per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2002-06-22
11
2
1
16
10.22092/isfj.2002.115611
115611
Research Paper
نقش باکتری پسودوموناس فلورسنس (Pseudomonas fluorescens) در توسعه کشت جلبک
THE ROLE OF PSEUDOMONAS FLUORESCENSE BACTERIA IN DEVELOPING OF ALGAE CULTURE
محمدرضا حسن نیا
1
این تحقیق به منظور تعیین اثر باکتری پسودوموناس فلورسنس (Pseudomonas fluorescens) بر افزایش میزان جلبکهای مورد استفاده در آبزیپروری، از قبیل کتوسروس (Chaetoceros)، اسکلتونما (Skeletonema)، تتراسلمیس (Tetraselmis) و کلرلا (Chlorella) به اجرا در آمد. برای این منظور ابتدا باکتری مورد نظر از آب استخرهای مولدین کارگاه تکثیر و پرورش میگوی کلاهی با کمک محیطهای کشت افتراقی و Zobell2216E استخراج، خالصسازی و سپس تولید انبوه گردید. جلبکهای مورد نر با محیط کشت کانوی (Conway) تکثیر شده و در مرحله شکوفایی با باکتری فوق در آزمایشات گوناگون در قالب تیمارهای متفاوت و بصورت کشت ترکیبی مورد بررسی قرار گرفتند. مطالعات صورت گرفته نشان داد که با درصدهای مختلف از باکتری فوق میتوان بعنوان جایگزین بخشی از محیط کشت جلبک استفاده نمود. نتایج حاصله تاثیر قوی و مثبت باکتری مزبور را بر رشد جلبکهای پرورشی نشان میدهد. به گونهای که میتوان به تنهایی از باکتری پسودوموناس فلورسنس در تکثیر جلبک و به میزان 50 تا 150 میلیگرم در لیتر استفاده نمود. این امر یک رهآورد جدید در پرورش جلبک تلقی میگردد. این باکتری به تنهائی میتواند برای جلبکهای کتوسروس و تتراسلمیس بصورت محیط کشت جدید معرفی گردد، در حالیکه برای جلبک اسکلتونما توانایی عملکرد بصورت یک محیط مستقل را ندارد.
This project was conducted to determine the effect of Pseudomonas fluorescence bacteria on increasing the growth rates of some species of algae namely Chaetoceros Sp., Skeletonema sp., Tetraselmis sp., Chlorella sp. In this order, the mentioned bacteria were extracted by separator and Zobell 16E media from prawn broodstock ponds, then purified and mass cultured. The algae selected mass, were cultured in Conway media and then these bacteria were investigated at the blooming phase in the several experiments of various treatments in combined culture method. The results revealed that the mentioned bacteria could apply as a partial substitution body of aglae media and it could be used as a new media in various percentages. The results indicated, the very positive effect of bacteria on cultured algae. Therefore, Pseudomonas fluorescense can be used in algae cultured in 50-150 mg\lit density as a new method for algae culture. This bacterium Could be a new media for Chaetoceros sp., and Tetraselmis sp., but for Skeletonema sp., other percentages of media should be used.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_115611_fe0930df80dca416050dacfdd2824ebf.pdf
باکتری
پسودوموناس فلورسنس
کشت جلبک
Bacteria
PSEUDOMONAS FLUORESCENSE
ALGAE CULTURE
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2002-06-22
11
2
17
30
10.22092/isfj.2002.115617
115617
Research Paper
بیولوژی تولید مثل ماهی Abudefduf sexfasciatus در خلیج فارس
THE REPRODUCTION BIOLOGY OF ABUDEFDUF SEXFASCIATUS IN THE PERSIAN GULF (LARAK ISLAND)
همایون حسین زاده صحافی
h_hosseinzadeh@yahoo.com
1
عیسی شریف پور
isharifpour@yahoo.com
2
شهرام ناظمی
3
بیولوژی تولید مثل ماهی Abudefduf sexfasciatus از خانواده Pomacentridae که از ماهیان تزئینی خلیج فارس است در سال 1377-1376 مورد بررسی قرار گرفت. برای نمونهبرداری توسط قلاب انجام گرفت. در این تحقیق ضمن بیومتری و بررسی رابطه طول- وزن، پارامترهای گنادوسوماتیک (GSI)، هپاتوسوماتیک (HIS)، ضریب چاقی (Kf) و همچنین نسبت جنسی و طول LM50 و نیز محدوده تداخل جنسی مشخص گردید. از طرفی گنادهای جنسهای مختلف این ماهی از نظر بافت شناسی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که این ماهی از دسته ماهیهای هرمافرودیت از نوع Protogynous میباشد که ابتدا ماده و سپس نر میشوند. رشد این ماهی از نوع آلومتریک میباشد. پارامتر GSI نشانگر این موضوع است که تخمریزی در فصل بهار و بصورت یکباره انجام میگیرد. نسبت جنسی 27/11 (نربه ماده) بوده که با توجه به پیش مادگی این ماهی و تستهای انجام شده، اختلاف معنیداری نسبت به حالت نرمال ندارد. بررسیهای بافتشناسی گنادها این موضوع را که این ماهی از نوع Protogynous میباشد را تائید میکند. همچنین محدوده جنسی به میزان 30 میلیمتر در فاصله طولی 125 تا 155 مشخص گردید. در ضمن LM50 ماده 130 تا 140 و در مورد جنس نر 160 تا 170 میلیمتر بدست آمد. طول بلوغ مادهها و نرها بترتیب 105 و 120 میلیمتر تعیین گردید.
The reproduction biology of A. sexfasciatus, one of the main and important ornamental fishes in the Persian Gulfwere studied during 1997-98. For sampling, Larak island sited on south-eastern of Bandar-Abbas was chosen. The main fishing gear was hook for collecting samples. During this investigation, weight, length (FL & T.L), GSI, HSI, Kf, sex ratio, LM50 and sexual overlap zone were measured or calculated. Also, the histological studies were done on gonads. The results showed that this species is a protogenous hermaphrodite. A. sexfasciatus has an allometric growth and the results of GSI, HSI and Kf indicated that the spawning season occured in spring as a total spawner species. The sex ratio was found M:F=1.00:1.24 without any significant difference. The overlap zone was recongnized 30mm (with a range of 125-155mm). The LM50 was calculated 130-140mm for females and 160-170mm for males. The size at first maturity for females and males were determined 105 and 120mm, respectively.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_115617_b02f9bfed92fb3980366fd10e0c73ca1.pdf
تولید مثل
ABUDEFDUF SEXFASCIATUS
خلیج فارس
ABUDEFDUF SEXFASCIATUS
REPRODUCTION BIOLOGY
LARAK ISLAND
Persian Gulf
Iran
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2002-06-22
11
2
31
42
10.22092/isfj.2002.115618
115618
Research Paper
بررسی رژیم غذایی دورگه ماهی سفید ماده و آمور نر
DIET OF RUTILUS FRISII KLLTUM X CTENOPHARYNGODON IDELLA HYBRID
حسین خارا
hosein.khara@gmail.com
1
امین کیوان
2
شعبانعلی نظامی
shabanalinazami@yahoo.com
3
کریم مهدی نژاد
4
طاهره محمدجانی
5
پروژه بررسی رژیم غذایی دورگه ماهی سفید ماده (Rutilus frisii kutum) و آمور نر (Ctenopharyngodon idella) از اول تیر ماه تا آخر مهر ماه سال 1376 در مرکز تحقیقات شیلاتی استان گیلان (ایستگاه تحقیقات شیلاتی سفیدرود) انجام گرفت. برای این منظور دو استخر به مساحتهای 450 مترمربع (استخر شماره یک) و 250 مترمربع (استخر شماره دو) انتخاب، آمادهسازی و آبگیری شدند. سپس این استخرها با تراکم 3500 عدد بچه ماهی دورگه 5 تا 7 گرمی در هر هکتار ماهیدار گردیدند. برای مشخص نمودن غذای اصلی این ماهی، هر روز براساس وزن ماهی، غذای کنسانتره و علوفه به استخرها داده میشد. ضمن اینکه از طریق کوددهی (آلی و معدنی) زمینه رشد و گسترش موجودات کفزی، فیتوپلانکتونها و زئوپلانکتونها برای تغذیه ماهیان فراهم گردید. نتایج حاصل از مطالعه دستگاه گوارش 160 عدد دورگه ماهی سفید ماده و آمور نر، بیانگر این است که این ماهی دارای رژیم غذایی گیاهخواری بوده و گیاهان عالی غذای اصلی و درجه اول آنها را تشکیل میدادند، ضمن اینکه در مواردی فیتوپلانکتونها هم مشاهده شدند که میتوانند بعنوان غذای فرعی و یا تصادفی مطرح باشند ولی در همین حال نسبت طول روده به طول بدن برابر یک بود.این ماهی از لحاظ نسبت طول روده به طول بدن به ماهی سفید شباهت دارد ولی از لحاظ نوع عادت غذایی شبیه به ماهی آمور میباشد.
This research project was carried out in Gulian Fisheries Research Center in 1998. For this purpose, two ponds were selected: Pond No. 1 with 450m2 area and pond No.2 with 250m2 area and then 3500 pieces/hectar of hybrids with 5-7g weight were added to the ponds. In order to determine their main food, they were fed by pelletes and grass according to their mean weight. Meanwhile, by adding mineral and organic fertilizers to the water, a suitable media including phytoplanktons, zooplanktons and benthoses were prepared for feeding of fishes. The stomach contents observations of 160 specimen of hybrids showed that this hybrid is a herbivorous fish and macrophytes were their main diet; and phytoplanktons could be considered as the secondary random food.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_115618_80447ce4b33a59bcbcb48a8b8dc1b768.pdf
ماهی سفید
ماهی آمور
رژیم غذایی
ماهی دورگه
KUTUM
Grass carp
Hybrid
Diet
Iran
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2002-06-22
11
2
43
52
10.22092/isfj.2002.115620
115620
Research Paper
بررسی زیستی میگوی سفید هندی در صیدگاه های منطقه جاسک
BIOLOGICAL SURVEY ON PENAEUS INDICUS IN THE JASK AREA (OMAN SEA)
غلامعباس زرشناس
zarshenas1@yahoo.com
1
حسین عمادی
emadihossein@yahoo.com
2
فرشته سراجی
saraji20042000@yahoo.com
3
میگوی سفید هندی Penaeus indicus یکی از گونههای مهم تجارتی در طول سواحل شرق استان هرمزگان (منطقه جاسک) میباشد، و به عنوان یک گونه قابل تکثیر و پرورش بشمار میرود. با توجه به اطلاعات کمی که در خصوص بیولوژی این گونه در آبهای جنوبی ایران وجود داشت، برخی از خصوصیات زیستی آن مانند: رشد، رفتار تولید مثلی، پراکنش زیستی و تغذیه در زیستگاههای دریایی و خوریات جاسک از فروردین ماه 1376 لغایت فروردین ماه 1377 مورد بررسی قرار گرفت.نمونهبرداری در اعماق 3 تا 50 متری در صیدگاههای میگو توسط شناورهای میگوگیر سنتی، و در خوریات بوسیله تور ساحلی (پره) انجام پذیرفت.نتایج نشان میدهد، رشد میگوی نر در آغاز سریعتر از میگوی ماده میباشد، بطوریکه ضریب رشد (K) برای گونه نر 5/1 و ماده 3/1 محاسبه شد. منحنی رشد برای هر دو جنس ایزومتریک بود و رسیدگی جنسی در تمام طول سال در این گونه دیده شد، اما تخمریزی این گونه عمدتاً در اواخر فصول زمستان، طی بهار و ابتدای تابستان صورت میگیرد. پست لاروها و گونههای نابالغ در اندازههای 25 تا 100 میلیمتر در خوریات وجود داشتند.بررسی محتویات روده این گونه نشان داده است که همه چیزخوار بوده و رژیم غذایی شامل مواد پودهای، کرمهای حلقوی پرتار، سخت پوستان، صدفهای دوکفهای، مواد گیاهی و ذرات شن میباشد. گونههای بالغ مواد پودهای و نابالغین مواد گیاهی را ترجیح میدهند.
The indian white prawn (Penaeus indicus), as one of the commercially important and dominant species along the East coast of Hormozgan province, is a very potential and prospective candidate species for shrimp farming. Since, there wasn't well enough information about biology of this species from Iranian wateres, therefore. some biological aspects such as growth rate, reproduction behaviour distribution pattern and feeding habits were studied from March 1997 to March 1998. Monthly sampling were carried out from the fishing grounds and estuaries of Jask area in the Oman Sea by small trawlers and beach seines gears. Initial growth 01 male was faster than female, with calculated K=l.5 for male and K=1.3 for female. Isometric growth trend was observed in both sexes. Sexual maturity attained within the first 12 months. Spawners were occured abundantly during post-winter, spring and beginning of summer. Postlarvae and sub-adults were found in the esturies with 25-100 mm length, and high densities were observed around the mangrove's roots. They spend at least 3 to 5 months of their life span in the esturies. Analysis of stomach contents revealed that this species is an omnivore with indicative contents of detritus, polychaetes, crustaceane, bivalves, algae and sand particles, with preponderance of vegetable constituents in the sub-adults and of detritus in adults.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_115620_283b6168ca851b47a3c8b506ec4e32fd.pdf
میگوی سفید هندی
رشد
تخمریزی
تغذیه
Penaeus indicus
Growth
SPAWNING
Feeding
Oman Sea
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2002-06-22
11
2
53
68
10.22092/isfj.2002.115621
115621
Research Paper
تعیین سن، رشد و پویایی جمعیت دوکفه ای Abra ovata در سواحل استان گیلان در سال 1375
POPULATION DYNAMICS OF ABRA OVATA IN THE COASTAL WATERS OF GUILAN PROVINCE (1996)
شهرام عبدالملکی
abdolmalaki2014@gmail.com
1
دوکفهای Abra ovata که متعلق به خانواده Semelidae میباشد در سال 1939 از دریای سیاه و دریای آزوف به دریای خزر معرفی شده است و در تغذیه ماهیان خاویاری نقش مهمی را ایفا مینماید. در سال 1375 تعداد 384 عدد از این دوکفهای از نظر رشد، برآورد سن و آزمون تغییرات درون گونهای مورد بررسی قرار گرفت.نتایج نشان داد که میانگین طول این دوکفهای برابر با 26/2±33/9 میلیمتر S.D)± (X با حداقل و حداکثر طول بترتیب 4/3 و 15 میلیمتر بوده است و میانگین طول این آبزی در اعماق 10 و 20 متر تفاوت معنیداری (05/0<(P داشته است. اما در سایر اعماق تفاوت معنیداری ملاحظه نشد (05/0>(P. در فصل بهار گروه طولی 3 تا 5 میلیمتر، در فصل تابستان گروه طولی 5 تا 7 میلیمتر و در فصل پائیز و زمستان گروه طولی 9 تا 11 میلیمتر برتری داشتند.
The bivalvia of Abra ovata belongs to SEMELIDAE family inhabits in Black Sea and Azov Sea; and was introduced to the Caspian Sea in 1939. This species has a significant role on sturgeons' feeding. 384 specimen of this species were studid to determine the growth rate and age composition. The results indicated that the mean length of this bivalve was measured 9.33±2.26 mm with minimum and maximum length of 3.40 and 15.0mm, respectively. There was found a significant difference between the samples of two different depths of 10 and 20m. The dominant length groups for different seasons were as follow: spring: 3-5mm, summer: 5-7mm, autumn and winter: 9-11mm. By using Bhattacharya method, 3 individual Cohorts was determined. The length- weight relationship was W=0.0008L2.97 (R2=88.35, n=383). This species has an allometric growth and the Von- Bertalanfy growth equation was calculated L (t) = 14.5 [1 - exp-1.5 (t + 1.89)]. The natural mortality coefficient and relative condition factor were estimated 1.56 per year and 1.053, respectively.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_115621_8364d779e6ed5e9007d98ed8088d2dea.pdf
دریای خزر
ABRA OVATA
خصوصیات زیستی
Caspian Sea
ABRA OVATA
Age
Growth
NATURAL MORTALITY RATE
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2002-06-22
11
2
69
78
10.22092/isfj.2002.115622
115622
Research Paper
پرورش آرتمیا (نژاد دریاچه اینچه) با تغذیه از جلبک سبز و سبز- آبی
IN VITRO STUDIES ON GROWTH AND REPRODUCTION OF ARTEMIA IN INCHEH LAKE
نور محمد مخدومی
1
سید عباس حسینی
ab_hossaini@yahoo.com
2
عیسی شریف پور
isharifpour@yahoo.com
3
ناپلیوسهای آرتمیای دریاچه اینچه با کشت و تخمهگشایی سیستهای جمعآوری شده از ساحل حاصل گردید. این ناپلیوسها در سه تیمار مختلف در سه تکرار با تراکم 20، 40 و 60 عدد در لیتر در ظروف شیشهای با تغذیه از جلبک سبز (Chlorella sp.) و جلبک سبز- آبی (Synechococcus sp.) تا مرحله بلوغ پرورش یافتند. دوره پرورش آرتمیاهای تغذیه شده با جلبک سبز در تیمارهای الف، ب و ج متناسب با تراکم تیمارها، 15، 17 و 20 روز و آرتمیاهای تغذیه شده با جلبک سبز- آبی، 16، 19 و 23 روز به طول انجامید. بررسی رشد و همآوری آرتمیاهای پرورشی هر دو گروه نشان داد که میانگین همآوری آرتمیاها در تیمارهای گروه اول نسبت به تراکم آنها بترتیب 6/83، 8/69 و 5/34 عدد تخم و میانگین طول آنها 4/10، 1/10 و 9 میلیمتر و در گروه دوم میانگین همآوری تیمارها 1/54، 8/36 و 3/19 عدد تخم و میانگین طول آنها 10، 7/9 و 8/8 میلیمتر است. آزمون آماری اختلاف میانگینها از طریق تجزیه واریانس یک طرفه، نشان داد که میانگین طول و همآوری آرتمیا در تیمارهای مختلف با حدود اطمینان 95 درصد دارای اختلاف معنیدار است (05/0P<).
In this study some cysts of Artemia were collected from Incheh lake in Golestan province and then were incubated to obtain nauplii. These hatched nauplii were fed by Chlorella sp., and synechococcus sp., in three different treatments and three replicates with densities of 20, 40 and 60 specimen/lit and were reared up to adult stage. The period of rearing for above mentioned densities of two different algae were 15, 17 and 20 days; and in 16, 19 and, 23 days respectively. The average fecundity and mean length of Artemia fed on Chlorella sp. were 83.E 69.8 and 34.5 cysts/individual and 104, 10.1, and 9.1mm length; and for the Artemia fed on Synechococcus sp. were 54.1, 36.8 and 19.3, cysts per individual and 10.0, 9.0 and 8.8mm length, respectively. There were significant difference in growth rate and fecundity among the traetments of each group of Artemia (P<0.05).
https://isfj.areeo.ac.ir/article_115622_88e86f6cfb465296aef7a7a4ce01662d.pdf
آرتمیا
جلبک
هم آوری
رشد
تغذیه
دریاچه اینچه
Artemia
INCHEH LAKE
Golestan Province
Iran
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2002-06-22
11
2
79
90
10.22092/isfj.2002.115623
115623
Research Paper
آلودگی به انگل های کوکسیدیا و میکسوزوآ در برخی از ماهیان سد ارس و سد مهاباد
PROTOZOANS; (COCCIDIA AND MYXOSPOREA;) INFECTIONS IN SOME FISHES OF ARAS AND MAHABAD DAMS (NORTHWEST OF IRAN)
محمود معصومیان
ifro_masoumian@yahoo.com
1
افشین مهدیزاده
2
میر یوسف یحیی زاده
3
در شهریور 1377 طی بررسی آلودگیهای انلگی در ماهیان بومی و کارگاههای پرورش ماهی استان آذربایجان غربی، سه انگل میکسوبولوس موسایوی Myxoblus musayevi، میکسوبولوس دیسپار M. dispar و گوسیاکارپلی Goussia carpelli بترتیب در سیاه ماهی، ماش ماهی و کپور معمولی صید شده از سد ارس و سد مهاباد، مشاهده و جداسازی گردیدند.در این مطالعه مجموعاً 13 عدد ماهی بومی شامل: ماش ماهی )Aspius aspius taeniatus 2 عدد(، سیاه ماهی (capoeta Capoeta2 عدد)، ماهی کٍٍُِلمه (Rutilus rutilus 3 عدد) و کپور معمولی (Cyprinus carpio 6 عدد) بررسی و معاینه گردیدند.ماهیان صید شده بصورت زنده به آزمایشگاه مرکز تحقیقات منابع طبیعی و امور دام آذربایجان غربی منتقل شده و پس از ثبت مشخصات صیدگاه و بیومتری قطع نخاع شده و از نظر آلودگیهای تک یاختهائی مطالعه شدند. میکسوبولوس موسایویMyxoblus musayevi) ( قبلاً از سیاه ماهی رودخانه تجن در مازندران گزارش شده بود ولی میکسوبولوس دیسپار برای اولین بار از ماش ماهی سد ارس گزارش میشود. گوسیاکارپلی (Goussia carpelli) نیز قبلاً در کپور معمولی رودخانه سفیدرود گیلان مشاهده شده است.در این مطالعه در سه ماهی کپور صید شده از سد ارس اووسیست گوسیاکارپلی در موکوس روده مشاهده گردیده است.
During a protozoological study on the fishes of West-Azarbayejan province (Northwest of Iran) in 1998, three different protozoans were revealed. Myxobolus musayevi from Capoeta capoeta, Myxobolus dispar from Aspius aspius taeniatus and Goussia carpelli from Cyprinus carpio. Altogether 13 different fish specimen were examined. The fishes including: Aspius aspius taeniatus (2), Rutilus ruti/us (3), Capoeta cpoeta (2) and Cyprinus carpio (6). They were caugth from Aras and Mahabad Dams and transported alive to the laboratory where they were wieghted and measured. Then, they were examined for protozoan infections when their spinal cord was cut. Myxobolus musayevi had already reported from Capoeta capoeta from Taj an in Mazandaran province. This is the first record of Myxobolus dispar from Aspius aspius taeniatus from Iranian freshwaters. Goussia carpelli also had already recorded (unpublished) from the Cyprinus carpio from Sepeedroud River in Guilan province. In this study, three of C. carpio which were caught from Aras Dam had been infected by the oocyst of the Goussia carpelli in the mocus of the intestine.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_115623_6c3ae658b4a256d8ed691eb184208584.pdf
کپور معمولی
ماش ماهی
کوکسیدیا
میکسوبولوس
سد ارس
ایران
Fish
COCCIDIA
MYXOBOLUS
ARAS DAM
Iran
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2002-06-22
11
2
91
96
10.22092/isfj.2002.115624
115624
Research Paper
آلودگی ماهی سیاه کولی سواحل جنوبی دریای خزر به ترماتود دیژن آسیمفیلودوراکوبانیکوم Asymphylodora kubanicum Isaichikov، 1923
a
جمیله پازوکی
pazooki2001@yahoo.com
1
فرهاد عقلمندی
2
با بررسی انگل شناسی روی 25 عدد ماهی سیاه کولی (Vimba vimba) صید شده از سواحل جنوبی دریای خزر منطقه بابلسر در سال 1379، انگل آسیمفیلودوراکوبانیکوم Asymphylodora Kubanicum Isaichikov, 1923 از روده 15 عدد ماهی آلوده جداسازی و شناسائی گردید.ماهیان در محیط طبیعی خود با عوامل بیماریزای انگلی و میزبانان واسط آنها و سایر عوامل عفونی ارتباط بسیار نزدیکی دارند. یکی از شاخههای انگلی که گونههای مختلف آن ماهیان را بعنوان میزبان انتخاب مینمایند ترماتودهای دیژن هستند. این گروه بزرگ انگلی، اندامهای مختلف ماهی بویژه دستگاه گوارش آنرا آلوده میسازند. علاوه بر دستگاه گوارش سایر اندامها نظیر چشم، خون، قلب و عضلات ماهی نیز به اشکال نوزادی این گروه انگل آلوده میشوند. ترماتودهائی که اندامهایی بغیر از دستگاه گوارش را آلوده میکنند، بیماریزا هستند (Woo,1995).
https://isfj.areeo.ac.ir/article_115624_06050bcbb49bb8d119395255fe981a85.pdf
سیاه کولی
انگل
آسیمفیلودوراکوبانیکوم
دریای خزر
ایران
per
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
2002-06-22
11
2
97
104
10.22092/isfj.2002.115625
115625
Research Paper
بررسی صید و صید در واحد تلاش کیلکا ماهیان در استان مازندران طی سالهای 75 تا 1378
a
حسن فضلی
hn_fazli@yahoo.com
1
سه گونه کیلکا شامل کیلکای آنچوی Clupenella engrauliformis Svetovidov,1941 ، چشم درشت C.cultriventris Bordin,1904 و معمولی C.grimmi Kessler, 1877 در سواحل ایرانی دریای خزر صید میگردند. بیش از 85 درصد صید را کیلکای آنچوی و بقیه را دو گونه دیگر تشکیل میدهند (فضلی، 1369 و فضلی و بشارت، 1377).در سال 1951 صید به روش تور قیفی و نور زیرآبی توسط روسها مورد استفاده قرار گرفت و طی سالهای 1961 تا 1964 میزان صید سالانه به 200 تا 300 هزار تن رسید (پورغلام، و همکاران، 1375). در سالهای بعد نیز میزان صید آنها بشدت افزایش یافت و به بیش از 423 هزار در سال 1970 رسید ولی از سال 1970 به بعد میزان صید کاهش یافت و تا قبل از فروپاشی کشور شوروی سابق بین 240 تا 320 هزار تن در سال گزارش شد (رضوی صیاد، 1372).صید کیلکا ماهیان در سواحل ایران برای اولین بار با شش فروند شناور صیادی در سال 1350 در بندرانزلی آغاز شد. میزان صید سالانه این شناورها تا سال 1365 کمتر از 4000 تن بود(رضوی، 1372). صید این ماهیان در استان مازندران (بندربابلسر) از سال 1368 آغاز شد.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_115625_a5df9b941e733974eb90e1cb6ad4a7ae.pdf
کیلکا
صید
دریای خزر
ایران