موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
27
4
2018
10
23
اندازه گیری و تجزیه و تحلیل بهرهوری کل عوامل تولید ماهیان سردآبی در مزارع پرورشی استان کرمانشاه
1
11
FA
علی
نجفی
سید یعقوب
زراعت کیش
زهره
مطاعی
کامیار
غرا
onlykamyar@yahoo.com
10.22092/isfj.2018.117454
به منظور بررسی اقتصادی و محاسبه بهرهوری عوامل تولید ماهیان سردآبی استان کرمانشاه، کل مزارع فعال این استان طی سال زراعی 1394 بهعنوان جامعهی آماری، انتخاب شد. بخشی از دادههای مورد نیاز این تحقیق از آمار رسمی منتشر شده است و بخش دیگر بهوسیله انجام مصاحبه حضوری با مزرعهداران و کارشناسان شیلات استان کرمانشاه و ازطریق پرسشنامه جمعآوری گردید. سپس توسط نرمافزار Eviews و با روش حداقل مربعات معمولی (OLS)، به برآورد توابع تولید پرداخته شد و از طریق آزمون برتری مدل، در نهایت تابع تولید Cobb-Douglas انتخاب گردید. نتایج نشان میدهد که متغیرهای موقعیت جغرافیایی، تحصیلات، تعداد بچهماهی رهاسازی شده، تعداد تلفات بچهماهی، استفاده از دستگاههای هواده بر میزان تولید تأثیر معنیدار داشتهاند (05/0p<). جمع ضرایب متغیرهای مستقل در تابع تولید برآورد شده حدود 08/0 است که نشان دهنده وجود بازدهی کاهنده (نزولی) نسبت به مقیاس است. کشش تولیدی دستگاههای هواده و پمپ برگشت آب بیشتر از نهادههای دیگر است و بیانگر این مطلب است که بایستی از این نهاده به صورت مناسبتری برای این فعالیت اقتصادی استفاده کرد. همچنین ضریب نهادهی تعداد بچهماهی 69/0 است و حاکی از آن است که اگر تعداد بچهماهی یک درصد افزایش یابد، تولید گوشت ماهی به میزان 69/0 درصد افزایش مییابد که نیاز به تعداد ماهی رها سازی شده بیشتر جهت رفتن به سمت بهینه تولید را نشان میدهد.<br /> در این پژوهش نتایج نشان داد تجربه مدیر مزرعه روی تولید اثر معنی داری ندارد (05/0p>)، اما تحصیلات دارای اثر معنیدار و مثبتی است (05/0p<)، این بیانگر آن است که سطح فناوری در این فعالیت بالا است. از آنجا که این صنعت در استان غیرساحلی کرمانشاه یک فعالیت نوپا میباشد، منطقی به نظر میرسد که سطح سواد بهرهبرداران، روی تولید محصول اثر معنی داری داشته باشد. مقایسه تابع تولید و تابع lnTFP نشان میدهد که برخی از عوامل تولید که روی تابع تولید اثر معنی داری داشتند، روی بهرهوری معنیدار نیستند و برعکس. لذا این امر ما را به این نکته رهنمون میکند که جهت رسیدن به سودآوریِ بیشتر و استفاده بهینه از عوامل تولید، تخمین تابع تولید لازم است اما کافی نیست بلکه برای ارزیابی دقیقترِ استفاده از عوامل تولید، علاوه بر تخمین تابع تولید، بایستی اقدام به محاسبه شاخصهای بهرهوری و تخمین تابع TFP کرد تا امکان بررسی کاملتر فراهم گردد.
بهرهوری,کرمانشاه,پرورشآبزیان,ماهیان سردآبی,تولید
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117454.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117454_823cc3945fd57f66af36e61f23f8af5b.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
27
4
2018
10
23
بررسی تغییرات جغرافیایی-فصلی ترکیبات تقریبی خیار دریایی Holothuria leucospilata آبهای خلیج فارس و دریای عمان
13
24
FA
محمود
حافظیه
jhafezieh@yahoo.com
شهلا
جمیلی
isfj@areo.ir
شهرام
دادگر
shdadgar@yahoo.com
10.22092/isfj.2018.117453
در این پژوهش ترکیبات خیار دریایی غذایی گونه <em>Holothuria</em><em>leucospilota</em> آبهای جنوب کشور که از استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان تا بخش های انتهایی استان بوشهر به تفکیک پاییز و زمستان سال 1395 و بهار و تابستان سال 1396 که با عملیات غواصی جمع آوری گردیده بود، آنالیز گردید. برای این منظورابتدا ازهراستان یک ایستگاه با طول و عرض جغرافیایی مشخص انتخاب و در وسط هر فصل با سه تکرار و درهر تکرار 3 نمونه برداشت گردید. نمونه های هر تکراربه تفکیک هر فصل با هم چرخ شده و ترکیبات تقریبی آنها شامل رطوبت، پروتئین، چربی و خاکستر بر اساس روش های استاندارد اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که این خیار دریایی از نظرمحتوای پروتئین دارای سطوح نسبتا بالا می باشد و در استان هرمزگان در فصل تابستان بالاترین درصد پروتئین (p<0.05) در پیکره خیار دریایی بدست آمد (69/3±15). کمترین درصد پروتئین در نمونه های استحصالی از استان بوشهر، در طی فصول پاییز (73/1±10) و زمستان (8/1±10) بدست آمد. یکی از دلایل ،میزان پروتئین بالای خیار دریایی<em>.</em>صید شده در فصل تابستان استان هرمزگان، دمای آب بالاتر و میزان کلروفیل a بیشتر آن در مقایسه با فاکتورهای مشابه در فصل تابستان در دو استان دیگر می باشد. بیشترین درصد رطوبت از خیاران دریایی حاصل از صید در زمستان در دو استان سیستان و بلوچستان (43/7±1/86) واستان بوشهر (43/8±1/86) بدون اختلاف معنی دار بدست آمد، حال آنکه کمترین درصد رطوبت مربوط به نمونه های صید شده از استان هرمزگان طی فصل تابستان(63/5±1/81) بود (p<0.05). بالاترین درصد چربی در نمونه های فصل زمستان استان سیستان و بلوچستان (08/0±29/0) و کمترین درصد چربی در نمونه های استان هرمزگان طی فصل تابستان (02/0±12/0) بدست آمد(p<0.05) و بالاترین درصد خاکستر در نمونه های صید شده فصل زمستان استان بوشهر (24/0±1/3) و کمترین آن مربوط به خیار دریایی فصل زمستان استان هرمزگان (24/0±08/2) بود (p<0.05). بطور کلی نمونه های استحصالی از هرمزگان در تابستان می تواند از شاخص قیمت بالاتری برخوردار باشد.
ترکیبات تقریبی,خیار دریایی,دریای عمان و خلیج فارس,فصول مختلف
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117453.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117453_0b58f10c21eb08501ddc9f658ed4f99f.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
27
4
2018
10
23
بررسی تغییرات بافت دستگاه گوارش گورخر ماهی (Danio rerio) تغذیه شده با جیره حاوی اسانس زیره سبز (Cuminum cyminum)
25
35
FA
محسن
شهریاری مقدم
احسان
احمدی فر
10.22092/isfj.2018.117679
این مطالعه با هدف بررسی اثرات استفاده از جیره حاوی اسانس زیرهسبز (<em>Cuminum cyminum</em>) بر بافت روده و کبد گورخرماهی انجام شد. اسانس زیره سبز در دو غلظتmg/kg 500 و 1000 به جیره ماهیان اضافه و در پایان دوره پرورش (۸ هفته) مطالعات بافتشناسی انجام شد. نتایج نشان داد ارتفاع ویلیها، عرض ویلیها، نسبت توسعه لایه مخاطی به سروزی، قطر هسته و اندازه هپاتوسیتها، در ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی اسانس نسبت به تیمار شاهد بیشتر بود؛ در حالی که عرض کریپتها نسبت به شاهد کاهش نشان داد. در ماهیان پرورش یافته با جیره حاوی mg/kg 1000 اسانس تعداد سلولهای گابلت نسبت به ماهیان شاهد بیشتر شده بود؛ در حالی که در تیمار حاوی غلظت کمتر اسانس، تعداد این سلولها نسبت به تیمار شاهد کمتر بود. علیرغم مشاهده تغییرات مشخص در شاخصهای اندازهگیری شده، تنها قطر سلولهای کبدی در ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی غلظت بالای اسانس با دیگر تیمارها اختلاف معنیداری نشان دادند و اندازه این سلولها در ماهیان این تیمار نسبت به دیگر تیمارها بزرگتر بود. به طور کلی با توجه به افزایش نسبت توسعه لایه مخاطی به سروزی و همچنین کاهش تعداد سلولهای گابلت در ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی mg/kg 500 اسانس زیره سبز، به نظر میرسد استفاده از غلظتهای پایین اسانس در جیره میتواند منجر به بهبود ویژگیهای هیستولوژیک دستگاه گوارش گورخر ماهی شود.
روده,زیره سبز,سلول گابلت,گورخرماهی,هپاتوسیت
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117679.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117679_120453a3c9aeffe974b83324b381af06.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
27
4
2018
10
23
بررسی برخی عناصر فلزی (Al, V, Ni, Zn, Tl, Sn) در بافتهای مختلف ماهی کفال طلایی (Liza aurata) و ارتباط آن با جنسیت و شاخص وزن و طولی
37
46
FA
محمد
بهروز
mohammad_behrooz@ymail.com
مهرنوش
نوروزی
nmehrnoosh@yahoo.com
10.22092/isfj.2018.117684
پژوهش درمورد غلظت عناصر فلزیدر آبزیان از جهت سلامت انسانی اهمیت دارد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی میزان غلظت عناصر فلزیروی (Zn)، نیکل (Ni)، قلع (Sn)، آلومینیوم (Al)، وانادیوم (V) و تالیوم (Tl) در بافت خوراکی (عضله) و بافتهای غیر خوراکی (کبد و آبشش) ماهی کفال طلایی و ارتباط آن با جنسیت و شاخص وزن و طول است. نمونهبرداری از ماهی کفال طلایی بالغ، از مناطق مختلف نوار ساحلی دریای خزر در دو فصل پاییز و بهار در سال 1393-1394 انجام گردید. استخراج فلزات از بافت، طبق روش استاندارد با استفاده از مخلوط اسید هضم و تعیین غلظت، بوسیله دستگاه جذب اتمی و بر حسب میکروگرم برگرم وزن خشک انجام شد. نتایج نشان داد میزان جذب عناصر فلزیدر فصل بهار بیشتر از فصل پاییز و به صورت Zn>Ni>Sn>Al>Tl>V در بافت ماهیچه و Zn> Ni> Al> Sn>V> Tl در بافتهای کبد و آبشش بود. میزان تجمع فلزات بین سه بافت به صورت کبد> آبشش> عضله بود. به ترتیب میزان عناصر آلومینیوم، وانادیوم، روی، نیکل، قلع و تالیوم در بافت عضله 09/0، 04/0، 33/19، 09/0، 43/0 و 04/0؛ در بافت کبد 2/0، 13/0، 44/75، 82/0، 15/0 و 1/0؛ در بافت آبشش 14/0، 07/0، 47/51، 6/0، 09/0 و 07/0 میکروگرم برگرم وزن خشک بود. بیشترین تجمع فلزات در جنس نر دیده شد. رابطه منفی معنیداری بین جذب فلزات آلومنیوم، وانادیوم و روی در سه بافت با وزن و طول وجود داشت (05/0>p). در مقایسه تجمع عناصر فلزیدر بافت عضله با حد مجاز استاندارد سازمان بهداشت جهانی تمامی فلزات مورد بررسی پایینتر از حد مجاز اعلام شد.
عناصر فلزی,ماهی کفال طلایی,بافت,سواحل ایران,دریای خزر
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117684.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117684_a8dafab17ba38d663b50def90593ccc9.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
27
4
2018
10
23
استخراج ژلاتین به کمک آبکافت آنزیمی از پوست فیلماهی (Huso huso) به روش بهینه یابی سطح پاسخ (RSM)
47
56
FA
زهرا
اسکندری
سید علی
جعفرپور
a.jafarpour@sanru.ac.ir
علی
معتمدزادگان
10.22092/isfj.2018.117718
ژلاتین ماهی خصوصاً با داشتن خصوصیاتی مانند دمای ذوب پایینتر، حل شدن سریع در دهان و عدم ایجاد حالت الاستیکی یکی از مناسبترین جایگزینهای ژلاتین پستانداران محسوب شده و بهعنوان غذایی حلال پذیرفته میباشد. هدف این مطالعه بررسی تأثیر سه فاکتور دما در سه سطح 30، 40 و 50 درجه سانتی گراد، آنزیم در سه سطح 01/0%، 055/0% و 1/0% وزنی-وزنی و pH در سه سطح 2، 3 و 4 بر روی استخراج ژلاتین از پوست فیلماهی بود. در این راستا پارامترهای استحکام ژل در قالب نقطه شکست و عمق نفوذ، بازده ژلاتین و پارامترهای رنگ (<em>L*a*b*</em>) پودرهای ژلاتین ستخراجشده و میزان سفیدی آن اندازهگیری شد. بر اساس نتایج بیشترین بازده ژلاتین تولیدشده در فرآیند آنزیمی با میزان 65/21% مربوط به تیمار با دمای50 درجه سانتیگراد و نسبت آنزیم 01/0% و 2=pH بود درحالیکه این عدد در فرآیند شیمیایی 10% به دست آمد. از سویی دیگر، با افزایش pH و درصد آنزیم، استحکام ژل افزایش یافت (۰۵/۰>p). اما دما اثر معنیداری بر آن نداشت (۰۵/۰>p). بررسی رنگ ژلاتین نشان داد که میزان روشنایی (L*)، قرمزی (a*) و سفیدی (W) در پودر ژلاتین استخراجشده به روش آنزیمی بیشتر از روش شیمیایی بوده (۰۵/۰>p). بیشترین روشنایی در ژلاتینی که با شرایط دمایی 40 درجه سانتیگراد، درصد آنزیم 055/0 وزنی-وزنی و 3= pH مشاهده شد. بر اساس نتایج بیشترین بازده ژلاتین تولیدشده در فرآیند آنزیمی با میزان 65/21% مربوط به تیمار با دمای50 درجه سانتیگراد و نسبت آنزیم 01/0% و 2=pH بود درحالیکه این عدد در فرآیند شیمیایی 10% به دست آمد. نتیجه اینکه استفاده از دمای 30 درجه سانتیگراد و درصد آنزیم 1/0 وزنی-وزنی و 4=pH منجر به استحکام ژل بیشتر ولی استفاده از دمای50 درجه سانتیگراد و نسبت آنزیم 01/0% و 2=pH منجر به تولید ژلاتین با بازده بیشتر میشود.
استحکام ژل,استخراج آنزیمی,بازده,رنگ,ژلاتین,فیل ماهی
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117718.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117718_4bbf0b1cb7548b54f0c5397dfcac6fb0.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
27
4
2018
10
23
معرفی دستگاه جدید انتقال مرجانها (Coral carrier) و مقایسه آن با دستگاه (Carrier basket)
57
66
FA
10.22092/ISFJ.2018.117724
مرجانها جانوران دریایی از رده آنتوزوآ (Anthozoa) و شاخه کنیداریا (Cnidaria) متشکل از پولیپ های متراکم هستند که هر کدام از آنها به صورت انفرادی به همراه جلبکی به نام زوگزانتلا زندگی همزیستی دارند. صخرههای مرجانی از مهمترین و مفیدترین عوامل در اکوسیستمهای دریایی محسوب میشوند. به همین دلیل حفاظت و ترمیم این آبزی در برنامههای توسعهای پایدار از توجه ویژهای برخوردار است. در سال 1390 به دنبال طرح توسعه اسکله شهید بهشتی در چابهار و به حداقل رساندن آسیب به ادامه حیات مرجانهای این منطقه، با سرمایهگذاری سازمان بنادر و دریا نوردی اقدام به جابجایی مکانی این مرجانها گردید. از آنجایی که مرجانها موجوداتی ظریف، حساس، شکننده و آسیبپذیرند، جابجایی آنها میبایستی با حداکثر احتیاط انجام شود، تا احتمال شکستن و مرگ و میر آنها به حداقل برسد. حامل مرجان ((Coral carrier وسیله ای است که در جابه جایی مرجانها در پروژه توسعه اسکله شهید بهشتی مورد استفاده قرار گرفت. با این وسیله در مدت چهل و پنج روز تعداد 18000 عدد مرجان به مکان مناسبی منتقل گردید. نتایج انتقال مرجانها با دستگاه رایج سبد حامل (Carrier basket) و دستگاه حامل مرجان مقایسه گردید. این بررسی نشان داد، مرجانهایی که توسط دستگاه سبد حامل و دستگاه حامل مرجان جابجا شده بودند بترتیب 34 و 76% سالم در حین عملیات به مقصد انتقال داده شدند. نتایج پایش یکساله بترتیب نشان از حیات و سلامت معنیداری در سطح P<0/05 با بقاء 26 و 92% از مرجانهای حمل شده با سبد حامل و حامل مرجان را داشت. با توجه به کارایی دستگاه ابداعی حامل مرجان و اطمینان از عملکرد آن در انتقال مرجانها، این دستگاه میتواند جایگزین مناسبی برای دستگاه سبد حامل باشد.
مرجان,انتقال مرجان,حامل مرجان,سبد حامل,دریای عمان
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117790.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117790_8423ea015e8359f08afbfd0dc5bf86a4.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
27
4
2018
10
23
ارزیابی وضعیت بهرهبرداری ماهی کلمه خزری، Rutilus caspicus (Yakovlev, 1870) در جنوب شرقی دریای خزر
67
76
FA
رجب
دردی تاتار
رسول
قربانی
ghorbainaserabadi@yahoo.com
سعید
گرگین
غلامعلی
بندانی
banda_gh@yahoo.com
محسن
یحیایی
10.22092/isfj.2018.117721
ماهی کلمه خزری <strong>(</strong><strong><em>Rutilus caspicus</em></strong><strong>, </strong>Yakovlev, 1870) یکی از با ارزشترین گونههای تجاری دریای خزر است که طی دهههای گذشته، میزان صید آن به دلیل بهرهبرداری بیش از حد، نوسانات زیادی داشته است. در این پژوهش، <strong>دادههای طولی حاصل از 246 نمونه صید شده از تورهای شرکتهای تعاونی پره مستقر در سواحل جنوب شرقی دریای خزر در فصل صید 94-1393 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، ماهیان صید شده در </strong><strong>دامنه سنی 3 تا 10 سال، دامنه طول چنگالی 5/14 تا 1/32 سانتیمتر و دامنه وزنی 7/70 تا 437 گرم قرار داشتند</strong><strong>. پارامترهای رشد در معادله ون برتالانفی بصورت </strong><strong>]</strong><strong>(766/0+</strong><strong>t</strong><strong>)12/0-</strong><strong>e</strong><strong>-1</strong><strong>[</strong><strong> 8/41= </strong><strong>L</strong><strong><sub>t</sub></strong><strong>بدست آمد. رابطه طول چنگالی- وزن بصورت <sup>9184/</sup></strong><strong><sup>2</sup></strong><strong>FL</strong><strong>0208</strong><strong>/0=</strong><strong>WT</strong><strong> (901/0=</strong><strong>R</strong><strong><sup>2</sup></strong><strong>) برای مادهها و <sup>0244/</sup></strong><strong><sup>3</sup></strong><strong>FL</strong><strong>0138</strong><strong>/0=</strong><strong>WT</strong><strong> (92/0=</strong><strong>R</strong><strong><sup>2</sup></strong><strong>) برای نرها محاسبه گردید. الگوی رابطه طول چنگالی و وزن کل در هر دو جنس ایزومتریک بود. ضرایب مرگ و میر کل (</strong><strong>Z</strong><strong>)، مرگ و میر طبیعی </strong><strong>(M)</strong><strong> و صیادی </strong><strong>(F)</strong><strong> بهترتیب 239/1، 324/0 و 916/0 بر سال و نرخ بهرهبرداری (</strong><strong>E</strong><strong>) 74/0 محاسبه شد. میزان زیتوده ماهی کلمه 417 کیلوگرم و میزان </strong><strong>MSY</strong><strong> معادل 215 کیلوگرم محاسبه و برآورد گردید، درحالیکه کل میزان صید شرکتهای تعاونی پره معادل 28 کیلوگرم بود. بنابراین، ذخایر ماهی کلمه در بخش جنوب شرقی دریای خزر</strong><strong> بهشدت در صید بیش از حد بوده است و نیازمند ارائه راهکارهای مدیریتی کارا جهت حفظ ذخایر آن میباشد.</strong>
پارامترهای رشد,جنوب شرقی دریای خزر,زیتوده,ماهی کلمه,Rutilus caspicus
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117721.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117721_d6d590cca46125e8306ae2146ac38866.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
27
4
2018
10
23
تأثیر جایگزینی سطوح مختلف روغن کانولا با روغن ماهی در جیره غذایی بر شاخصهای رشد، نرخ بازماندگی و آنالیز لاشه ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) انگشت قد
77
85
FA
سیما
برزگر
کیومرث
علی رمجی
سلطنت
نجار لشگری
se_lashgari@yahoo.com
میلاد
عادل
مهدی
محمد علیخانی
10.22092/isfj.2018.117722
این پژوهش به منظور بررسی اثرات جایگزینی سطوح مختلف روغن کانولا با روغن ماهی در جیره غذایی بر شاخصهای رشد، نرخ بازماندگی و آنالیز لاشه ماهی قزل آلای رنگین کمان (<em>Oncorhynchusmykiss</em>) انگشت قد طراحی و اجرا گردید. بدین منظور، سه جیره آزمایشی با سطح پروتئین یکسان (40 درصد) و سطوح چربی 100 درصد تهیه شد (جیره اول با 100 درصد روغن ماهی، جیره دوم با 100 درصد روغن کانولا و جیره سوم با 50 درصد روغن ماهی و 50 درصد روغن کانولا با سه تکرار). سپس 405 عدد ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزن 1±11گرم و تراکم 45 عدد در 9 حوضچه طی مدت هشت هفته با جیره های آزمایشی مورد تغذیه قرار گرفتند. بر اساس نتایج به دست آمده، ترکیب 50 درصد روغن ماهی و 50 درصد روغن کانولا در جیره، موجب بهبود شاخصهای رشد شامل: وزن نهایی، درصد افزایش وزن، ضریب رشد ویژه و شاخص وضعیت گردید و تفاوت معنی داری را با سایر تیمارها نشان داد (05/0>p). از نظر ضریب تبدیل غذایی نیز اختلاف مشاهده شده در هر سه تیمار معنی دار بود (05/0>p) و بیشترین میزان آن در تیمار 100 درصد روغن ماهی مشاهده شد. هر چند که در بین تیمارهای مختلف از نظر درصد بازماندگی و مقادیر پروتئین، چربی، خاکستر و رطوبت لاشه ماهیان اختلاف معنی داری وجود نداشت (05/0<p). بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، جایگزینی بخشی از روغن کانولا با روغن ماهی (50 درصد روغن ماهی با 50 درصد روغن کانولا) در جیره ماهی قزل آلای رنگین کمان انگشت قد تأثیر مثبتی بر شاخصهای رشد داشته است و می تواند با کاهش طول دوره پرورش موجب کاهش هزینه ها گردد.<strong> </strong>
روغن کانولا,رشد,بازماندگی,آنالیز لاشه,قزل آلای رنگین کمان
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117722.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117722_016c2fecc1366837f571264e17dac854.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
27
4
2018
10
23
بررسی باکتری های قابل انتقال میان ماهی و انسان در استخرهای ماهی قرمز (Carassius auratus auratus)، استان گیلان
87
96
FA
م
فئید
ص
امیدوار
م
قاسمی
م
مهرابی
ف
هاشمی نسب
جواد
دقیق روحی
10.22092/isfj.2018.117723
پرورش ماهی قرمز در اکثر کشورهای جهان متداول است. هدف از این تحقیق، شناخت و بررسی باکتریهای شایع و قابل انتقال میان ماهی و انسان در استخرهای ماهی قرمز استان گیلان، عوامل مستعد کننده در بیماریزایی ماهی قرمز و مقاومت آنتی بیوتیکی باکتری های جداسازی شده از ماهی قرمز بوده است. در این پژوهش، 150 نمونه ماهی قرمز از چهار مزرعه (12 استخر) استان گیلان بصورت فصلی و انتخابی صید و بطور زنده به آزمایشگاه باکتری شناسی پژوهشکده آبزی پروری انزلی انتقال داده شدند و به روش افتراقی و بیوشیمیایی، باکتریهای مختلف جداسازی وشناسایی شدند. نتایج نشان داد جدایه های جداسازی شده از ماهی قرمز و آب استخر در فصول مختلف سال شامل Enterobacteriaceae<em>، </em><em>Pseodomonas </em>sp<em>.</em><em>،</em><em>.</em>sp<em>Aeromonas</em><em> Sterptococcus </em>sp.<em>، </em><em>Vibrio </em>sp<em>،</em>sp.<em> </em><em> </em><em>Micobacterium</em> بودند. بیشترین و کمترین درصد فراوانی باکتری در ماهی، بترتیب متعلق به جنس <em>سودوموناس</em> (6/33%) و<em> استرپتوکوکوس</em> (3/7%) بود .
ایران,گیلان,باکتری,ماهی قرمز,باکتری های قابل انتقال میان ماهی و انسان
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117723.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117723_6d12ecf8ab53d6f09e8c77711966fd8d.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
27
4
2018
10
23
ارزیابی جوامع زیستی، کیفیت آب و پتانسیل آبزی پروری دریاچه اردلان در استان آذربایجان شرقی
97
105
FA
جواد
دقیق روحی
علیرضا
میرزاجانی
ar_mirzajani@yahoo.com
علی
عابدینی
محمد
صمدزاده
جلیل
سبک آرا
jsabkara@yahoo.com
کیوان
عباسی
kayvan_abbasi@yahoo.com
سپیده
خطیب
10.22092/isfj.2018.117732
بررسی ویژگیهای زیستی و غیر زیستی، دریاچه اردلان در آذربایجان شرقی، وجود 36 جنس فیتوپلانکتونی و 25 جنس زئوپلانکتونی در این دریاچه را تایید کرد. شاخههای Bacillariophyta و Chlorophyta از فیتوپلانکتون ها و شاخه Rotifera از زئوپلانکتون ها بیشترین فراوانی را داشتند. میانگین فراوانی فیتوپلانکتون ها و زئوپلانکتون ها به ترتیب 10<sup>6</sup> × 15/19 و 1863 عدد در هر لیتر از آب دریاچه بود. از گروه کفزیان، خانواده های Chironomidae و Tubificidae شناسایی گردیدند. میانگین زیتوده کفزیان طی ماههای بررسی g/m<sup>2</sup> 9/0 بود، که بسیار فقیر است. جنس بستر دریاچه بیشتر از سیلت و رس بود. در این بررسی هفت گونه ماهی شناسایی گردید اما گونههای پرورشی کپور معمولی و کپور نقرهای به ترتیب حدود 53 و 45 درصد جمعیت ماهیان صید شده را تشکیل میداد. بررسی هیدرو شیمی نشان داد مقادیر فسفر و ازت کل در دریاچه به ترتیب معادل mg/L 073/0 و 779/0 و متوسط کلروفیل آ اندازهگیری شده 03/6 برحسب mg/m<sup>3</sup> بود. دامنه تغییرات اکسیژن محلول از mg/L 4/6 تا 5/10 mg/L بود. میانگین هدایت الکتریکی 576 میکرو موس بود. نظر به اینکه دمای آب دریاچه تنها در مرداد از ºC20 تجاوز میکند، دوره رشد ماهیان گرمابی در این دریاچه بسیار کوتاه است.
دریاچه اردلان,آبزیپروری,آذربایجان شرقی
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117732.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117732_d04c9db4a6239b6f8b2b04969783c662.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
27
4
2018
10
23
مقایسه اثر بیهوشکننده اسانس اسطوخدوس (Lavandula angustifolia) با اسانس گل میخک (Eugenia caryophyllata) بر برخی شاخصهای خونی و بیوشیمیایی سرم در ماهی جوان کپور معمولی (Cyprinus carpio)
107
121
FA
نرگس
بهشتی
سکینه
یگانه
میلاد
عادل
10.22092/isfj.2018.117733
هدف از این پژوهش مقایسه اثر دو ماده بیهوشکننده اسانس اسطوخودوس (<em>Lavandula angustifolia</em>)و گل میخک (<em>Eugenia caryophyllata</em>) بر برخی شاخصهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون در ماهی جوان کپور معمولی (<em>Cyprinus carpio</em>) بود. بچهماهیان کپور معمولی در معرض سه تیمار شامل غلظت بهینه بیهوشی اسانس اسطوخودوس (170 میلیگرم بر لیتر)، میخک (35 میلیگرم بر لیتر) و تیمار شاهد قرار گرفتند و برخی شاخصهای خونی و بیوشیمیایی سرم ماهیان در معرض غلظت بهینه بیهوشی با اسانس اسطوخودوس و میخک در زمانهای مختلف صفر (بلافاصله)، 3 و 24 ساعت پس از بیهوشی مقایسه گردیدند. نتایج نشان داد در غلظت بهینه اسانس اسطوخودوس و میخک اثر تیمار (ماده بیهوشی) در تمامی شاخصهای خونشناسی، اثر زمان در شاخصهای WBC، Hb و شاخصهای MCH، MCHC، اثر متقابل تیمار در زمان، در تمام شاخصها به جز Hct و RBC و اثر تیمار، زمان و اثر متقابل تیمار و زمان بر تمام شاخصهای بیوشیمیایی سرم معنیدار بود (05/0>p). با گذشت زمان پس از بیهوشی میزان RBC در تیمار شاهد و اسطوخدوس تفاوت معنیداری نداشت (05/0<p)، اما در تیمار میخک بلافاصله پس از بی هوشی به طور معنیداری بیشتر از سایر زمانها بود (05/0>p). میزان WBC در تمام زمانها در تیمار میخک کاهش معنیداری را نسبت به سایر تیمارها نشان داد (05/0>p). با گذشت زمان در تیمار شاهد کاهش هموگلوبین و در تیمار میخک و اسطوخدوس افزایش هموگلوبین مشاهده شد (05/0>p). در تیمار شاهد با گذر زمان مقدار هماتوکریت افزایش معنیدار مشاهده شد (05/0>p)، اما در سایر تیمارها تفاوت معنی داری مشاهد نشد (05/0<p). کمترین میزان گلوکز در هر سه زمان در تیمار اسطوخدوس مشاهده شد (05/0>p) و در تیمار میخک و اسطوخدوس پس از یک افزایش در 3 ساعت پس از بیهوشی، کاهش معنیدار در 24 ساعت مشاهده شد (05/0>p). میزان کورتیزول در 3 ساعت پس از بیهوشی بین تیمار شاهد و میخک تفاوت معنیدار نداشت (05/0>p). در تمام زمانها میزان AST در تیمار شاهد، میزان ALT در تیمار شاهد و میخک، ALP در تیمار میخک بیشتر و میزان LDH در اسطوخدوس کمتر مشاهده شد. در مجموع اگرچه تاثیر اسانس اسطوخودوس بر شاخصهای اندازهگیریشده با میخک تفاوت نشان داد، اما میتوان آن را به عنوان ماده جایگزین بومی برای بیهوشی در آبزیپروری معرفی نمود.
کپور معمولی,اسانس میخک و اسطوخودوس,بیهوشی,شاخصهای خونی و بیوشیمیایی سرم
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117733.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117733_f5126cc6c7e30206d379270bc5eb441c.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
27
4
2018
10
23
مقایسه تغییرات کیفی میگوی (Metapenaeus affinis) با پوست طی نگهداری شده در یخ و یخچال
123
136
FA
ثریا
صالحی
آی ناز
خدانظری
اسحاق
زمانی
10.22092/isfj.2018.117746
جهت بهبود کیفیت میگو، ارزیابی خصوصیات کیفی میگو دارای اهمیت میباشد. بنابراین، تغییرات فیزیکوشیمیایی، میکروبیولوژیک و حسی میگو (<em>Metapenaeus affinis</em>)، طی نگهداری در یخ (ºC 0) و یخچال (ºC 1±4) ارزیابی شده است. میزان بار باکتریایی مزوفیل، سرمادوست، استافیلوکوکوس، انتروباکتریاسه، باکتریهای تولید کننده H<sub>2</sub>S ( کلنی سفید) و باکتریهای تولید کننده H<sub>2</sub>S ( کلنی سیاه) میگوی سفید نگهداری شده در یخ در روز 16 به ترتیب log<sub>10</sub> CFU/g 50/7، 83/7، 13/7، 42/6، 06/7 و 45/6 بودند. میزان بار باکتریایی مزوفیل، سرمادوست، استافیلوکوکوس، انتروباکتریاسه، باکتریهای تولید کننده H<sub>2</sub>S ( کلنی سفید) و باکتریهای تولید کننده H<sub>2</sub>S ( کلنی سیاه) میگوی نگهداری شده در یخچال در روز 16 به ترتیب log<sub>10</sub> CFU/g 76/8، 80/9، 13/8، 95/6، 28/8 و 20/7 بودند. میزان بار باکتریایی مزوفیل، سرمادوست، استافیلوکوکوس، انتروباکتریاسه و باکتریهای تولید کننده H<sub>2</sub>S میگوی سفید نگهداری شده در یخچال بیشتر از میگو نگهداری شده در یخ بود. شاخصهای تیوباربیتوریک اسید (TBA)، اسیدهای چرب آزاد (FFA)، بازهای ازته فرار (TVBN) و pH میگونگهداری شده در یخچال بیشتر از میگو نگهداری شده در یخ بود (05/0>p). در میگوهای نگهداری شده در یخ، افزایش با سرعت اندک در pH، بازهای ازته فرار و تیوباربیتوریک اسید به دست آمده است. باکتریهای تولید کننده H<sub>2</sub>Sگروه غالب میکروارگانیسمهادر یخچال بود در حالی که انتروباکتریاسه باکتری غالب در یخ بود. در مقایسه با فاکتورهای فیزیکوشیمیایی، بازهای ازته فرار نیتروژنی همبستگی خوب (859/0=r) با امتیازهای حسی در میگوهای نگهداری شده در یخ و همبستگی خوب (987/=r) با امتیازهای حسی در میگوهای نگهداری شده در یخچال دارد. ضریب همبستگی بین بار باکتریایی و ارزیابی حسی در میگوهای نگهداری شده در یخ و یخچال بالای 824/0 بود. شاخص سفیدی در میگوهای نگهداری شده در یخچال همبستگی خوب (925/0-=r) با ارزیابی حسی دارد. در مجموع نتایج نشان داد که استفاده از یخ باعث بهبود بار میکروبیولوژیکی، تاخیر فساد اکسیداتیو و افزایش زمان نگهداری میگوی (<em>M. affinis</em>) شد.
Metapenaeus affinis,ارزیابی حسی,بار میکروبی,خصوصیات فیزیکوشیمیایی
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117746.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117746_2b1298b1b485ddceef8c5ee342b04894.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
27
4
2018
10
23
اثرات کاهش سطح پروتئین جیره و درصد پودر ماهی بر شاخص های رشد و میزان نیتروژن آزاد شده در ماهی قزل آلای رنگین کمان Oncorhynchus mykiss Walbaum, 1792))
137
148
FA
علی اعظم
اسماعیلی
عبدالصمد
کرامت
amirkola@yahoo.com
اسدالله
تیموری یانسری
حسین
اورجی
hoseinoraji@tahoo.com
10.22092/isfj.2018.117747
در این تحقیق اثرات کاهش سطح پروتئین خام به همراه جایگزینی قسمتی از پودر ماهی با منابع پروتئین گیاهی در جیره ماهی قزل آلای رنگین کمان مورد مطالعه قرار گرفت. به این منظور جیره هایی با سه سطح پروتئینی 40، 36 و 32 درصد با سطوح پودر ماهی 60، 40 و 20 درصد با متعادل سازی الگوی اسیدهای آمینه مورد استفاده قرار گرفت، که شامل: 9 تیمار با سه تکرار بود. نتایج نشان داد که تأثیر سطح پروتئین در شاخص های رشد معنی دار بود (05/0p˂). ولی جایگزینی پودر ماهی تنها بر ضریب رشد ویژه و رشد نهایی اثر داشت (05/0p˂). اثرات متقابل سطوح پروتئین و میزان جایگزینی پودر ماهی، بر ضریب رشد ویژه معنی دار بود (05/0p˂) و در سایر شاخص های رشد تأثیری مشاهده نگردید (05/0p>). بالاترین سرعت رشد ویژه مربوط به تیمار 36p40f (36 درصد پروتئین خام و40درصد تأمین پروتئین با پودر ماهی) به میزان 02/0±76/1 بود. بررسی میزان کل نیتروژن آمونیایی (TAN) نشان داد که سطوح پروتئین خام و جایگزینی پودر ماهی به صورت جداگانه و متقابل اثر گذار بود (05/0p˂) و کمترین میزان نیتروژن آمونیایی در دو تیمار 36p20f و 32p40f مشاهده شد. در نتیجه مشخص گردید کاهش سطح پروتئین جیره تا 36 درصد و جایگزینی بیش از 60 درصد پودر ماهی با منابع پروتئین گیاهی در جیره قزل آلای رنگین کمان با متعادل سازی الگوی اسید های آمینه بدون تأثیر منفی در شاخص های رشد امکان پذیر است و می تواند میزان ورود نیتروژن آمونیایی به منابع آبی را کاهش دهد.
سطوح پروتئین,پودر ماهی,اسید آمینه,رشد,ضریب تبدیل غذایی
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117747.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117747_686f38da0738b2afadd7956f4741d7dd.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
27
4
2018
10
23
تغییر ارجحیت بویایی تاس ماهی ایرانی(Acipenser persicus Borodin, 1897) از طریق ایجاد حافظه بویایی
149
158
FA
مهدی
شکوری
حسین
اورجی
hoseinoraji@tahoo.com
عبدالصمد
کرامت
amirkola@yahoo.com
حسینعلی
عبدالحی
10.22092/isfj.2018.117751
ایجاد حافظه بویایی یکی از روش های امید بخش برای بهبود تغذیه نوزدان در دامپروری است. به منظور بررسی امکان ایجاد حافظه بویایی و بکارگیری این روش در بهبود تغذیه لارو اولیه تاس ماهی ایرانی، تخم لقاح یافته و لاروهای اولیه حاصله تاس ماهی ایرانی، در قالب سه تیمار از ابتدای جنینی تا روز 29 پس از تفریخ در معرض فنیل اتیل الکل با غلظت 0001/0 مول در لیتر و عصاره غذای کنسانتره ماهی با غلظت 01/0 گرم در لیتر قرار گرفتند. به تیمار شاهد، ماده محرکی افزوده نگردید. در روز یازدهم و در روز بیست و پنجم پس از تفریخ، رفتار لاروها در مواجهه با بوی ماده محرک و عصاره آرتمیا در آبراهه دو بازویی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصله از این آزمون نشان داد که لاروهای نگهداری شده در معرض محرک های بویایی در روز یازدهم پس از تفریخ برای بوی ماده محرکی که در آن پرورش یافته اند، ارجحیتی قائل نیستند اما در روز بیست و پنجم پس از تفریخ، بوی موادی که در معرض آن رشد یافته اند را نسبت به بوی عصاره آرتمیا به عنوان ماده جاذب به طور معنی داری ترجیح می دهند (05/0>P). در حالی که در روز 25 پس از تفریخ 80 درصد لاروهای تیمار شاهد در اولین انتخاب وارد بازوی حاوی عصاره آرتمیا می شوند، لاروهای پرورش یافته در معرض محرک بویایی، بازوی حاوی ماده محرک را برای اولین ورود انتخاب می نمایند. میانگین مدت زمان حضور این لاروها (ارزش واکنش) در بازوی حاوی ماده محرک بویایی نیز به طور معنی داری بیش از میانگین مدت حضور آنها در بازوی حاوی عصاره آرتمیا است (05/0>P). این نتایج نشان داد که قرار گرفتن مستمر جنین و لارو ماهی قره برون در معرض فنیل اتیل الکل با غلظت 0001/0 مول در لیتر و عصاره غذا با غلظت 01/0 گرم در لیتر موجب تغییر ارجحیت بویایی در لارو های 25 روزه می شود.
حافظه بویایی,قره برون,تغذیه لاروی,Y maze
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117751.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117751_b34a08887bb1ad533ef323625682f9ff.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
27
4
2018
10
23
شناسائی انگلهای ماهی گورخری (Aphanius vladykovi) دریاچههای شلمزار و سلم استان چهارمحال و بختیاری
159
163
FA
مهدی
رئیسی
mreissy@yahoo.com
اسماعیل
پیرعلی خیرآبادی
پروین
محسنی
manati50@yahoo.com
10.22092/isfj.2018.117720
کپور دندان دار زاگرس (<em>Aphanius vladykovi</em>)، ماهی گورخری، انگلهای ماهی، <em>Ornithodiplostomum</em>.
کپور دندان دار زاگرس (Aphanius vladykovi),ماهی گورخری,انگلهای ماهی,Ornithodiplostomum
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117720.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117720_1caef4da9523eabe3ffbee8bfe2bd6ad.pdf
موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
مجله علمی شیلات ایران
1026-1354
2322-5998
27
4
2018
10
23
درصد غذادهی بهینه در دوره ی نرسری ماهی شانک زردباله (Acanthopagrus latus)
165
168
FA
منصور
طرفی موزان زاده
اسمعیل
پقه
مجتبی
ذبایح نجف آبادی
zabayeh2005@gmail.com
جاسم
غفله مرمضی
jmarammazi@yahoo.com
سید جواد
حسینی
شاهپور
مهرجویان
رحیم
اصولی
حمید
سقاوی
جواد
منعم
10.22092/isfj.2018.117753
بهینه سازی استراتژی تغذیه نه تنها منجر به افزایش رشد ماهی و کارایی جیره غذایی میگردد، بلکه سبب کاهش اختلاف اندازه در جمعیت ماهیان، هزینههای تولید و مواد آلاینده نیتروژنی نظیر آمونیاک، نیترات و نیتریت نیز خواهد شد (Schnaittacher <em>et al</em>., 2005).
ماهی شانک زردباله با نام علمی <em>A. latus</em> از خانوادهی شانک ماهیان <em>Sparidae</em> یکی از گونههای مهم نامزد در جهت توسعه صنعت پرورش ماهیان دریایی در قفس می باشد. از دو دههی پیش زیفن تکثیر این گونهی با ارزش در ایستگاه تحقیقات ماهیان دریایی بندر امام خمینی (ره) به دست آماده است اما تا کنون تحقیقی در زمینهی درصد غذادهی این گونه در مرحله نرسری صورت نگرفته است. لذا هدف مطالعه حاضر تعیین سطح مناسب تغذیه این گونه را در مرحله نرسری و همچنین مقایسه کارایی غذای فرموله با غذای تر در مرحله نرسری میباشد.
نرخ غذادهی,مرحله نرسری,غذای تر,غذای خشک,Acanthopagrus latus
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117753.html
https://isfj.areeo.ac.ir/article_117753_fe5e2a677c653ce0a31910d4105f47eb.pdf