مدت 100 روز و فیل ماهیان یکساله با وزن متوسط 918.13±21.87 گرم به مدت 120 روز در با تراکم 1.5، 2.5، 3.5 و 4.5 کیلوگرم در متر مربع (هر تیمار با سه تکرار) در حوضچه های فایبر گلاس 2000 لیتری مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج یافته ها نشان دهنده تاثیر منفی تراکم در روند رشد، درصد افزایش وزن بدن، شاخص رشد ویژه و ضریب تبدیل غذایی در دو فاز آزمایشی بود. در فاز اول بچه ماهیانی که در تراکم پایین تر (1.6 کیلوگرم در متر مربع) پرورش یافته بودند، افزایش رشد معنی داری نسبت به ماهیان تراکم های 2.8 و 4 کیلوگرم در متر مربع (به ترتیب 42.3 و 61 درصد) داشتند (P?0.05). ماهیان نگهداری شده درتراکم بالا (4 کیلوگرم در متر مربع) بدلیل برخوردهای بیشتر دارای بدن زخمی و باله های تغییر شکل یافته بودند. در مرحله دوم پرورش نیز رشد ماهیان با افزایش تراکم کم شده، بطوریکه ماهیان تراکم پایین (1.5 کیلوگرم در متر مربع) بترتیب 7.2، 15.6 و 19.8 درصد بیشتر از ماهیان تراکم های 2.5، 3.5 و 4 کیلوگرم در متر مربع افزایش وزن داشته اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده در طول دوره پرورش نشان داد، با افزایش تراکم کشت در واحد سطح، بدلیل کاهش سطح تغذیه به ازای هر ماهی و ایجاد طبقات مختلف وزنی، روابط متقابل تغذیه ای بین ماهیان افزایش یافته، که این امر منجر به نامساوی شدن سهم هر ماهی در گرفتن غذا، در نتیجه افزایش نوسان در وزن و کاهش میزان کارایی و ثمر بخشی غذا را به دنبال خواهد داشت. بر اساس نتایج بدست آمده در مطالعه حاضر، تراکم مطلوب برای پرورش ماهیان تا وزن 90 گرم، 1.5 تا 2 کیلوگرم در متر مربع و برای ماهیان بیش از 900 گرم، تراکم 2.5 تا 3 کیلوگرم در متر مربع توصیه می شود.
Effects of stocking density on growth, food conversion ratio, specific growth rate, percentage of body weight increase in Huso huso were studied in two phases. Juveniles below one year old with an average weight of 92.09±1.72 grams and stocking densities of 1.6, 2.8 and 4 kg/m2 in 3 replicates for 100 days were reared as the phase one group. One year old Huso huso with an average weight of 918.13±21.87 grams and stocking densities of 1.5, 2.5, 3.5 and 4.5 kg/m2 reared for 120 days in 2000 liter fiberglass tanks were the second phase. Results revealed negative impact of density on growth, percentage of body weight, and specific growth rate and food conversion ratio in both phases. In the first phase, lower stocking density (1.6 kg/m2) showed significant increase in growth rate (P<0.05) as compared to 2.8 and 4 kg/m2 stocking densities resulting in 42.3% and 61 % growth rate respectively. Fish kept at 4 kg/m2 density showed malformed caudal fins and injured body due to higher tensions and contacts. In the second phase, the growth rate of fish decreased with increase in stocking density where fish with lower density (1.5 kg/m2) showed 7.2%, 15.6%, and 19.8% higher weight gain as compared to fish reared at 2.5, 3.5 and 4 kg/m2 stocking density. Analyses showed that with increase in stocking density, feeding area per fish decreases and tension between fish increases that leads to lower feeding efficiency. Based on the results, the recommended optimum stocking density for Huso huso individuals up to 90 grams is 1.5-2 kg/m2and for fish individuals over 900 grams each the density should be kept at 2.5-3 kg/m2.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_114902_9cb0999d81f79dcdb841bbcff446d442.pdf
فیلماهی
Huso huso
تراکم کشت
ضریب تبدیل غذایی و رشد
HUSU HUSO
Stocking density
Food conversion ratio
Growth
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2006-12-22
15
3
139
152
10.22092/isfj.2006.114903
114903
Research Paper
تاثیر مواد آنتی اکسیدان بوتیل هیدروکسی آنیزول و پلی فسفات سدیم بر روی زمان ماندگاری خرچنگ دراز آب شیرین دریای خزر ( Astacus leptedactylus ) منجمد شده در برودت 18 - درجه سانتیگراد
THE EFFECTS OF ANTIOXIDANT, BUTYL HYDROXY ANISOLE AND POLYPHOSPHATE ON SHELF-LIFE OF FROZEN (-18°C) CRAYFISH (ASTACUS LEPTODACTYLUS) OF THE CASPIAN SEA
سهراب معینی
dr_smoini@yahoo.com
1
محمد ربانی
2
مریم ثابتیان
3
در این تحقیق تاثیر مواد آنتی اکسیدان (BHA) و پلی فسفات سدیم بر روی زمان ماندگاری خرچنگ دراز آب شیرین (Astacus Leptodactylus) دریای خزر منجمد شده در 4 محلول با غلظت ها و زمان های مختلف و گروه شاهد بر اساس یک برنامه زمانبندی شده از زمان صفر به مدت 6 ماه بررسی شد و آزمایش های (PV)، (TVN)، شمارش میکروبی و تست ارگانولپتیک بر روی نمونه ها در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که پراکسید در نمونه شاهد تا ماه چهارم سیر صعودی و از ماه چهارم تا ششم سیر نزولی داشته است که بیشترین عدد پراکسید در ماه چهارم 3.53 میلی اکی والان در هزار گرم می باشد. کمترین عدد پراکسید مربوط به نمونه غوطه ور شده در محلول 0.2 درصد BHA و 0.4 درصد پلی فسفات سدیم به مدت یک ساعت 0.88 میلی اکی والان در هزار گرم در ماه ششم بوده است. کمترین TVN مربوط به نمونه غوطه ور شده در محلول 0.2 درصد BHA و 0.4 درصد پلی فسفات سدیم به مدت یک ساعت 17.8 میلی اکی والان در هزار گرم در ماه ششم بوده و بیشترین TVN مربوط به نمونه شاهد 19.8 میلی اکی والان در هزار گرم در ماه ششم بوده است. کمترین بار میکروبی مربوط به نمونه غوطه ور شده در محلول 0.2 درصد BHA و 0.4 درصد پلی فسفات سدیم به مدت یک ساعت، 2×101 در گرم در ماه ششم می باشد و بیشترین بار میکروبی مربوط به نمونه شاهد، 7×102 در گرم در ماه ششم بود.
Possible effects of antioxidant Butyl Hydroxy Anisole (BHA) and sodium polyphosphate on the shelf-life of frozen Astacus leptodactylus of the Caspian Sea was studied. Samples of the crayfish were dipped in 0.02 and 0.2% BHA and 0.04 and 0.4% sodium polyphosphate for 30 and 60 minutes. The control samples were packed without immersion in the mixture of BHA and sodium polyphosphate. The Peroxide Value (PV), Total Volatile Nitrogen (TVN), total bacteria count and organoleptic tests were carried out on the samples using a time schedule. The results showed that the minimum increase in PV for the samples which were soaked in a mixture of 0.2% BHA and 0.4% sodium polyphosphate for 1 hour were from 0.59 to 0.88 meq/1000g, as compared to the control samples with an increase in the range 0.59 to 3.53 meq/1000 g after four months. The PV Value after four month started to be decrease and reached 1.4 meq/1000 grams after sixth months. The results showed that the minimum increase of TVN for the samples which were soaked in a mixture of 0.2% BHA and 0.4% sodium polyphosphate for 1 hour were from 12.88 to 17.8 mg/100 grams and for the control samples, the increase was from 12.88 to 19.8 mg/100 grams after sixth month. The results also demonstrated that the minimum increase in Total Bacteria Count of for the samples soaked in a mixture of 0.2% BHA and 0.4% sodium polyphosphate for 1 hour were from 9×103 to 2×101 per gram and for the control samples, the count was from 9×103 to 7×102 per gram after sixth months. Kruskal-Wallis, chi-square and Duncan tests were conducted on five samples for each specific shelf-life time. Using the results, we conclude that immersing the samples into a mixture of 0.2% BHA and 0.4% sodium polyphosphate for one hour gives the best results in terms of shelf-life and organoleptic tests.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_114903_81f7731f2b6a43ea983a35db37ea58c0.pdf
آنتی اکسیدان BHA
پلی فسفات سدیم
خرچنگ دراز آب شیرین
Astacus Ieptodactylus
دریای خزر
Antioxidant
SODIUM POLYPHOSPHATE
Shelf life
ASTACUS LEPTODACTYLUS
Caspian Sea
Iran
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2006-12-22
15
3
153
160
10.22092/isfj.2006.114904
114904
Research Paper
تعیین غلظت کشنده ( LC50 ) گل آلودگی ناشی از رسوبات سفید رود بر روی بچه تاسماهی ایرانی ( Acipenser persicus )
DETERMINATION OF MAXIMUM ALLOWABLE CONCENTRATION AND LC5096H OF SEFIDROUD RIVER SEDIMENTS FOR PERSIAN STURGEON (ACIPENSER PERSICUS) FINGERLINGS
محمد یوسفی گراکویی
1
شعبانعلی نظامی
shabanalinazami@yahoo.com
2
کریم مهدی نژاد
3
حسین خارا
hosein.khara@gmail.com
4
ذبیح اله پژند
zpajand@yahoo.com
5
مجید محمد نژاد
6
در سال 1384 اثر رسوبات رود روی بچه ماهیان تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) با متوسط وزنی 3 تا 5 گرم مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور آزمایش ها با 6 تیمار، 3 تکرار و یک شاهد در آکواریوم های 20 لیتری انجام شد. درون هر آکواریوم 10 عدد بچه ماهی تاسماهی ایرانی رهاسازی گردید. بدین ترتیب غلظت کشنده رسوبات سفید رود (LC50 در 96 ساعت) طی 4 روز مورد بررسی قرار گرفت. در طول آزمایش عوامل فیزیکی و شیمیایی آب از قبیل Ph، اکسیژن و دما اندازه گیری شدند که بترتیب برابر با 8، 8.5 میلی گرم، 25±1 درجه سانتی گراد بودند. بر اساس نتایج بدست آمده غلظت کشندگی (در 96 ساعت) رسوبات بر روی بچه ماهیان مورد آزمایش 15367.39 میلی گرم در لیتر و همچنین میزان غلظت کشندگی (در 24 ساعت) نیز 124882.04 میلی گرم در لیتر محاسبه گردید. در ادامه حداکثر غلظت مجاز رسوب بر روی بچه ماهیان تاسماهی ایرانی 1536.74 میلی گرم در لیتر محاسبه گردید.
The impact of Sefidroud River sediments on the fingerlings of Persian Sturgeon (Acipenser persicus) was studied in 2005. The tests were done in 20 liter aquariums each containing 10 Persian Sturgeons fingerlings weighing 3-5 grams each. We devised 6 treatments and a control with 3 repetitions in the four day investigation through which the lethal concentration (LC5096h) of Sefidroud sediments were studied. During the test, physicochemical parameters of water such as pH, oxygen and temperature were measured as 8, 8.5mg/l and 25±1°C respectively. The results showed that LCso96hand LC5024h of sediments on Persian sturgeon were 15367.39mg/1 and 124882.04mg/l respectively. We determined the maximum allowable concentration (M.A.C) of sediments to be 1536.74mg/1.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_114904_b44edd28cc500fb6063743e35c756474.pdf
تاسماهی ایرانی
Acipenser persicus
رسوب
حداکثر غلظت مجاز
سفید رود
Persian sturgeon
Acipenser persicus
Sediment
SEFIDROUD
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2006-12-22
15
3
161
164
10.22092/isfj.2006.114905
114905
Research Paper
بررسی اثر غلظت های مختلف عنصر آهن بر میزان رشد جلبک سبز Ankistrodesmus falcatus
EFFECTS OF IRON CONCENTRATION ON THE GROWTH OF GREEN ALGA, ANKISTRODESMUS FALCATUS
سید مصطفی حسینی
1
سید جعفر سیف آبادی
jseyfabadi@gmail.com
2
مریم فلاحی
3
جلبک Ankistrodesmus falcatus از شاخه جلبک های سبز (Chlorophyta) و یکی از جنس های شناخته شده جلبک های تک سلولی است که از ضریب رشد بالایی برخوردار می باشد (1987، Peters). جلبک های تک سلولی، غذای زنده مهمی برای مراحل لاروی میگوهای خانواده پناییده هستند. بعلاوه این جلبک برای تولید تعداد زیادی از زئوپلانکتون ها (روتیفرها، پاروپایان و آرتیما) مورد استفاده قرار می گیرد. بعلاوه بسیاری از فیتوپلانکتون ها مصارف صنعتی، دارویی، کشاورزی (بعنوان کود) و خوراکی دارند (بحری، 1375). اهمیت این جلبک بیشتر در تهیه انواع ویتامین ها، اسیدهای آمینه، آنتی بیوتیک و تصفیه فاضلاب می باشد (1998،.Kilhum et al). آهن اولین عنصر کمیاب است که برای گیاهان و جانواران ضروری تشخیص داده شده است. آهن برای جلبک ها یک نیاز ضروری است و عنصر کلیدی در متابولیسم می باشد که در ساختار مولکول سیتوکروم دخالت دارد. هنگامی که کمبود آهن پیش می آید، نرخ فتوسنتز پایین می رود (1973، Komarck). آهن در فرایند اکسایش و کاهش آنزیمی گیاهان شرکت دارد. بعلاوه در فرایند تنفس، تبادل مواد و سنتز کلروفیل دخالت دارد (1994، Round). فراوانی آهن در آب و تاثیرات آن از نظر زیستی و فیزیکی قابل توجه است (اسماعیل ساری، 1383.)
Possible effects of various iron concentrations on the growth of green algae, Ankistrodesmus falcatus, were studied at Inland Waters Aquaculture Research Center, in Bandar Anzali, Guilan Province. The algae was grown under laboratory conditions with a water temperature of 25±2°C and light intensity of 3500±350 lux for 96 hours at 6 concentrations of Fe in triplicates, using standard Zander culture medium (Z-8±N) as control. The amount of Fe absorption was measured using spectrophotometry at 750nm, and the number of algal cells at the beginning and final stages were counted, using Toma slide. Maximum growth of Ankistrodesmus falcatus was observed at Fe concentrations of 0.0005 g/l, when the concentration of the element in the control group (Z-8±N) was 0.00019 g/l. It was shown that Fe concentrations higher or lower than 0.0005g/1 had negative effects on the algal growth.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_114905_47f995a006ea1a779a154334e8739de2.pdf
آهن
جلبک سبز
ANKISTRODESMUS FALCATUS
محیط کشت زایندر
Iron
ANKISTRODESMUS FALCATUS
ZANDER
Iran
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2006-12-22
15
3
165
170
10.22092/isfj.2006.114906
114906
Research Paper
بررسی تکثیر نیمه طبیعی ماهی کلمه ( Rutilus rutilus caspicus ) و تغذیه بچه ماهیان آن تا مرحله رهاسازی
SEMINATURAL PROPAGATION AND REARING OF ROACH (RUTILUS RUTILUS CASPICUS)
مهرنوش نوروزی
nmehrnoosh@yahoo.com
1
رضا اکرمی
2
عباس متین فر
a_matinfar@hotmail.com
3
ماهی کلمه یا تلاجی از ماهیان با ارزش دریای خزر می باشد و در گذشته های دور یکی از مهمترین ذخایر این دریا را تشکیل می داده است ولی در سال های اخیر نسل آن در معرض خطر قرار گرفته است (1999،.Kiabi et al). در پرورش بچه ماهیان کلمه از مرحله لاروی تا نورس در استخر خاکی، نوع موجود زنده مورد علاقه و تاثیر آن در رشد ماهیان از اهمیت بسزایی برخوردار است. از این رو با مطالعه و بررسی رژیم غذایی غالب و میزان رشد بچه ماهیان می بایستی در جهت بهینه سازی استخر نسبت به آن گونه غذایی غالب تاکید بیشتری داشت بنحوی که بتوان بچه ماهیان بزرگتری را در مدت زمان کوتاه تری آماده رهاسازی نمود. با توجه به اهمیت این ماهی، بررسی وضعیت تکثیر نیمه طبیعی ماهی کلمه و پرورش بچه ماهیان آن تا مرحله رهاسازی صورت پذیرفت. در زمینه بررسی تکثیر ماهی کلمه تحقیقاتی صورت پذیرفته که می توان به قزل و خلوص مختوم (1369)، شریفی و رامین (1369) و امینی (1376) اشاره کرد.
A research experiment was conducted to provide a protocol for seminatural propagation and rearing of Roach up to release size. The attempt was made to combat the declining trend in the population size and catch of the fish in the Caspian Sea. The optimum temperature for spawning brood-stocks lasts from middle March to late April when the ambient temperature range is 12-17°C. During the four months research period, brood stocks were caught in the estuary of the Gorganrood in Golestan Province, north east Iran. The stocks were released into 2 hectare earthen ponds enriched with manure and fertilizers. Artificial spawning grounds made of pine branches were placed in the ponds. Ponds were stocked with 700 female breeders with an average weight of 150 grams and around 350 male breeders weighing 100 grams on average. Spawning and fertilization of eggs occurred in the ponds of which an estimated 80-90% eyed that were observed from the fifth day onwards. The starting of hatching was observed in the 6th day and yolk sac absorption was observed in day 4 to 6. The larvae were fed on natural zooplankton and artificial food. Assessment of 146 fries for ingested food indicated that the fries fed on Rotifer (Rotatoria sp. and Daphnia sp.) in the ponds. The length-weight relationship was not significantly different among the ponds and also specific growth rates (SGR) did not show any difference in the fries. The relative gut length in the fries were smaller than 1 (RLG<I) and fries with an average weight of 0.5 to 1 gram were released into their natural habitat.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_114906_e02d83f6ab0166ce94adbd0064727185.pdf
تکثیر نیمه طبیعی
ماهی کلمه
Rutilus rutilus caspicus
رژیم غذایی
رشد
SEMINATURAL PROPAGATION
ROACH (RUTILUS RUTILUS CASPICUS)
Feeding
Growth