موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
26
2
2017
06
22
بررسی استحکام الیاف تور بالابر مخروطی صید کیلکا قبل و بعد از استفاده
1
5
FA
مبین
مشک آبادی
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
gorgin_s@yahoo.com
سعید
گرگین
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
sgorgin@gau.ac.ir
حسن
فضلی
پژوهشکده اکولوژی دریای خزر
hn_fazli@yahoo.com
علی اکبر
قره آقاجی
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
sgorgin@gmail.com
10.22092/isfj.2017.110341
رایجترین و مناسبترین روش صید کیلکا ماهیان در ایران، روش صید با تور بالابر مخروطی به وسیله نور افشانی زیر آبی است. تورهای مورد استفاده در ایران معمولا از جنس نخ های پلیآمید 6.6 (نایلون) با شماره نخ 9/ D210 هستند. یکی از مسایل مهم صیادان، تشخیص زمان مناسب برای تعویض تورهای صیادی است که متاسفانه بدلیل عدم وجود اطلاعات، این امر به درستی انجام نمیگیرد. برای شناخت دقیق این موضوع، نمونههایی از تورهای نو و تورهای کار کرده صیادی موجود در بندر صیادی بابلسر تهیه و توسط دستگاه اینسترون مورد بررسی قرار گرفتند. دادههای حاصل با استفاده از بسته های نرم افزاری 2010EXCEL و SPSS20 مورد بررسی قرار گرفتند. جهت مقایسهی میانگین مقادیر استحکام در مقابل پارگی از آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) و برای مقایسه دو به دو میانگین ها از آزمون دانکن (Duncan) استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین بافته تازه خریداری شده (شاهد) و توری که 10 ماه مورد استفاده قرار گرفته است از نظر ویژگیهای نقطه گسیختگی و درصد ازدیاد طول اختلاف معنی داری وجود دارد (05/0P<).
دریای خزر,تور بالابر مخروطی,صید کیلکا,استحکام الیاف تور
https://isfj.areeo.ac.ir/article_110341.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_110341_e2b9095211bb76b5e0da5ddf228fefb2.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
26
2
2017
06
22
اندازه گیری غلظت برخی از فلزات سنگین درغذاهای زنده مورد استفاده در پرورش آبزیان
7
13
FA
زهرا
هاشمی حسین آبادی
akhlagh_2000@yahoo.com
سیاوش
سلطانیان
mostafaakhaghi@gmail.com
مصطفی
اخلاقی
akhlaghi@shirazu.ac.ir
10.22092/isfj.2017.113479
هدف از انجام این مطالعه اندازه گیری میزان غلظت برخی از فلزات سنگین در تعدادی از غذاهای زنده مورد استفاده در پرورش آبزیان بود. بدین منظور نمونه هایی از کرم خونی، کرم لجن، کرم خاکی، گاماروس، حلزون صدفدار، میگوی شیشه ای از محیط آبزیان داخلی و میگوی ریز خشک دریایی وارداتی تهیه گردید. پس از آماده سازی و هضم شیمیایی نمونه ها، میزان جذب اتمی فلزات سنگین با استفاده از دستگاه جذب اتمی مورد سنجش قرار گرفت و غلظت این عناصر بر اساس واحد میکروگرم برگرم وزن خشک نمونه ها ثبت گردید. نتایج بدست آمده نشان داد بیشترین میزان غلظت فلزات سنگین در غذاهای زنده مورد آزمایش به این ترتیب بود: آهن (2/10±4/213)، کادمیم (013/0±15/1)، نیکل (6/3±97/20) در کرم خاکی؛ روی (8/5±71/105)، کروم (3/5±63/19) در کرم لجن؛ مس (2/4±34/37) در میگوی شیشه ای داخلی و سرب (7/4±71/24) در میگوی ریز خشک دریایی وارداتی مشاهده گردید. مقادیر زیاد فلزات سنگین در برخی از غذاهای زنده تعیین شده در این مطالعه ممکن است منجر به بروز اثرات منفی در سلامت ماهیها و انسان شود. بنابراین پیشنهاد می شود حداکثر غلظت مجاز از این عناصر تعیین و به عنوان استاندارد سلامت برای واردات غذاهای زنده تعریف گردد.
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113479.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113479_1b6df9c2f0e422952cb45473cddf99ad.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
26
2
2017
06
22
اثرآستاگزانتین بر رشد، ترکیب شیمیایی بدن و برخی شاخصهای بیوشیمیایی سرم خون ماهی کفال خاکستری (Mugil cephalus Linnaeus,1758)
15
24
FA
حمیده
ریگی قزاق
علی
آبرومند
aberoumandali@yahoo.com
سعید
ضیایی نژاد
zbsaeed@yahoo.com
پریا
اکبری
10.22092/isfj.2017.113480
تحقیق حاضر بهمنظور بررسی اثر آستاگزانتین بر عملکرد رشد (وزن نهایی و ضریب رشد ویژه و شاخص وضعیت)، تغذیه (ضریب تبدیل غذایی، میزان غذای دریافتی و نسبت کارایی پروتئین)، ترکیب شیمیایی (میزان پروتئین، چربی، رطوبت و خاکستر) و برخی شاخصهای بیوشیمیایی سرم خون (پروتئین تام، گلوکز، تریگلیسرید و کلسترول) 120 قطعه ماهی کفال خاکستری g07/0±77/11 به مدت 60 روز طی آذرماه ماه 1394 در یک طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار آزمایشی و 3 تکرار (با تعداد 10 قطعه در هر تکرار)صورت گرفت. تیمار آزمایشی شاهد از غذای بدون آستاگزانتین و در تیمارهای آزمایشی 2، 3، 4 به ترتیبmg/kg 50، 100، 150 آستاگزانتین استفاده گردید. نتایج حاصله نشان داد که بیشترین میزان غذای دریافتی، ضریب رشد ویژه، نسبت کارایی پروتئین و شاخص وضعیت در تیمار حاوی mg/kg 150 آستاگزانتین مشاهده شد (05/0>p). همچنین بیشترین وزن نهایی و پروتئین تام و کمترین تریگلیسرید و کلسترول در تیمارهای حاوی mg/kg 100 و 150 آستاگزانتین مشاهده شد. کمترین میزان چربی در تیمارهای تغذیه شده با آستاگزانتین مشاهده شد (05/0>p). در مجموع افزودن mg/kg 100 آستاگزنتین به جیره غذایی ماهی کفال خاکستری بهمنظور بهبود شاخصهای رشد، تغذیه، کیفیت لاشه و شاخصهای بیوشیمیایی خون (پروتئین تام، تریگلیسرید و کلسترول) در این ماهی پیشنهاد می شود.
ماهی کفال خاکستری,آستاگزانتین,ترکیب لاشه,گلوکز,پروتئین تام
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113480.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113480_b9ff05b0a958268d26aa560ccf756c51.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
26
2
2017
06
22
اثر جایگزینی آرد ماهی با کنجاله آفتابگردان بر شاخصهای رشد و ترکیب بدن بچهماهیان انگشتقد کپور معمولی (Cyprinus carpio)
25
35
FA
کامیار
جاوید رحمدل
ka.javidr@yahoo.com
حمید
علاف نویریان
navi@guilan.ac.ir
بهرام
فلاحتکار
bfalahatkar@yahoo.com
آریا
باباخانی لشکان
aria_babakhani@yahoo.com
10.22092/isfj.2017.113481
مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر جایگزینی آرد ماهی با کنجاله آفتابگردان بر عملکرد رشد، کارایی تغذیه و ترکیب تقریبی بدن بچهماهیان انگشتقد کپور معمولی انجام شد. پنج جیره آزمایشی با سطوح جایگزینی صفر، 25، 50، 75 و 100 درصد آرد ماهی با کنجاله آفتابگردان با سطح یکسان پروتئین، چربی و انرژی تهیه شد. نسبت آرد ماهی در جیره شاهد 28 درصد بود. بچهماهیان با وزن متوسط 36/0 ± 03/3 گرم در 15 مخزن فایبرگلاس توزیع شدند. پس از 10 هفته تغذیه با جیرههای آزمایشی، شاخصهای رشد و کارایی تغذیه مورد ارزیابی قرار گرفتند و 6 عدد ماهی از هر مخزن جهت سنجش ترکیب تقریبی بدن صید گردید. مطابق نتایج، بیشترین وزن نهایی در تیمار 25 درصد به دست آمد (05/0>p)، گرچه تفاوت در تیمارهای 50 و 75 درصد با تیمار شاهد معنیدار نبود (05/0<p)، اما در تیمار 100 درصد کاهش معنیدار شاخصهای رشد و کارایی غذا مشاهده گردید (05/0>p). همچنین از نظر ترکیب لاشه، تفاوت معنیداری بین تیمارها از نظر درصد رطوبت، پروتئین و چربی وجود داشت (05/0>p)، اما درصد خاکستر تفاوت معنیداری بین تیمارها نشان نداد (05/0<p). نتایج تحقیق حاضر نشان داد که کنجاله آفتابگردان را میتوان بدون تاثیر منفی بر عملکرد رشد، کارایی غذا و ترکیب بدن تا سطح 75 درصد جایگزین آرد ماهی در جیره کپور معمولی در مرحله انگشتقد نمود.
جایگزینی,اقلام گیاهی,بهرهوری پروتئین,کپورماهیان
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113481.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113481_6761cd40580136f497874a42137275ff.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
26
2
2017
06
22
بررسی اثر عصاره آبی شقایق موکتی Stichodactyla haddoni خلیج فارس بر سلول های سرطان سینه انسانی در شرایط آزمایشگاهی
37
46
FA
زیبا
مقدسی
ziba_mg2000@yahoo.com
شهلا
جمیلی
isfj@areo.ir
دلاور
شهباززاده
shahbazzadeh@yahoo.com
نریمان
مصفا
yasamaryan@gmail.com
کامران
پوشنگ باقری
k_bagheri@pasteur.ac.ir
10.22092/isfj.2017.113482
پروتئینها، پپتیدها و عاملهای شیمیایی موجود در زهر شقایق دریایی، مولکولهای فعال بیولوژیکی با خصوصیات دارویی مفید هستند. هدف از این مطالعه بررسی اثر سمیت زهر خام جدا شده ازشقایق دریایی <em>Stichodactyla haddoni</em> خلیج فارس بر روی سلولهای سرطان سینه انسانی (MD-MBA231) و سلول های طبیعی جنینی کلیه (HEK-293) با آزمون MTT بود .نمونه های<em>S. haddoni</em> از جزیره لارک خلیج فارس از جنوب ایران صید شدند. عصاره گیری آبی از تانتاکل ها انجام شد. رده های سلولی در محیط کشت کامل سلولی (RPMI-1640) پاساژ داده شدند. سلولها با غلظتهای مختلف عصاره آبی شقایق دریایی از 100، 50، 25، 5/12 ، 25/6، 125/3، 56/1، 78/0 میکروگرم بر میلی لیتر به صورت رقت سازی متوالی(به نسبت یک دوم) در طی زمان 24 ساعت در معرض قرار گرفتند. آزمون تحلیل واریانس kruskal-wallis نشان داد که فعالیت سمیت عصاره روی رده های سلولی مورد مطالعه تقریبا در همه غلظت ها یکسان بودند و تفاوت آماری نداشتند(05/0p>). آزمون ناپارامتری Mann-whitney نشان داد میانگین درصد مرگ و میر بین دو گروه سلولهای طبیعی(N) و سرطانی (BC) اختلاف معنی داری وجود دارد(001/0≥(p. IC<sub>50</sub> عصاره آبی بر روی رده های سلول سرطانی و طبیعی به ترتیب 13/4 و 8/117 میکروگرم در میلی لیتر بود. نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان می دهد که با افزایش غلظت عصاره، میزان مرگ و میر در هر دو رده سلولی افزایش می یابد. با مقایسه میانگین درصد مرگ و میر غلظتهای مورد آزمایش بین دو رده سلولی، عصاره آبی سمیت سلولی تقریبا 16/3 برابر را روی سلولهای سرطانی نسبت به سلولهای طبیعی ایجاد کرد. بنابراین، عصاره آبی<em>S. </em><em> </em><em>haddoni</em> می تواند به عنوان یک عامل مؤثر بازدارندگی رشد رده های سلول سرطانی بخصوص سرطان سینه باشد و حال آن که نسبت به سلول های طبیعی سمیت کمتری دارد.
Stichodactyla haddoni,شقایق دریایی,عصاره خام,فعالیت سمیت سلولی
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113482.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113482_69dad2e6bc61a2f05e6abea20380490c.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
26
2
2017
06
22
بررسی خصوصیات تولید مثل ماهی حمری (Carasobarbus luteus) رودخانه کارون
47
60
FA
مهدی
بی ریا
mehdi.biria@yahoo.com
نرگس
جوادزاده شالکوهی
سید احمد
حسینی
محمد
ولایت زاده
mohammadvelayzadeh@yahoo.com
10.22092/isfj.2017.113483
ماهی حمری (<em>Carasobarbus luteus</em>) یکی از گونه های باربوس ماهیان بومی آب های داخلی جنوب غربی ایران می باشد که در رودخانه ها و تالاب های استان خوزستان شناسایی شده است. این تحقیق با هدف بررسی خصوصیات زیستی تولید مثل ماهی حمری رودخانه کارون انجام شد. صید بصورت ماهیانه از اسفند ماه 1390 تا فروردین ماه 1392 در سه ایستگاه در منطقه دشت عقیلی شوشتر واقع در استان خوزستان صورت گرفت. بطور کلی 385 قطعه ماهی حمری از منطقه مورد مطالعه صید شد. در این تحقیق فراوانی طول کل ماهیان 89/23±57/161 میلیمتر و فراوانی وزنی آن ها 46/35±80/63 گرم به دست آمد. بالاترین و پایین ترین میزان شاخص گنادی به ترتیب در ماه های بهمن (638/5±629/10) و آذر (560/0±986/0) به دست آمد. در این تحقیق 183 قطعه ماهی نر، 180 قطعه ماهی ماده حمری و 22 قطعه غیربالغ در رودخانه کارون شناسایی شد. میانگین قطر تخمک در مراحل جنسی دوم، سوم، چهارم و پنجم به ترتیب 818/13، 091/15، 265/16 و 2/16 میلیمتر بود. بیشترین قطر تخمک ماهی حمری مربوط به ماه بهمن (52/18 میلیمتر) و کمترین قطر تخمک مربوط به ماه دی (88/13 میلیمتر) بود. میانگین هماوری مطلق ماهی حمری 7±59/5754 و میانگین هماوری نسبی ماهیان 03/1±30/53 محاسبه گردید. با توجه به اینکه این تحقیق در بالادست رودخانه انجام شده است دلیل تفاوت فصل تخم ریزی و طول و وزن این گونه با سایر باربوس ماهیان می تواند موقعیت جغرافیایی باشد. همچنین این گونه دارای دو پیک تخم ریزی در مهر و بهمن ماه است، بنابراین امکان ناهمزمان بودن تخم ریزی آن وجود دارد.
تولید مثل,زیست شناسی,ماهی حمری,رودخانه کارون
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113483.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113483_dec57212857cdfadf66848c76bdbc132.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
26
2
2017
06
22
بررسی تغییرات مکانی صید و گروه بندی شرکتهای تعاونی پره ساحلی در سواحل ایرانی دریای خزر
61
68
FA
حسن
فضلی
hn_fazli@yahoo.com
غلامرضا
دریانبرد
daryanabard@yahoo.com
10.22092/isfj.2017.113484
هدف از این تحقیق، تعیین ساختار صید و گروه بندی شرکت های تعاونی صیادی پره ماهیان استخوانی بر اساس میزان صید طی سالهای بهرهبرداری 89-1388 الی 91-1390 میباشد. در این مطالعه از دادههای صید حدود 123 شرکت تعاونی پره در سه استان گیلان، مازندران و گلستان به تفکیک گونه (ماهی سفید، کفال ماهیان، کپور، کلمه، سیاه کولی، شاه کولی، شگ ماهیان، ماش، سس، سیم، سوف و ماهی آزاد) استفاده شد. طی سال های مذکور از مجموع صید ثبت شده 12 گونه/گروه، ماهی سفید با 27/66 درصد بیشترین سهم را از کل صید به خود اختصاص داد. کفال ماهیان، شگ ماهیان و ماهی کپور به ترتیب با 43/27، 26/4 و 32/1 درصد در ردههای بعدی قرار گرفتند. با استفاده از شاخص فاصله اقلیدسی و روش پیوند کامل، 123 شرکت تعاونی پره در سه خوشه تقسیم بندی شدند. بدین ترتیب که خوشه اول شامل 8 و خوشه های دوم و سوم به ترتیب شامل 25 و 90 شرکت تعاونی پره بودند. خوشه سوم، ضعیف ترین خوشه بود و بیشتر این شرکتهای تعاونی پره در قسمت های شرقی و غربی سواحل ایرانی دریای خزر واقع شدهاند.
خوشه بندی,ماهیان استخوانی,صید,پره,دریای خزر
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113484.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113484_870742597f516ffd79ab1bf3679d1fda.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
26
2
2017
06
22
پایش کیفیت آب و پدیده تغذیهگرایی دریاچه سد آزاد سنندج با استفاده از شاخص کیفیت آب ایران و شاخص غنی شدگی کارلسون
69
77
FA
آسیه
مخلوق
asieh_makhlogh@yahoo.com
حسن
نصراله زاده ساروی
hnsaravi@gmail.com
فرخ
پرافکنده
حسن
فضلی
hn_fazli@yahoo.com
رحمان
میرزایی
mirzaeirahman@yahoo.com
حمید
حسین پور
hoseinpour_hamid@yahoo.com
علیرضا
کیهان ثانی
keyhansani@yahoo.com
مسطوره
دوستدار
mastooreh_doustdar@yahoo.com
10.22092/isfj.2017.113485
مخازن آبی سهم مهمی را در تامین آب آشامیدنی و کشاورزی دارا هستند و حفظ کیفیت آنها ضروری است. مطالعه حاضر به بررسی وضعیت کیفیت آب سد آزاد سنندج با استفاده از شاخص های کیفیت آب ایران (IRWQI)و سطح غنی شدگی(شاخص سطح تروفیکی کارلسون،TSI ) پرداختهاست. نمونهبرداری در پنج ایستگاه بصورت ماهانه در سال 95-1394 انجام شد. نتایج نشان داد که بر اساس کلروفیل-آ، سطح تروفیکی در مخزن سد و نیز ایستگاههای مختلف عموماً مزوتروف بود. در حالیکه، براساس سایر فاکتورها (فسفر کل، شفافیت و درصد اشباع اکسیژن در لایههای زیرین) یوتروف تا هایپرتروف ارزیابی شد. میانگین شاخص کارلسون (سطح تروفیکی) بیانگر وضعیت مزوتروف (کیفیت خوب) در مخزن سد بود. براساس IRWQI، کیفیت آب در این مخزن در طبقه بسیارخوب قرار گرفت. اگرچه مقادیر میانگین از شاخصهای فوق، بیانگرمناسب بودن این دریاچه برای تامین آب شرب و فعالیتهای شیلاتی بود. ولی با توجه به کاهش کیفیت آب و نیز افزایش سطح تروفیکی در برخی از ماهها، لازم است که با اعمال راهکارهای مدیریتی کیفیت مناسب آب در مخزن سد حفظ گردد.
شاخص کیفیت آب ایران,سطح تغذیهگرایی,سد مخزنی آزاد,سنندج,استان کردستان
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113485.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113485_0250a6bba4f54cdfed03949b8019cdc1.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
26
2
2017
06
22
اثرات روش های مختلف پخت بر مواد معدنی و ویتامینهای A و E در فیله ماهی شانک زرد باله Acanthopagrus latus
79
88
FA
داود
علی پور
davood.alipoor67@yahoo.com
مهران
جواهری بابلی
mehranjavaheri@gmail.com
لاله
رومیانی
l.roomiani@yahoo.com
10.22092/isfj.2017.113486
هدف از این تحقیق بررسی اثرات روش های پخت شامل بخار پز کردن، سرخ کردن و کباب کردن (گریل کردن) بر میزان ویتامین های (A وE) و مواد معدنی (آهن، فسفر، مس، روی، کلسیم، منیزیم، پتاسیم و سدیم) در فیله ماهی شانک زرد باله (<em>Acanthopagrus latus</em>) بود. تحقیق حاضر، با چهار تیمار و سه بار تکرار انجام شد و نتایج بدست آمده با مقادیر ویتامین ها و مواد معدنی نمونه خام مقایسه گردید. برای اندازهگیری محتوای ویتامین از روش کروماتوگرافی مایع کارایی بالا (HPLC) و برای اندازهگیری مواد معدنی از روش جذب اتمی و اسپکتروفتومتری استفاده شد. مقایسه میزان کلیه مواد معدنی مذکور در نمونههای پخته شده با نمونههای خام، تغییرات معنی داری را نشان نداد (05/0<p). محتوای ویتامین A در تمامی نمونههای پخته شده نسبت به نمونه خام کاهش معنی داری داشت (05/0p˂) که پایین ترین میزان ویتامین A در نمونه های سرخ شده (66/0±6/7 میلی گرم در صد گرم وزن مرطوب) مشاهده شد. محتوای ویتامین E در تمامی نمونه های پخته شده نسبت به نمونه خام کاهش معنی داری داشت (05/0p˂) و پایین ترین میزان ویتامین E از نمونه های گریل شده (02/0±293/0 میلی گرم در صد گرم وزن مرطوب) بدست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که سه روش پخت شامل بخار پز کردن، گریل کردن و سرخ کردن باعث تغییر معنی داری در محتوای مواد معدنی نشدند. در نتیجه می توان بسته به رژیم های غذائی مختلف، روش های پخت مختلف را استفاده کرد. اگرچه، محتوای ویتامین A و E در فیله ماهی شانک زرد باله (<em>Acanthopagrus latus</em>) در تمامی نمونه های پخته شده بصورت معنی داری کاهش یافت.
جذب اتمی,روش های پخت,شانک زرد باله,مواد معدنی,ویتامین
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113486.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113486_a3ade11b5905eb8944052e94f6dd7ca8.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
26
2
2017
06
22
اثر سمیت برخی مواد ضدانجماد نفوذپذیر و نفوذناپذیر بر جنین ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio)
89
99
FA
سعیده
کیوانلو
skeivanloo@yahoo.com
محمد
سوداگر
sudagar_m@yahoo.cm
محمد
مازندرانی
mazandarani@gau.ac.ir
10.22092/isfj.2017.113487
آگاهی از اثر سمیت مواد ضدانجماد یکی از ضروریترین پیشنیازها در طراحی دستورالعمل انجماد جنین ماهیان است. در این مطالعه به منظور بررسی اثر سمیت مواد ضدانجماد، جنین ماهی کپور معمولی (<em>Cyprinus carpio</em>) در مراحل جنینی روخزیدگی ناقص و ضربان قلب انتخاب و برای مدت 5 دقیقه در معرض آنزیم پروناز (2 میلیگرم در میلیلیتر) قرار گرفتند. جنینهای نفوذپذیر شده در سه ماده ضدانجماد نفوذپذیر شامل: دیمتیلسولفوکساید، متانول و پروپیلنگلیکول در غلظتهای 1 تا 4 مولار و در یک ماده ضدانجماد نفوذناپذیر، ساکارز (در غلظتهای 10، 15 و 20 درصد) به مدت 5 و 15 دقیقه غوطهور شدند. پس از آن جنینها شسته شده و تا زمان تفریخ انکوباسیون شدند. بررسی سمیت مواد ضدانجماد از طریق محاسبه درصد تفریخ لارو صورت گرفت. نتایج نشان داد در هر دو مرحله تکاملی، درصد تفریخ با افزایش غلظت و مدت زمان در معرضگذاری بهطور معنیداری کاهش یافت؛ همچنین متانول ماده ضدانجماد نفوذپذیر با کمترین سمیت بود و پس از آن پروپیلنگلیکول و دیمتیلسولفوکساید قرار داشتند. افزایش زمان در معرضگذاری با ساکارز بهویژه در مرحله ضربان قلب بهطور معنیداری منجر به کاهش درصد تفریخ شد. با پیشرفت روند تکاملی (از مرحله روخزیدگی ناقص به ضربان قلب)، حساسیت جنین ماهی کپور معمولی نسبت به مواد ضدانجماد کاهش یافت.
کپور معمولی,جنین,سمیت,مواد ضدانجماد,نفوذپذیری
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113487.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113487_47f2a7eea35a6aa8efdcbac031ec295c.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
26
2
2017
06
22
بهینه سازی ترکیبات شیمیایی فیله و شاخصهای بیوشیمیایی خون ماهی کپور معمولی ((Cyprinus carpio با سطوح مختلف پروبیوتیک تجاری لاکتوباسیلوس (Lactobacillus acidophilus) در جیره غذایی
101
110
FA
فریده
باعثی
baesi.farideh@gmail.com
علی
آبرومند
aberoumandali@yahoo.com
سعید
ضیایی نژاد
zbsaeed@yahoo.com
مهران
جواهری بابلی
mehranjavaheri@gmail.com
10.22092/isfj.2017.113488
در این تحقیق، اثرات استفاده از پروبیوتیک لاکتوباسیلوس تجاری (<em>Lactobacillus</em> <em>acidophilus</em>) در تغذیه ماهی بر ترکیبات شیمیایی فیله و فاکتورهای بیوشیمیایی خون ماهی کپور معمولی، مورد بررسی قرار گرفتند. به این منظور تعداد 243 قطعه ماهی تحت دو تیمار با غلظت پروبیوتیکی صفر (شاهد C)، 10<sup>3 </sup>واحد تشکیل کلنی در هر گرم(تیمار A) و 10<sup>6 </sup>واحد تشکیل کلنی در هر گرم(تیمار B) پروبیوتیک لاکتوباسیلوس تجاریتغذیه شدند. نتایج مطالعه نشان داد که میزان چربی فیله ماهیان در تیمار B بالاترین و در تیمار A کمترین درصد را به خود اختصاص داده بودند که این میزان در هر دو تیمار نسبت به گروه C اختلاف معنی داری را نشان داد(05/0P<). ماهیان گروه C دارای کمترین میزان خاکستر نسبت به ماهیان تغذیه شده با پروبیوتیک بودند. بیشترین میزان رطوبت متعلق به تیمار A و کمترین میزان آن متعلق به تیمار B بود که با گروه C اختلاف معنی داری داشتند (05/0P<). تیمارA دارای بالاترین درصد پروتئین نسبت به دیگر تیمارها بود، اما اختلاف معنی داری وجود نداشت (05/0<P). بیشترین میزان کلسترول و تری گلیسرید متعلق به تیمار B و کمترین میزان متعلق به تیمار A بود. پروتئین کل سرم در طول دوره آزمایش کاهش یافت، اما میزان آلبومین افزایش یافت. بر این اساس میتوان پیشنهاد نمود که جهت بهبود ارزش غذایی ماهی کپور معمولی از پروبیوتیک مذکور با دوز10<sup>6</sup> استفاده شود.
پروبیوتیک,لاکتوباسیلوس تجاری,ترکیبات مغذی,شاخصهای بیوشیمیایی خون,ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio)
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113488.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113488_be0a1e644ce37dbe6341792f5359a42a.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
26
2
2017
06
22
اثرات دوره های مختلف محدودیت پروتئینی و تغذیه مجدد بر شاخص های رشد، بازماندگی و ترکیب بدن بچه ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio)
111
120
FA
هادی
سنچولی
sanchooli@yahoo.com
حسین
اورجی
hoseinoraji@tahoo.com
عبدالصمد
کرامت امیر کلایی
خسرو
جانی خلیلی
jannikhalili@yahoo.com
10.22092/isfj.2017.113489
در تحقیق حاضر اثرات دوره های مختلف محدودیت پروتئینی و تغذیه مجدد طی مدت 8 هفته بر عملکرد رشد و ترکیبات بیوشیمیایی بدن بچهماهی کپور معمولی (<em>Cyprinus carpio</em>) مورد مطالعه قرار گرفت. بچهماهیان کپور با میانگین وزن اولیه 7/0±09/20 گرم در هفت گروه آزمایشی تحت تیمارهای غذایی قرار گرفتند و هر گروه دارای سه تکرار بود. تیمارهای آزمایشی شامل تیمار A: هشت هفته غذادهی با جیره حاوی 32 درصد پروتئین (گروه شاهد)، تیمار B: یک هفته محدودیت پروتئینی + هفت هفته غذادهی، تیمار C: دو هفته محدودیت پروتئینی + شش هفته غذادهی، تیمار D: سه هفته محدودیت پروتئینی + پنج هفته غذادهی، تیمار E: چهار هفته محدودیت پروتئینی + چهار هفته غذادهی، تیمار F: بهصورت یک هفته در میان محدودیت پروتئینی و غذادهی، تیمار G: یک هفته محدودیت پروتئینی + 3 هفته غذادهی مجددا یک هفته محدودیت پروتئینی + 3 هفته غذادهی. در طی دوره محدودیت از جیره حاوی 16 درصد پروتئین بهعنوان جیره غذایی محدودیت پروتئینی استفاده شد. بیشترین مقدار وزن نهایی، افزایش وزن بدن، درصد افزایش وزن بدن، کارایی تبدیل غذایی و نرخ رشد ویژه در تیمار C و کمترین مقدار آنها در تیمار E مشاهده شد. بهترین ضریب تبدیل غذا نیز مربوط به تیمار C بود، که تفاوت مشخصی با تیمارهای D و E داشت (05/0p<). بالاترین میزان کارایی تبدیل پروتئین نیز در تیمار F مشاهده شد (16/0±41/2)، که تفاوت معنیداری با تیمارهای CوG نشان نداد (05/0<p)، ولی با سایر تیمارها تفاوت معنیداری نشان داد (05/0p<). هیچکدام از تیمارها ازنظر خاکستر لاشه باهم تفاوت معنیداری نشان ندادند (05/0<p). بیشترین مقدار رطوبت لاشه در تیمار E مشاهده شد که با تیمارهای F و G تفاوت معنیداری نداشت (05/0p>)، اما با سایر تیمارها تفاوت معنیدار نشان داد (05/0p<). همچنین بیشترین مقدار پروتئین و چربی لاشه در تیمارهای D و F مشاهده شدند. در نهایت میتوان نتیجه گرفت که هر چه طول زمانی دورههای محدودیت پروتئینی بیشتر شود، توان ماهی در جبران کاهش رشد، کمتر خواهد شد اما هرچه طول دوره محدودیت پروتئینی کمتر باشد، ماهی بهتر میتواند کمبود رشد خود را جبران نماید.
محدودیت پروتئینی,رشد جبرانی,ترکیب بدن,شاخصهای رشد,کپور معمولی Cyprinus carpio
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113489.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113489_71f6facd5ea8c4273d4030cd188afe3d.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
26
2
2017
06
22
بررسی تولیدات اولیه با تاکید بر کلروفیل-آ و وزن تر فیتوپلانکتون در ساحل جنوبی دریای خزر-منطقه گهرباران
121
130
FA
آسیه
مخلوق
asieh_makhlogh@yahoo.com
حسن
نصراله زاده ساروی
hnsaravi@gmail.com
فرشته
اسلامی
fr_eslami1689@yahoo.com
علیرضا
کیهانثانی
فریبا
واحدی
fariba_vahedi@yahoo.com
10.22092/isfj.2017.113490
زیتوده فیتوپلانکتون و غلظت کلروفیل-آ از پارامترهای مهم در برآورد تولیدات اولیه اکوسیستم آبی محسوب میشوند. هدف از مطالعه حاضر تعیین کلروفیل-آ و فهم تغییرات این فاکتور در ارتباط با ترکیب فیتوپلانکتونی و عوامل غیر زیستی (محیطی و مواد مغذی) در اکوسیستم ساحلی دریای خزر در منطقه گهرباران میباشد. نمونهبرداری بصورت ماهانه در لایههای سطح، 5 و 10 متر از اعماق 5، 10 و 15 متری طی سال 1392 صورتگرفت. بر اساس نتایج، حداقل و حداکثر میانگین (SE±) زیتوده بتریتب در تابستان (16± 94) و زمستان (106± 1209) میلیگرم در مترمکعب بدستآمد. حداقل و حداکثر میانگین (SE±) کلروفیل-آ بترتیب در بهار (05/0± 39/0) و پاییز (23/0± 56/4) میکروگرم بر لیتر ثبت شد. تغییر الگوی گونههای غالب فیتوپلانکتون در فصول مختلف نقش مهمی در ارتباط بین محتویات کلروفیلیسلول با پارامترهای غیرزیستی نشان داد. دما در فصول تابستان و پاییز، غلظت ماده مغذی فسفر در بهار، نیتروژن در تابستان و سیلیس در بهار و زمستان دارای اثر معنیدار بر بروز عدم تطابق بین الگوی تغییرات وزنتر فیتوپلانکتون و غلظت کلروفیل بودند. نتیجه اینکه، تفاوت در الگوی تغییرات کلروفیل و زیتوده بیانگر ضرورت توجه در انتخاب پارامتر مناسب به منظور برآورد تولیدات اولیه و پیشبینی شکوفایی جلبکی بخصوص در محل استقرار قفسهای پرورش ماهی (پن و کیج) است. زیرا تغییر در سطح ارتباط کلروفیل-آ و زیتوده میتواند به خطاهای واضح در تفسیر نتایج و نیز مشاهدات میدانی غیرمنتظره ختم شود.
فیتوپلانکتون,زیتوده,کلروفیل,گهرباران,دریای خزر
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113490.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113490_18acb57d93f3ad4d94bf49326e912c35.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
26
2
2017
06
22
آسیب شناسی بافتی به عنوان شاخص زیستی در ارزیابی کیفیت آب مزارع پرورش ماهیان قزلآلای رنگینکمان در امتداد چشمه برم لردگان
131
138
FA
سردار
محمودی
mahmoudi.s931@gmail.com
مهدی
بنایی
پروانه
شوکت
shoukat@bkatu.ac.ir
احمد
نوری
nooryahmad@gmail.com
لاله
موسوی ده موردی
10.22092/isfj.2017.113491
هدف از این مطالعه ارزیابی تغییرات آسیب شناسی بافتی آبششها، کبد، طحال، کلیه و روده ماهیان قزلآلای رنگین کمان پرورشی در چهار ایستگاه مختلف در امتداد چشمه برم لردگان است. در این مطالعه 15 ماهی از هر ایستگاه صید و پس از کالبد شکافی از بافت آبشش، کبد، طحال، کلیه و روده ماهیها نمونهبرداری انجام شد و بعد از تهیه مقاطع بافتی با رنگ هماتوکسیلین و ائوزین رنگآمیزی شدند. بافتها با بزرگنمایی X400 مورد بررسی قرار گرفتند. بهم چسبیدگی ، هیپرپلازی آبششی، پوسته پوسته شدن و نکروز اپیتلیوم آبششی، هیپرتروفی و تورم لاملاهای آبششی، هیپرتروفی و دژنرسانس چربی در هپاتوسیتها، دژنره شدن گلومرولی و مجرای جمع آوری ادرار، افزایش فضای لومن، تحلیل رفتن گلومرولی؛ افزایش مراکز ملانوماکروفاژی و بهم ریختن آرایش سلولهای الیپسوئیدی طحال، نکروز سلولهای مخاطی، پوسته پوسته شدن اپیتیلیوم لایه مخاطی روده از مهمترین آسیبهای بافت شناسی است که کم و بیش در کمتر از 20 درصد از ماهیان صید شده از ایستگاه چهارم و معدودی از ماهیان ایستگاه سوم مشاهده شد. نتیجه این مطالعه بافت شناسی نشان داد که این تغییرات ممکن است ناشی از افزایش سطح مواد شیمیایی در مزارع پایین دستی باشد. لذا این تغییرات آسیب شناسی بافتی را میتوان به عنوان شاخص زیستی مناسبی جهت پایش کیفیت آب در نظر گرفت.
آسیب شناسی بافتی,کیفیت آب,نشانگر زیستی,قزلآلای رنگین کمان,چشمه برم
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113491.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113491_e7ed1239249bbfe5a9d4cbfdecd6c806.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
26
2
2017
06
22
تأثیر کمبود اسیدهای آمینه آرژنین، فنیل آلانین و تریپتوفان جیره بر فاکتورهای رشد و ترکیب شیمیایی بدن ماهی صبیتی جوان (Sparidentex hasta)
139
151
FA
جاسم
غفله مرمضی
jmarammazi@yahoo.com
مرتضی
یعقوبی
morteza.yaghoobi@gmail.com
امید
صفری
omidsafari@um.ac.ir
10.22092/isfj.2017.113492
در این پژوهش اثرات کاهش چهل درصدی اسیدهای آمینهی ضروری آرژنین، فنیل آلانین و تریپتوفان در جیره غذایی بر فاکتورهای رشد، تغذیه و ترکیب بیوشیمیایی لاشه ماهی صبیتی به مدت 42 روز مورد بررسی قرار گرفت. از چهار تیمار غذایی در 3 تکرار استفاده شد که شامل جیره غذایی شاهد با میزان و نسبت مناسب از همه ی اسیدهای آمینهی ضروری بود. در سه تیمار دیگر اسیدهای آمینه آرژنین، فنیل آلانین و تریپتوفان به میزان 40% نسبت به جیره کنترل کاهش یافتند. جهت متعادل نمودن دقیق اسیدهای آمینه ضروری از اسیدهای آمینه خالص (کریستاله) در ساخت همه جیرهها استفاده گردید. در تیمار کمبود اسید آمینه ی آرژنین (ARG) تنها در دو شاخص درصد افزایش وزن (156/32±4/4) و تثبیت نیتروژن (13/8±0/76) نسبت به کنترل به صورت معنی داری کاهش یافت (05/0>p). اما در تیمار های کمبود اسید آمینه ی فنیل آلانین (PHE) و تریپتوفان (TRP) همه ی شاخصهای رشد و تغذیه از جمله وزن نهایی، درصد افزایش وزن، نرخ رشد ویژه، میزان مصرف غذا، نرخ کارایی پروتئین و تثبیت نیتروژنی نسبت به شاهد بهصورت معنیداری کاهش یافت (05/0>p). ترکیب شیمیایی لاشه در تیمار های آزمایشی در مقایسه با تیمار شاهد با افزایش میزان رطوبت در تیمار PHE، کاهش انرژی ناخالص در همه ی تیمار ها و کاهش چربی خام در تیمار های PHE و TRP ، همراه بود (05/0>p). کاهش پروتئین کل لاشه در تیمار کمبود اسید آمینه ی آرژنین نشان دهنده استفاده بیشتر از پروتئین نسبت به چربی به عنوان منبع انرژی در این گروه از ماهیان در مواجهه با کمبود اسید امینه ی آرژنین می باشد. کاهش چربی لاشه در همه ی تیمار های آزمایشی نشان دهنده ی اختلال در متابولیسم چربی با کاهش کارایی اسید های آمینه ی ضروری در بدن می باشد. علی رغم کاهش چهلدرصدی هر یک از اسیدهای آمینهی ضروری آرژنین، فنیل آلانین و تریپتوفان در هر یک از جیرهها میزان این اسیدهای آمینه در لاشه ماهیان در بین تیمارها تغییر معنیداری را نشان ندادند که نشاندهنده ذخیرهسازی این اسیدهای آمینهی محدودشده توسط بدن ماهی در مواجهه با کمبود آنها میباشد. نتایج این مطالعه نشان داد که کاهش یک اسید آمینه ی ضروری تاثیر بسیار زیادی در جذب سایر اسید های آمینه و ساخت پروتئین و در نهایت رشد دارد.
آرژنین,تریپتوفان,فنیل آلانین,کمبود اسیدآمینه,ماهی صبیتی,Sparidentex hasta
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113492.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113492_ffa060a29ed886dda4f887780b1a96d4.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
26
2
2017
06
22
بررسی رشد میکروجلبک .Chlorella sp در آب دریا و فاضلاب غیراستریل
153
162
FA
شبنم
باقری
kati.061169@gmail.com
سیده زهرا
معصومیزاده
10.22092/isfj.2017.113493
کلرلا از جلبک های سبز و مهم میباشد که به دلیل توان تحمل شرایط نامساعد محیطی در تصفیه فاضلاب از آن استفاده می شود. فاضلاب و پساب به دلیل وجود مواد مغذی می توانند به عنوان یک محیط کشت غنی برای کشت میکروجلبک ها استفاده شوند. از آنجایی که ویتامینها در رشد میکروجلبک ها موثرند، لذا جهت بررسی اثرات ترکیبات ویتامینه (گیلارد، کانوی و ترکیبات گروه B) و نوع آب مورد استفاده در محیط کشت (آب دریا و فاضلاب غیر استریل)، رشد میکروجلبک کلرلا در تیمارهای مختلف ویتامینه و محیط کشت های کانوی و TMRL مورد آزمایش قرار گرفتند. محیط های کشت آب دریا (5 تیمار) و فاضلاب غیراستریل (6 تیمار) بودند که هر تیمار دارای 3 تکرار بوده است. با توجه به بررسی های انجام شده مشخص گردید که در آب دریای استریل شده، رشد کلرلا بین محیط کشت دارای ویتامین (ویتامینهای گیلارد و ویتامینهای کانوی) و محیط کشت فاقد ویتامین و همچنین بین محیط کشت کانوی و دیگر تیمارها (محیط کشتTMRL بدون ویتامین و محیط کشت TMRL با ویتامین ) اختلاف آماری معنی داری وجود دارد (05/0p<)، در حالی که بین تیمارهای محیط کشت TMRL دارای ترکیبات ویتامینه مختلف در آب دریا اختلاف معنی داری وجود ندارند (05/0p>). در بین تیمارهای فاضلاب غیراستریل، بین محیط کشت ها اختلاف معنی داری وجود ندارد (05/0p>)، یعنی وجود ویتامین ها و همچنین محیط کشت کانوی در محیط غیراستریل باعث افزایش رشد نمی شود.
کلرلا,آبزی پروری,ویتامین ها,فاضلاب
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113493.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113493_f1311bce6c782bd05a9cc09529c83be6.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
26
2
2017
06
22
کارآیی لاگون در کاهش بار آلودگی پساب خروجی مجتمع پرورش میگوی گمیشان، استان گلستان
163
167
FA
عبدالکریم
خداشناس
khodashenas.karim@gmail.com
سید علی اکبر
هدایتی
hedayati@gau.ac.ir
رسول
قربانی
ghorbainaserabadi@yahoo.com
سید عباس
حسینی
ab_hossaini@yahoo.com
محمود
سقلی
mehrdadi2009@gmail.com
10.22092/isfj.2017.113494
یکی از مهمترین مشکلات مرتبط با توسعه صنعت آبزی پروری بخصوص در مجتمعهای بزرگ آبزی پروری، پساب و آلایندگی آن ها است. توسعه پایدار این صنعت به هیچ وجه و در هیچ منطقهای محقق نخواهد شد مگر اینکه تدابیری در جهت کنترل آلایندگی پساب آن اندیشیده شود(اکبرزاده، 1382). مجتمع میگوی گمیشان نیز از این قاعده مستثنی نیست. در حال حاضر 360 هکتار از فاز یکم مجتمع پرورش میگوی مذکور فعال بوده و قطعا در آینده نزدیک، فاز های بعدی تا 4000 هکتار ساخته خواهد شد. در صورت توسعه پرورش میگو گمیشان، بالطبع میزان آلایندگی پساب خروجی آن نیز بالاتر خواهد رفت و در آینده نزدیک مهم ترین مشکل مجتمع، آلایندگی پساب آن خواهد بود. با توجه به ورود مستقیم پساب به تالاب بین المللی گمیشان در جنوب شرقی دریای خزر و احتمال افزایش بار آلی تالاب و بروز پدیده یوتروفی، لذا تحقیق حاضر در مجتمع پرورش میگوی گمیشان به منظور بررسی اثرات لاگون (به مساحت 30 هکتار) در کنترل و کاهش بار آلودگی پساب خروجی از استخرهای پرورش میگو صورت گرفت تا علاوه بر بررسی تاثیر لاگون در کاهش بار آلودگی ناشی از ورود پسابها، احتمال وقوع اثرات زیست محیطی ناشی از فعالیت مجتمعهای پرورش میگو نیز در این منطقه پیش بینی و حتی الامکان از آن جلوگیری شود. هدف از تحقیق حاضر بررسی فاکتورهای فیزیکوشیمیایی آب خروجی مجتمع پرورش میگو در حد استانداردهای زیست محیطی و بررسی کارآیی لاگون در کاهش بار آلودگی پساب خروجی مجتمع پرورش میگوی گمیشان می باشد.
استان گلستان,کاهش آلودگی,دریای خزر,پساب خروجی,مجتمع پرورش میگوی گمیشان
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113494.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113494_c3011506af0c9816b4e78fb3aa6b045b.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
26
2
2017
06
22
مطالعه اثر زیره سیاه (Carum carvi) بر برخی شاخصهای رشد و ترکیبات لاشه بدن بچه فیل ماهی (Huso huso Linnaeus, 1758)
169
172
FA
مهران
یاسمی
yasemi_m@yahoo.com
علینقی
سرپناه
sarpanah5050@gmail.com
مهسا
محمودی خوش درهگی
مهران
پارسا
10.22092/isfj.2017.113495
فیل ماهی (<em>Huso huso </em>Linnaeus, 1758) از ماهیان اقتصادی و با ارزش دریای خزر می باشد که به دلیل بومی بودن، رشد نسبتا سریع، امکان تولید مثل در شرایط اسارت، تامین لارو و بچه ماهی آن با هزینه کمتر در مقایسه با سایرگونه های ماهیان خاویاری کاندید مناسبی برای پرورش به شمار می رود (Mohseni <em>et al</em>., 2008). زیره سیاه گیاهی بوته ای و علفی به ارتفاع حداکثر نیم متر میباشد. قسمت مورد استفاده ی این گیاه، میوه های آن است که سرشار از اسانس می باشد. زیره دارای خواص ضد انگلی، ضد قارچی، ضد عفونی کننده و ضد اسپاسم بوده و مقوی معده است (Ahmad & Abdel-Tawwab, 2011). در سالهای اخیر بیشترین تحقیقات تغذیهای در ارتباط با اثرات پروبیوتیکها و پرو بیوتیکها در آبزی پروری بوده است، بطوریکه در آبزی پروری پروبیوتیکها به منظور کنترل بیماریها، به صورت مکمل غذایی یا حتی در برخی موارد به عنوان جایگزینی برای ترکیبات ضد میکروبی (آنتی بیوتیکها) مورد استفاده قرار میگیرد (Cain <em>et al</em>., 2003). این تحقیق با هدف بررسی تاثیر پودر زیره سیاه بر برخی شاخصهای رشد و ترکیبات لاشه بدن بچه فیل ماهیان صورت پذیرفت.
زیره سیاه,شاخصهای رشد,ترکیبات لاشه,بچه فیل ماهی
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113495.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_113495_4a522ecb39b9650a4bcf11741830acca.pdf