ORIGINAL_ARTICLE
اندازه گیری و تجزیه و تحلیل بهرهوری کل عوامل تولید ماهیان سردآبی در مزارع پرورشی استان کرمانشاه
به منظور بررسی اقتصادی و محاسبه بهرهوری عوامل تولید ماهیان سردآبی استان کرمانشاه، کل مزارع فعال این استان طی سال زراعی 1394 بهعنوان جامعهی آماری، انتخاب شد. بخشی از دادههای مورد نیاز این تحقیق از آمار رسمی منتشر شده است و بخش دیگر بهوسیله انجام مصاحبه حضوری با مزرعهداران و کارشناسان شیلات استان کرمانشاه و ازطریق پرسشنامه جمعآوری گردید. سپس توسط نرمافزار Eviews و با روش حداقل مربعات معمولی (OLS)، به برآورد توابع تولید پرداخته شد و از طریق آزمون برتری مدل، در نهایت تابع تولید Cobb-Douglas انتخاب گردید. نتایج نشان میدهد که متغیرهای موقعیت جغرافیایی، تحصیلات، تعداد بچهماهی رهاسازی شده، تعداد تلفات بچهماهی، استفاده از دستگاههای هواده بر میزان تولید تأثیر معنیدار داشتهاند (05/0p<). جمع ضرایب متغیرهای مستقل در تابع تولید برآورد شده حدود 08/0 است که نشان دهنده وجود بازدهی کاهنده (نزولی) نسبت به مقیاس است. کشش تولیدی دستگاههای هواده و پمپ برگشت آب بیشتر از نهادههای دیگر است و بیانگر این مطلب است که بایستی از این نهاده به صورت مناسبتری برای این فعالیت اقتصادی استفاده کرد. همچنین ضریب نهادهی تعداد بچهماهی 69/0 است و حاکی از آن است که اگر تعداد بچهماهی یک درصد افزایش یابد، تولید گوشت ماهی به میزان 69/0 درصد افزایش مییابد که نیاز به تعداد ماهی رها سازی شده بیشتر جهت رفتن به سمت بهینه تولید را نشان میدهد. در این پژوهش نتایج نشان داد تجربه مدیر مزرعه روی تولید اثر معنی داری ندارد (05/0p>)، اما تحصیلات دارای اثر معنیدار و مثبتی است (05/0p<)، این بیانگر آن است که سطح فناوری در این فعالیت بالا است. از آنجا که این صنعت در استان غیرساحلی کرمانشاه یک فعالیت نوپا میباشد، منطقی به نظر میرسد که سطح سواد بهرهبرداران، روی تولید محصول اثر معنی داری داشته باشد. مقایسه تابع تولید و تابع lnTFP نشان میدهد که برخی از عوامل تولید که روی تابع تولید اثر معنی داری داشتند، روی بهرهوری معنیدار نیستند و برعکس. لذا این امر ما را به این نکته رهنمون میکند که جهت رسیدن به سودآوریِ بیشتر و استفاده بهینه از عوامل تولید، تخمین تابع تولید لازم است اما کافی نیست بلکه برای ارزیابی دقیقترِ استفاده از عوامل تولید، علاوه بر تخمین تابع تولید، بایستی اقدام به محاسبه شاخصهای بهرهوری و تخمین تابع TFP کرد تا امکان بررسی کاملتر فراهم گردد.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117454_823cc3945fd57f66af36e61f23f8af5b.pdf
2018-10-23
1
11
10.22092/isfj.2018.117454
بهرهوری
کرمانشاه
پرورشآبزیان
ماهیان سردآبی
تولید
علی
نجفی
1
AUTHOR
سید یعقوب
زراعت کیش
2
AUTHOR
زهره
مطاعی
3
AUTHOR
کامیار
غرا
onlykamyar@yahoo.com
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تغییرات جغرافیایی-فصلی ترکیبات تقریبی خیار دریایی Holothuria leucospilata آبهای خلیج فارس و دریای عمان
در این پژوهش ترکیبات خیار دریایی غذایی گونه Holothurialeucospilota آبهای جنوب کشور که از استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان تا بخش های انتهایی استان بوشهر به تفکیک پاییز و زمستان سال 1395 و بهار و تابستان سال 1396 که با عملیات غواصی جمع آوری گردیده بود، آنالیز گردید. برای این منظورابتدا ازهراستان یک ایستگاه با طول و عرض جغرافیایی مشخص انتخاب و در وسط هر فصل با سه تکرار و درهر تکرار 3 نمونه برداشت گردید. نمونه های هر تکراربه تفکیک هر فصل با هم چرخ شده و ترکیبات تقریبی آنها شامل رطوبت، پروتئین، چربی و خاکستر بر اساس روش های استاندارد اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که این خیار دریایی از نظرمحتوای پروتئین دارای سطوح نسبتا بالا می باشد و در استان هرمزگان در فصل تابستان بالاترین درصد پروتئین (p<0.05) در پیکره خیار دریایی بدست آمد (69/3±15). کمترین درصد پروتئین در نمونه های استحصالی از استان بوشهر، در طی فصول پاییز (73/1±10) و زمستان (8/1±10) بدست آمد. یکی از دلایل ،میزان پروتئین بالای خیار دریایی.صید شده در فصل تابستان استان هرمزگان، دمای آب بالاتر و میزان کلروفیل a بیشتر آن در مقایسه با فاکتورهای مشابه در فصل تابستان در دو استان دیگر می باشد. بیشترین درصد رطوبت از خیاران دریایی حاصل از صید در زمستان در دو استان سیستان و بلوچستان (43/7±1/86) واستان بوشهر (43/8±1/86) بدون اختلاف معنی دار بدست آمد، حال آنکه کمترین درصد رطوبت مربوط به نمونه های صید شده از استان هرمزگان طی فصل تابستان(63/5±1/81) بود (p<0.05). بالاترین درصد چربی در نمونه های فصل زمستان استان سیستان و بلوچستان (08/0±29/0) و کمترین درصد چربی در نمونه های استان هرمزگان طی فصل تابستان (02/0±12/0) بدست آمد(p<0.05) و بالاترین درصد خاکستر در نمونه های صید شده فصل زمستان استان بوشهر (24/0±1/3) و کمترین آن مربوط به خیار دریایی فصل زمستان استان هرمزگان (24/0±08/2) بود (p<0.05). بطور کلی نمونه های استحصالی از هرمزگان در تابستان می تواند از شاخص قیمت بالاتری برخوردار باشد.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117453_0b58f10c21eb08501ddc9f658ed4f99f.pdf
2018-10-23
13
24
10.22092/isfj.2018.117453
ترکیبات تقریبی
خیار دریایی
دریای عمان و خلیج فارس
فصول مختلف
محمود
حافظیه
jhafezieh@yahoo.com
1
AUTHOR
شهلا
جمیلی
isfj@areo.ir
2
AUTHOR
شهرام
دادگر
shdadgar@yahoo.com
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تغییرات بافت دستگاه گوارش گورخر ماهی (Danio rerio) تغذیه شده با جیره حاوی اسانس زیره سبز (Cuminum cyminum)
این مطالعه با هدف بررسی اثرات استفاده از جیره حاوی اسانس زیرهسبز (Cuminum cyminum) بر بافت روده و کبد گورخرماهی انجام شد. اسانس زیره سبز در دو غلظتmg/kg 500 و 1000 به جیره ماهیان اضافه و در پایان دوره پرورش (۸ هفته) مطالعات بافتشناسی انجام شد. نتایج نشان داد ارتفاع ویلیها، عرض ویلیها، نسبت توسعه لایه مخاطی به سروزی، قطر هسته و اندازه هپاتوسیتها، در ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی اسانس نسبت به تیمار شاهد بیشتر بود؛ در حالی که عرض کریپتها نسبت به شاهد کاهش نشان داد. در ماهیان پرورش یافته با جیره حاوی mg/kg 1000 اسانس تعداد سلولهای گابلت نسبت به ماهیان شاهد بیشتر شده بود؛ در حالی که در تیمار حاوی غلظت کمتر اسانس، تعداد این سلولها نسبت به تیمار شاهد کمتر بود. علیرغم مشاهده تغییرات مشخص در شاخصهای اندازهگیری شده، تنها قطر سلولهای کبدی در ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی غلظت بالای اسانس با دیگر تیمارها اختلاف معنیداری نشان دادند و اندازه این سلولها در ماهیان این تیمار نسبت به دیگر تیمارها بزرگتر بود. به طور کلی با توجه به افزایش نسبت توسعه لایه مخاطی به سروزی و همچنین کاهش تعداد سلولهای گابلت در ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی mg/kg 500 اسانس زیره سبز، به نظر میرسد استفاده از غلظتهای پایین اسانس در جیره میتواند منجر به بهبود ویژگیهای هیستولوژیک دستگاه گوارش گورخر ماهی شود.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117679_120453a3c9aeffe974b83324b381af06.pdf
2018-10-23
25
35
10.22092/isfj.2018.117679
روده
زیره سبز
سلول گابلت
گورخرماهی
هپاتوسیت
محسن
شهریاری مقدم
1
AUTHOR
احسان
احمدی فر
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی برخی عناصر فلزی (Al, V, Ni, Zn, Tl, Sn) در بافتهای مختلف ماهی کفال طلایی (Liza aurata) و ارتباط آن با جنسیت و شاخص وزن و طولی
پژوهش درمورد غلظت عناصر فلزیدر آبزیان از جهت سلامت انسانی اهمیت دارد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی میزان غلظت عناصر فلزیروی (Zn)، نیکل (Ni)، قلع (Sn)، آلومینیوم (Al)، وانادیوم (V) و تالیوم (Tl) در بافت خوراکی (عضله) و بافتهای غیر خوراکی (کبد و آبشش) ماهی کفال طلایی و ارتباط آن با جنسیت و شاخص وزن و طول است. نمونهبرداری از ماهی کفال طلایی بالغ، از مناطق مختلف نوار ساحلی دریای خزر در دو فصل پاییز و بهار در سال 1393-1394 انجام گردید. استخراج فلزات از بافت، طبق روش استاندارد با استفاده از مخلوط اسید هضم و تعیین غلظت، بوسیله دستگاه جذب اتمی و بر حسب میکروگرم برگرم وزن خشک انجام شد. نتایج نشان داد میزان جذب عناصر فلزیدر فصل بهار بیشتر از فصل پاییز و به صورت Zn>Ni>Sn>Al>Tl>V در بافت ماهیچه و Zn> Ni> Al> Sn>V> Tl در بافتهای کبد و آبشش بود. میزان تجمع فلزات بین سه بافت به صورت کبد> آبشش> عضله بود. به ترتیب میزان عناصر آلومینیوم، وانادیوم، روی، نیکل، قلع و تالیوم در بافت عضله 09/0، 04/0، 33/19، 09/0، 43/0 و 04/0؛ در بافت کبد 2/0، 13/0، 44/75، 82/0، 15/0 و 1/0؛ در بافت آبشش 14/0، 07/0، 47/51، 6/0، 09/0 و 07/0 میکروگرم برگرم وزن خشک بود. بیشترین تجمع فلزات در جنس نر دیده شد. رابطه منفی معنیداری بین جذب فلزات آلومنیوم، وانادیوم و روی در سه بافت با وزن و طول وجود داشت (05/0>p). در مقایسه تجمع عناصر فلزیدر بافت عضله با حد مجاز استاندارد سازمان بهداشت جهانی تمامی فلزات مورد بررسی پایینتر از حد مجاز اعلام شد.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117684_a8dafab17ba38d663b50def90593ccc9.pdf
2018-10-23
37
46
10.22092/isfj.2018.117684
عناصر فلزی
ماهی کفال طلایی
بافت
سواحل ایران
دریای خزر
محمد
بهروز
mohammad_behrooz@ymail.com
1
AUTHOR
مهرنوش
نوروزی
nmehrnoosh@yahoo.com
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
استخراج ژلاتین به کمک آبکافت آنزیمی از پوست فیلماهی (Huso huso) به روش بهینه یابی سطح پاسخ (RSM)
ژلاتین ماهی خصوصاً با داشتن خصوصیاتی مانند دمای ذوب پایینتر، حل شدن سریع در دهان و عدم ایجاد حالت الاستیکی یکی از مناسبترین جایگزینهای ژلاتین پستانداران محسوب شده و بهعنوان غذایی حلال پذیرفته میباشد. هدف این مطالعه بررسی تأثیر سه فاکتور دما در سه سطح 30، 40 و 50 درجه سانتی گراد، آنزیم در سه سطح 01/0%، 055/0% و 1/0% وزنی-وزنی و pH در سه سطح 2، 3 و 4 بر روی استخراج ژلاتین از پوست فیلماهی بود. در این راستا پارامترهای استحکام ژل در قالب نقطه شکست و عمق نفوذ، بازده ژلاتین و پارامترهای رنگ (L*a*b*) پودرهای ژلاتین ستخراجشده و میزان سفیدی آن اندازهگیری شد. بر اساس نتایج بیشترین بازده ژلاتین تولیدشده در فرآیند آنزیمی با میزان 65/21% مربوط به تیمار با دمای50 درجه سانتیگراد و نسبت آنزیم 01/0% و 2=pH بود درحالیکه این عدد در فرآیند شیمیایی 10% به دست آمد. از سویی دیگر، با افزایش pH و درصد آنزیم، استحکام ژل افزایش یافت (۰۵/۰>p). اما دما اثر معنیداری بر آن نداشت (۰۵/۰>p). بررسی رنگ ژلاتین نشان داد که میزان روشنایی (L*)، قرمزی (a*) و سفیدی (W) در پودر ژلاتین استخراجشده به روش آنزیمی بیشتر از روش شیمیایی بوده (۰۵/۰>p). بیشترین روشنایی در ژلاتینی که با شرایط دمایی 40 درجه سانتیگراد، درصد آنزیم 055/0 وزنی-وزنی و 3= pH مشاهده شد. بر اساس نتایج بیشترین بازده ژلاتین تولیدشده در فرآیند آنزیمی با میزان 65/21% مربوط به تیمار با دمای50 درجه سانتیگراد و نسبت آنزیم 01/0% و 2=pH بود درحالیکه این عدد در فرآیند شیمیایی 10% به دست آمد. نتیجه اینکه استفاده از دمای 30 درجه سانتیگراد و درصد آنزیم 1/0 وزنی-وزنی و 4=pH منجر به استحکام ژل بیشتر ولی استفاده از دمای50 درجه سانتیگراد و نسبت آنزیم 01/0% و 2=pH منجر به تولید ژلاتین با بازده بیشتر میشود.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117718_4bbf0b1cb7548b54f0c5397dfcac6fb0.pdf
2018-10-23
47
56
10.22092/isfj.2018.117718
استحکام ژل
استخراج آنزیمی
بازده
رنگ
ژلاتین
فیل ماهی
زهرا
اسکندری
1
AUTHOR
سید علی
جعفرپور
a.jafarpour@sanru.ac.ir
2
AUTHOR
علی
معتمدزادگان
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
معرفی دستگاه جدید انتقال مرجانها (Coral carrier) و مقایسه آن با دستگاه (Carrier basket)
مرجانها جانوران دریایی از رده آنتوزوآ (Anthozoa) و شاخه کنیداریا (Cnidaria) متشکل از پولیپ های متراکم هستند که هر کدام از آنها به صورت انفرادی به همراه جلبکی به نام زوگزانتلا زندگی همزیستی دارند. صخرههای مرجانی از مهمترین و مفیدترین عوامل در اکوسیستمهای دریایی محسوب میشوند. به همین دلیل حفاظت و ترمیم این آبزی در برنامههای توسعهای پایدار از توجه ویژهای برخوردار است. در سال 1390 به دنبال طرح توسعه اسکله شهید بهشتی در چابهار و به حداقل رساندن آسیب به ادامه حیات مرجانهای این منطقه، با سرمایهگذاری سازمان بنادر و دریا نوردی اقدام به جابجایی مکانی این مرجانها گردید. از آنجایی که مرجانها موجوداتی ظریف، حساس، شکننده و آسیبپذیرند، جابجایی آنها میبایستی با حداکثر احتیاط انجام شود، تا احتمال شکستن و مرگ و میر آنها به حداقل برسد. حامل مرجان ((Coral carrier وسیله ای است که در جابه جایی مرجانها در پروژه توسعه اسکله شهید بهشتی مورد استفاده قرار گرفت. با این وسیله در مدت چهل و پنج روز تعداد 18000 عدد مرجان به مکان مناسبی منتقل گردید. نتایج انتقال مرجانها با دستگاه رایج سبد حامل (Carrier basket) و دستگاه حامل مرجان مقایسه گردید. این بررسی نشان داد، مرجانهایی که توسط دستگاه سبد حامل و دستگاه حامل مرجان جابجا شده بودند بترتیب 34 و 76% سالم در حین عملیات به مقصد انتقال داده شدند. نتایج پایش یکساله بترتیب نشان از حیات و سلامت معنیداری در سطح P<0/05 با بقاء 26 و 92% از مرجانهای حمل شده با سبد حامل و حامل مرجان را داشت. با توجه به کارایی دستگاه ابداعی حامل مرجان و اطمینان از عملکرد آن در انتقال مرجانها، این دستگاه میتواند جایگزین مناسبی برای دستگاه سبد حامل باشد.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117790_8423ea015e8359f08afbfd0dc5bf86a4.pdf
2018-10-23
57
66
10.22092/ISFJ.2018.117724
مرجان
انتقال مرجان
حامل مرجان
سبد حامل
دریای عمان
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی وضعیت بهرهبرداری ماهی کلمه خزری، Rutilus caspicus (Yakovlev, 1870) در جنوب شرقی دریای خزر
ماهی کلمه خزری (Rutilus caspicus, Yakovlev, 1870) یکی از با ارزشترین گونههای تجاری دریای خزر است که طی دهههای گذشته، میزان صید آن به دلیل بهرهبرداری بیش از حد، نوسانات زیادی داشته است. در این پژوهش، دادههای طولی حاصل از 246 نمونه صید شده از تورهای شرکتهای تعاونی پره مستقر در سواحل جنوب شرقی دریای خزر در فصل صید 94-1393 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، ماهیان صید شده در دامنه سنی 3 تا 10 سال، دامنه طول چنگالی 5/14 تا 1/32 سانتیمتر و دامنه وزنی 7/70 تا 437 گرم قرار داشتند. پارامترهای رشد در معادله ون برتالانفی بصورت ](766/0+t)12/0-e-1[ 8/41= Ltبدست آمد. رابطه طول چنگالی- وزن بصورت 9184/2FL0208/0=WT (901/0=R2) برای مادهها و 0244/3FL0138/0=WT (92/0=R2) برای نرها محاسبه گردید. الگوی رابطه طول چنگالی و وزن کل در هر دو جنس ایزومتریک بود. ضرایب مرگ و میر کل (Z)، مرگ و میر طبیعی (M) و صیادی (F) بهترتیب 239/1، 324/0 و 916/0 بر سال و نرخ بهرهبرداری (E) 74/0 محاسبه شد. میزان زیتوده ماهی کلمه 417 کیلوگرم و میزان MSY معادل 215 کیلوگرم محاسبه و برآورد گردید، درحالیکه کل میزان صید شرکتهای تعاونی پره معادل 28 کیلوگرم بود. بنابراین، ذخایر ماهی کلمه در بخش جنوب شرقی دریای خزر بهشدت در صید بیش از حد بوده است و نیازمند ارائه راهکارهای مدیریتی کارا جهت حفظ ذخایر آن میباشد.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117721_d6d590cca46125e8306ae2146ac38866.pdf
2018-10-23
67
76
10.22092/isfj.2018.117721
پارامترهای رشد
جنوب شرقی دریای خزر
زیتوده
ماهی کلمه
Rutilus caspicus
رجب
دردی تاتار
1
AUTHOR
رسول
قربانی
ghorbainaserabadi@yahoo.com
2
AUTHOR
سعید
گرگین
3
AUTHOR
غلامعلی
بندانی
banda_gh@yahoo.com
4
AUTHOR
محسن
یحیایی
5
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر جایگزینی سطوح مختلف روغن کانولا با روغن ماهی در جیره غذایی بر شاخصهای رشد، نرخ بازماندگی و آنالیز لاشه ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) انگشت قد
این پژوهش به منظور بررسی اثرات جایگزینی سطوح مختلف روغن کانولا با روغن ماهی در جیره غذایی بر شاخصهای رشد، نرخ بازماندگی و آنالیز لاشه ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchusmykiss) انگشت قد طراحی و اجرا گردید. بدین منظور، سه جیره آزمایشی با سطح پروتئین یکسان (40 درصد) و سطوح چربی 100 درصد تهیه شد (جیره اول با 100 درصد روغن ماهی، جیره دوم با 100 درصد روغن کانولا و جیره سوم با 50 درصد روغن ماهی و 50 درصد روغن کانولا با سه تکرار). سپس 405 عدد ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزن 1±11گرم و تراکم 45 عدد در 9 حوضچه طی مدت هشت هفته با جیره های آزمایشی مورد تغذیه قرار گرفتند. بر اساس نتایج به دست آمده، ترکیب 50 درصد روغن ماهی و 50 درصد روغن کانولا در جیره، موجب بهبود شاخصهای رشد شامل: وزن نهایی، درصد افزایش وزن، ضریب رشد ویژه و شاخص وضعیت گردید و تفاوت معنی داری را با سایر تیمارها نشان داد (05/0>p). از نظر ضریب تبدیل غذایی نیز اختلاف مشاهده شده در هر سه تیمار معنی دار بود (05/0>p) و بیشترین میزان آن در تیمار 100 درصد روغن ماهی مشاهده شد. هر چند که در بین تیمارهای مختلف از نظر درصد بازماندگی و مقادیر پروتئین، چربی، خاکستر و رطوبت لاشه ماهیان اختلاف معنی داری وجود نداشت (05/0<p). بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، جایگزینی بخشی از روغن کانولا با روغن ماهی (50 درصد روغن ماهی با 50 درصد روغن کانولا) در جیره ماهی قزل آلای رنگین کمان انگشت قد تأثیر مثبتی بر شاخصهای رشد داشته است و می تواند با کاهش طول دوره پرورش موجب کاهش هزینه ها گردد.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117722_016c2fecc1366837f571264e17dac854.pdf
2018-10-23
77
85
10.22092/isfj.2018.117722
روغن کانولا
رشد
بازماندگی
آنالیز لاشه
قزل آلای رنگین کمان
سیما
برزگر
1
AUTHOR
کیومرث
علی رمجی
2
AUTHOR
سلطنت
نجار لشگری
se_lashgari@yahoo.com
3
AUTHOR
میلاد
عادل
4
AUTHOR
مهدی
محمد علیخانی
5
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی باکتری های قابل انتقال میان ماهی و انسان در استخرهای ماهی قرمز (Carassius auratus auratus)، استان گیلان
پرورش ماهی قرمز در اکثر کشورهای جهان متداول است. هدف از این تحقیق، شناخت و بررسی باکتریهای شایع و قابل انتقال میان ماهی و انسان در استخرهای ماهی قرمز استان گیلان، عوامل مستعد کننده در بیماریزایی ماهی قرمز و مقاومت آنتی بیوتیکی باکتری های جداسازی شده از ماهی قرمز بوده است. در این پژوهش، 150 نمونه ماهی قرمز از چهار مزرعه (12 استخر) استان گیلان بصورت فصلی و انتخابی صید و بطور زنده به آزمایشگاه باکتری شناسی پژوهشکده آبزی پروری انزلی انتقال داده شدند و به روش افتراقی و بیوشیمیایی، باکتریهای مختلف جداسازی وشناسایی شدند. نتایج نشان داد جدایه های جداسازی شده از ماهی قرمز و آب استخر در فصول مختلف سال شامل Enterobacteriaceae، Pseodomonas sp.،.spAeromonas Sterptococcus sp.، Vibrio sp،sp. Micobacterium بودند. بیشترین و کمترین درصد فراوانی باکتری در ماهی، بترتیب متعلق به جنس سودوموناس (6/33%) و استرپتوکوکوس (3/7%) بود .
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117723_6d12ecf8ab53d6f09e8c77711966fd8d.pdf
2018-10-23
87
96
10.22092/isfj.2018.117723
ایران
گیلان
باکتری
ماهی قرمز
باکتری های قابل انتقال میان ماهی و انسان
م
فئید
1
AUTHOR
ص
امیدوار
2
AUTHOR
م
قاسمی
3
AUTHOR
م
مهرابی
4
AUTHOR
ف
هاشمی نسب
5
AUTHOR
جواد
دقیق روحی
6
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی جوامع زیستی، کیفیت آب و پتانسیل آبزی پروری دریاچه اردلان در استان آذربایجان شرقی
بررسی ویژگیهای زیستی و غیر زیستی، دریاچه اردلان در آذربایجان شرقی، وجود 36 جنس فیتوپلانکتونی و 25 جنس زئوپلانکتونی در این دریاچه را تایید کرد. شاخههای Bacillariophyta و Chlorophyta از فیتوپلانکتون ها و شاخه Rotifera از زئوپلانکتون ها بیشترین فراوانی را داشتند. میانگین فراوانی فیتوپلانکتون ها و زئوپلانکتون ها به ترتیب 106 × 15/19 و 1863 عدد در هر لیتر از آب دریاچه بود. از گروه کفزیان، خانواده های Chironomidae و Tubificidae شناسایی گردیدند. میانگین زیتوده کفزیان طی ماههای بررسی g/m2 9/0 بود، که بسیار فقیر است. جنس بستر دریاچه بیشتر از سیلت و رس بود. در این بررسی هفت گونه ماهی شناسایی گردید اما گونههای پرورشی کپور معمولی و کپور نقرهای به ترتیب حدود 53 و 45 درصد جمعیت ماهیان صید شده را تشکیل میداد. بررسی هیدرو شیمی نشان داد مقادیر فسفر و ازت کل در دریاچه به ترتیب معادل mg/L 073/0 و 779/0 و متوسط کلروفیل آ اندازهگیری شده 03/6 برحسب mg/m3 بود. دامنه تغییرات اکسیژن محلول از mg/L 4/6 تا 5/10 mg/L بود. میانگین هدایت الکتریکی 576 میکرو موس بود. نظر به اینکه دمای آب دریاچه تنها در مرداد از ºC20 تجاوز میکند، دوره رشد ماهیان گرمابی در این دریاچه بسیار کوتاه است.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117732_d04c9db4a6239b6f8b2b04969783c662.pdf
2018-10-23
97
105
10.22092/isfj.2018.117732
دریاچه اردلان
آبزیپروری
آذربایجان شرقی
جواد
دقیق روحی
1
AUTHOR
علیرضا
میرزاجانی
ar_mirzajani@yahoo.com
2
AUTHOR
علی
عابدینی
3
AUTHOR
محمد
صمدزاده
4
AUTHOR
جلیل
سبک آرا
jsabkara@yahoo.com
5
AUTHOR
کیوان
عباسی
kayvan_abbasi@yahoo.com
6
AUTHOR
سپیده
خطیب
7
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه اثر بیهوشکننده اسانس اسطوخدوس (Lavandula angustifolia) با اسانس گل میخک (Eugenia caryophyllata) بر برخی شاخصهای خونی و بیوشیمیایی سرم در ماهی جوان کپور معمولی (Cyprinus carpio)
هدف از این پژوهش مقایسه اثر دو ماده بیهوشکننده اسانس اسطوخودوس (Lavandula angustifolia)و گل میخک (Eugenia caryophyllata) بر برخی شاخصهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون در ماهی جوان کپور معمولی (Cyprinus carpio) بود. بچهماهیان کپور معمولی در معرض سه تیمار شامل غلظت بهینه بیهوشی اسانس اسطوخودوس (170 میلیگرم بر لیتر)، میخک (35 میلیگرم بر لیتر) و تیمار شاهد قرار گرفتند و برخی شاخصهای خونی و بیوشیمیایی سرم ماهیان در معرض غلظت بهینه بیهوشی با اسانس اسطوخودوس و میخک در زمانهای مختلف صفر (بلافاصله)، 3 و 24 ساعت پس از بیهوشی مقایسه گردیدند. نتایج نشان داد در غلظت بهینه اسانس اسطوخودوس و میخک اثر تیمار (ماده بیهوشی) در تمامی شاخصهای خونشناسی، اثر زمان در شاخصهای WBC، Hb و شاخصهای MCH، MCHC، اثر متقابل تیمار در زمان، در تمام شاخصها به جز Hct و RBC و اثر تیمار، زمان و اثر متقابل تیمار و زمان بر تمام شاخصهای بیوشیمیایی سرم معنیدار بود (05/0>p). با گذشت زمان پس از بیهوشی میزان RBC در تیمار شاهد و اسطوخدوس تفاوت معنیداری نداشت (05/0<p)، اما در تیمار میخک بلافاصله پس از بی هوشی به طور معنیداری بیشتر از سایر زمانها بود (05/0>p). میزان WBC در تمام زمانها در تیمار میخک کاهش معنیداری را نسبت به سایر تیمارها نشان داد (05/0>p). با گذشت زمان در تیمار شاهد کاهش هموگلوبین و در تیمار میخک و اسطوخدوس افزایش هموگلوبین مشاهده شد (05/0>p). در تیمار شاهد با گذر زمان مقدار هماتوکریت افزایش معنیدار مشاهده شد (05/0>p)، اما در سایر تیمارها تفاوت معنی داری مشاهد نشد (05/0<p). کمترین میزان گلوکز در هر سه زمان در تیمار اسطوخدوس مشاهده شد (05/0>p) و در تیمار میخک و اسطوخدوس پس از یک افزایش در 3 ساعت پس از بیهوشی، کاهش معنیدار در 24 ساعت مشاهده شد (05/0>p). میزان کورتیزول در 3 ساعت پس از بیهوشی بین تیمار شاهد و میخک تفاوت معنیدار نداشت (05/0>p). در تمام زمانها میزان AST در تیمار شاهد، میزان ALT در تیمار شاهد و میخک، ALP در تیمار میخک بیشتر و میزان LDH در اسطوخدوس کمتر مشاهده شد. در مجموع اگرچه تاثیر اسانس اسطوخودوس بر شاخصهای اندازهگیریشده با میخک تفاوت نشان داد، اما میتوان آن را به عنوان ماده جایگزین بومی برای بیهوشی در آبزیپروری معرفی نمود.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117733_f5126cc6c7e30206d379270bc5eb441c.pdf
2018-10-23
107
121
10.22092/isfj.2018.117733
کپور معمولی
اسانس میخک و اسطوخودوس
بیهوشی
شاخصهای خونی و بیوشیمیایی سرم
نرگس
بهشتی
1
AUTHOR
سکینه
یگانه
2
AUTHOR
میلاد
عادل
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه تغییرات کیفی میگوی (Metapenaeus affinis) با پوست طی نگهداری شده در یخ و یخچال
جهت بهبود کیفیت میگو، ارزیابی خصوصیات کیفی میگو دارای اهمیت میباشد. بنابراین، تغییرات فیزیکوشیمیایی، میکروبیولوژیک و حسی میگو (Metapenaeus affinis)، طی نگهداری در یخ (ºC 0) و یخچال (ºC 1±4) ارزیابی شده است. میزان بار باکتریایی مزوفیل، سرمادوست، استافیلوکوکوس، انتروباکتریاسه، باکتریهای تولید کننده H2S ( کلنی سفید) و باکتریهای تولید کننده H2S ( کلنی سیاه) میگوی سفید نگهداری شده در یخ در روز 16 به ترتیب log10 CFU/g 50/7، 83/7، 13/7، 42/6، 06/7 و 45/6 بودند. میزان بار باکتریایی مزوفیل، سرمادوست، استافیلوکوکوس، انتروباکتریاسه، باکتریهای تولید کننده H2S ( کلنی سفید) و باکتریهای تولید کننده H2S ( کلنی سیاه) میگوی نگهداری شده در یخچال در روز 16 به ترتیب log10 CFU/g 76/8، 80/9، 13/8، 95/6، 28/8 و 20/7 بودند. میزان بار باکتریایی مزوفیل، سرمادوست، استافیلوکوکوس، انتروباکتریاسه و باکتریهای تولید کننده H2S میگوی سفید نگهداری شده در یخچال بیشتر از میگو نگهداری شده در یخ بود. شاخصهای تیوباربیتوریک اسید (TBA)، اسیدهای چرب آزاد (FFA)، بازهای ازته فرار (TVBN) و pH میگونگهداری شده در یخچال بیشتر از میگو نگهداری شده در یخ بود (05/0>p). در میگوهای نگهداری شده در یخ، افزایش با سرعت اندک در pH، بازهای ازته فرار و تیوباربیتوریک اسید به دست آمده است. باکتریهای تولید کننده H2Sگروه غالب میکروارگانیسمهادر یخچال بود در حالی که انتروباکتریاسه باکتری غالب در یخ بود. در مقایسه با فاکتورهای فیزیکوشیمیایی، بازهای ازته فرار نیتروژنی همبستگی خوب (859/0=r) با امتیازهای حسی در میگوهای نگهداری شده در یخ و همبستگی خوب (987/=r) با امتیازهای حسی در میگوهای نگهداری شده در یخچال دارد. ضریب همبستگی بین بار باکتریایی و ارزیابی حسی در میگوهای نگهداری شده در یخ و یخچال بالای 824/0 بود. شاخص سفیدی در میگوهای نگهداری شده در یخچال همبستگی خوب (925/0-=r) با ارزیابی حسی دارد. در مجموع نتایج نشان داد که استفاده از یخ باعث بهبود بار میکروبیولوژیکی، تاخیر فساد اکسیداتیو و افزایش زمان نگهداری میگوی (M. affinis) شد.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117746_2b1298b1b485ddceef8c5ee342b04894.pdf
2018-10-23
123
136
10.22092/isfj.2018.117746
Metapenaeus affinis
ارزیابی حسی
بار میکروبی
خصوصیات فیزیکوشیمیایی
ثریا
صالحی
1
AUTHOR
آی ناز
خدانظری
2
AUTHOR
اسحاق
زمانی
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثرات کاهش سطح پروتئین جیره و درصد پودر ماهی بر شاخص های رشد و میزان نیتروژن آزاد شده در ماهی قزل آلای رنگین کمان Oncorhynchus mykiss Walbaum, 1792))
در این تحقیق اثرات کاهش سطح پروتئین خام به همراه جایگزینی قسمتی از پودر ماهی با منابع پروتئین گیاهی در جیره ماهی قزل آلای رنگین کمان مورد مطالعه قرار گرفت. به این منظور جیره هایی با سه سطح پروتئینی 40، 36 و 32 درصد با سطوح پودر ماهی 60، 40 و 20 درصد با متعادل سازی الگوی اسیدهای آمینه مورد استفاده قرار گرفت، که شامل: 9 تیمار با سه تکرار بود. نتایج نشان داد که تأثیر سطح پروتئین در شاخص های رشد معنی دار بود (05/0p˂). ولی جایگزینی پودر ماهی تنها بر ضریب رشد ویژه و رشد نهایی اثر داشت (05/0p˂). اثرات متقابل سطوح پروتئین و میزان جایگزینی پودر ماهی، بر ضریب رشد ویژه معنی دار بود (05/0p˂) و در سایر شاخص های رشد تأثیری مشاهده نگردید (05/0p>). بالاترین سرعت رشد ویژه مربوط به تیمار 36p40f (36 درصد پروتئین خام و40درصد تأمین پروتئین با پودر ماهی) به میزان 02/0±76/1 بود. بررسی میزان کل نیتروژن آمونیایی (TAN) نشان داد که سطوح پروتئین خام و جایگزینی پودر ماهی به صورت جداگانه و متقابل اثر گذار بود (05/0p˂) و کمترین میزان نیتروژن آمونیایی در دو تیمار 36p20f و 32p40f مشاهده شد. در نتیجه مشخص گردید کاهش سطح پروتئین جیره تا 36 درصد و جایگزینی بیش از 60 درصد پودر ماهی با منابع پروتئین گیاهی در جیره قزل آلای رنگین کمان با متعادل سازی الگوی اسید های آمینه بدون تأثیر منفی در شاخص های رشد امکان پذیر است و می تواند میزان ورود نیتروژن آمونیایی به منابع آبی را کاهش دهد.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117747_686f38da0738b2afadd7956f4741d7dd.pdf
2018-10-23
137
148
10.22092/isfj.2018.117747
سطوح پروتئین
پودر ماهی
اسید آمینه
رشد
ضریب تبدیل غذایی
علی اعظم
اسماعیلی
1
AUTHOR
عبدالصمد
کرامت
amirkola@yahoo.com
2
AUTHOR
اسدالله
تیموری یانسری
3
AUTHOR
حسین
اورجی
hoseinoraji@tahoo.com
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تغییر ارجحیت بویایی تاس ماهی ایرانی(Acipenser persicus Borodin, 1897) از طریق ایجاد حافظه بویایی
ایجاد حافظه بویایی یکی از روش های امید بخش برای بهبود تغذیه نوزدان در دامپروری است. به منظور بررسی امکان ایجاد حافظه بویایی و بکارگیری این روش در بهبود تغذیه لارو اولیه تاس ماهی ایرانی، تخم لقاح یافته و لاروهای اولیه حاصله تاس ماهی ایرانی، در قالب سه تیمار از ابتدای جنینی تا روز 29 پس از تفریخ در معرض فنیل اتیل الکل با غلظت 0001/0 مول در لیتر و عصاره غذای کنسانتره ماهی با غلظت 01/0 گرم در لیتر قرار گرفتند. به تیمار شاهد، ماده محرکی افزوده نگردید. در روز یازدهم و در روز بیست و پنجم پس از تفریخ، رفتار لاروها در مواجهه با بوی ماده محرک و عصاره آرتمیا در آبراهه دو بازویی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصله از این آزمون نشان داد که لاروهای نگهداری شده در معرض محرک های بویایی در روز یازدهم پس از تفریخ برای بوی ماده محرکی که در آن پرورش یافته اند، ارجحیتی قائل نیستند اما در روز بیست و پنجم پس از تفریخ، بوی موادی که در معرض آن رشد یافته اند را نسبت به بوی عصاره آرتمیا به عنوان ماده جاذب به طور معنی داری ترجیح می دهند (05/0>P). در حالی که در روز 25 پس از تفریخ 80 درصد لاروهای تیمار شاهد در اولین انتخاب وارد بازوی حاوی عصاره آرتمیا می شوند، لاروهای پرورش یافته در معرض محرک بویایی، بازوی حاوی ماده محرک را برای اولین ورود انتخاب می نمایند. میانگین مدت زمان حضور این لاروها (ارزش واکنش) در بازوی حاوی ماده محرک بویایی نیز به طور معنی داری بیش از میانگین مدت حضور آنها در بازوی حاوی عصاره آرتمیا است (05/0>P). این نتایج نشان داد که قرار گرفتن مستمر جنین و لارو ماهی قره برون در معرض فنیل اتیل الکل با غلظت 0001/0 مول در لیتر و عصاره غذا با غلظت 01/0 گرم در لیتر موجب تغییر ارجحیت بویایی در لارو های 25 روزه می شود.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117751_b34a08887bb1ad533ef323625682f9ff.pdf
2018-10-23
149
158
10.22092/isfj.2018.117751
حافظه بویایی
قره برون
تغذیه لاروی
Y maze
مهدی
شکوری
1
AUTHOR
حسین
اورجی
hoseinoraji@tahoo.com
2
AUTHOR
عبدالصمد
کرامت
amirkola@yahoo.com
3
AUTHOR
حسینعلی
عبدالحی
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شناسائی انگلهای ماهی گورخری (Aphanius vladykovi) دریاچههای شلمزار و سلم استان چهارمحال و بختیاری
کپور دندان دار زاگرس (Aphanius vladykovi)، ماهی گورخری، انگلهای ماهی، Ornithodiplostomum.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117720_1caef4da9523eabe3ffbee8bfe2bd6ad.pdf
2018-10-23
159
163
10.22092/isfj.2018.117720
کپور دندان دار زاگرس (Aphanius vladykovi)
ماهی گورخری
انگلهای ماهی
Ornithodiplostomum
مهدی
رئیسی
mreissy@yahoo.com
1
AUTHOR
اسماعیل
پیرعلی خیرآبادی
2
AUTHOR
پروین
محسنی
manati50@yahoo.com
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
درصد غذادهی بهینه در دوره ی نرسری ماهی شانک زردباله (Acanthopagrus latus)
بهینه سازی استراتژی تغذیه نه تنها منجر به افزایش رشد ماهی و کارایی جیره غذایی میگردد، بلکه سبب کاهش اختلاف اندازه در جمعیت ماهیان، هزینههای تولید و مواد آلاینده نیتروژنی نظیر آمونیاک، نیترات و نیتریت نیز خواهد شد (Schnaittacher et al., 2005).
ماهی شانک زردباله با نام علمی A. latus از خانوادهی شانک ماهیان Sparidae یکی از گونههای مهم نامزد در جهت توسعه صنعت پرورش ماهیان دریایی در قفس می باشد. از دو دههی پیش زیفن تکثیر این گونهی با ارزش در ایستگاه تحقیقات ماهیان دریایی بندر امام خمینی (ره) به دست آماده است اما تا کنون تحقیقی در زمینهی درصد غذادهی این گونه در مرحله نرسری صورت نگرفته است. لذا هدف مطالعه حاضر تعیین سطح مناسب تغذیه این گونه را در مرحله نرسری و همچنین مقایسه کارایی غذای فرموله با غذای تر در مرحله نرسری میباشد.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117753_fe5e2a677c653ce0a31910d4105f47eb.pdf
2018-10-23
165
168
10.22092/isfj.2018.117753
نرخ غذادهی
مرحله نرسری
غذای تر
غذای خشک
Acanthopagrus latus
منصور
طرفی موزان زاده
1
AUTHOR
اسمعیل
پقه
2
AUTHOR
مجتبی
ذبایح نجف آبادی
zabayeh2005@gmail.com
3
AUTHOR
جاسم
غفله مرمضی
jmarammazi@yahoo.com
4
AUTHOR
سید جواد
حسینی
5
AUTHOR
شاهپور
مهرجویان
6
AUTHOR
رحیم
اصولی
7
AUTHOR
حمید
سقاوی
8
AUTHOR
جواد
منعم
9
AUTHOR